بازگشتی دوباره
به نام خدا
با سلام به دوستان پس از یکی دوسال !من بلاخره برگشتم تا دوباره وبلاگم رو سرو سامون بدم و از این به بعد وبلاگ رو فعال میکنم !
به نام خدا
با سلام به دوستان پس از یکی دوسال !من بلاخره برگشتم تا دوباره وبلاگم رو سرو سامون بدم و از این به بعد وبلاگ رو فعال میکنم !
این سوالات جوابی دارند . اولاً مسجدالاقصي در فلسطين است . دوماً مسجدالاقصي قبله اول ماست . پس بايد آن را از دست دشمنان آزاد كنيم و در مقابل آنها بايستيم و مقاومت كنيم .
حس همنوعي به ما همچين اجازه اي را نمي دهد كه ساكت بنشينيم و هيچ كاري نكنيم ، در حالي كه روزانه در فلسطين دههانفر به دست سربازان اسرایلي و آمريكايي كشته و به شهادت مي رسند .
آنها از ما انتظار كمك و همياري را دارند . آنها حتی یک روز هم نمی توانند که روزی در خانه خود به آرامش سر خود را روی بالش بگذارند .
رمضان ماه خداست . در ماه رمضان در هاي بهشت به سوي بندگان خدا باز است . رمضان ماه جدايي از كفر و گناهان است . گناهان در ماه مبارك رمضان مانند سايه اي هستند كه خودشان از نور درست شده اند و توسط خود نور از بين مي روند . كار هاي نيك هم مانند آب زلالي هستند كه بر روي آتش گناهان ريخته مي شوند . ما نبايد مغرور شويم كه يك روز هيچ نخورده ايم و ثوابي بيش از ديگران برده ايم ، كه همين غرور باعث از بين بردن ثواب روزه مي شود . روزه تنها اين نيست كه چيزي نخوري و تشنه و گرسنه بماني ، اگر تو روزه بگيري و در حال روزه شر به پا كني روزه تو باطل است . حتي اگر روزه گزار ديگري را هم برنجاني روزه اتثوابي ندارد بلكه ممكن است گناه هم داشته باشد . تا مي تواني خير كن تا خير ببيني . در اين ماه تا مي تواني ثواب كن تا با روي سفيد در قدمگاه خدا قدم برداري . نور الهي بر همه يكسان است اما بعضي ها زير سقفي مي روند و با حسادت مي گويند : اي خدا چرا به آن بنده ات دادي به من ندادي ؟! اگر از نعمت كمي برخورداريم همان را هم شكر كنيم كه خدا بران مي افزايد ، اما اگر بران كفران كنيم خدا همان را هم مي گيرد .
مقدمه
این نوشته ها را از سایت تبیان بهره می گیریم :
قرآن در آيات زيادى به حركت زمين و خورشيد و زوجيت گياهان و... اشاره دارد. به طورى كه انسان را در مقابل عظمت علمى خود خاضع مىكند. ولى آنچه مهم است اين است كه روشن شود هدف قرآن از ذكر مثالهاى علمى چيست؟
در اين مورد مىتوانيم سه نظريه ارائه كنيم:
الف) ذكر مطالب و مثالهاى علمى در قرآن كريم هدف اصلى و نهايى قرآن نيستبلكه هدف اصلى قرآن هدايت انسان به سوى خداست اما براى مثال و شاهد آوردن از مطالب علمى واقعى استفاده مىكند. پس علوم تجربى و پرداختن به آنها از اهداف اصيل و اوليه قرآن محسوب نمىشود. اين قول مطابق نظر بعضى بزرگان و كسانى است كه مىگفتند قرآن تبيان هر چيزى است كه در رابطه با هدايت دينى باشد. (36)
ب) همان طور كه بيان هدايت و معنوى انسان و معارف الهى از اهداف اوليه و اصيل قرآن كريم است، بيان مطالب علمى هم از اهداف اصيل قرآن است و لذا قرآن به علوم طبيعى و شناخت طبيعت توجه زيادى كرده است. اين كلام مىتواند مطابق نظر كسانى باشد كه مىگفتند در قرآن همه علوم و معارف دينى و بشرى و تجربى وجود دارد. (37)
نكته جالب اين جاست كه بعضى از مسائل مطرح شده در قرآن مثل حركت زمين و يا زوجيت گياهان و يا توده عظيم گازها و اتمها با تفكر علمى موجود در اعصار بعد از نزول قرآن مطابقت نداشت ولى قرآن با شجاعت مطالب علمى و محكم و به دور از خرافات را بيان مىكند.
ج) قرآن در داستانها و مثالهاى علمى به صورت سمبليك و طبق فرهنگ مخاطبان خود سخن مىگويد و هدف آن بيان مطالب علمى به صورت اصلى يا عرضى نيست و چون در بحث قبل، ما وجود همه علوم در ظواهر قرآن را رد كرديم، پس مبناى قول دوم باطل شده است لكن براى روشنتر شدن مطلب كلام يكى از نويسندگان را در مورد مطالب علمى قرآن مىآوريم:
بعضى از بزرگان معاصر اين طور فرمودهاند در قرآن كريم بحث درباره جهان و طبيعت و انسان به طور استطرادى و تطفلى به ميان آمده است و شايد هيچ آيهاى نيابيم كه مستقلا به ذكر آفرينش جهان و كيفيت وجود آسمانها و زمين پرداخته باشد، هماره اين بحثها به منظور ديگر عنوان شده است. در موارد بسيار گفتگو از آفرينش جهان و انواع آفريدهها براى آگاهانيدن انسان و رهنمونى اوستبه عظمت الهى و سترگى حكمتهايى كه خدا در آفرينش به كار برده است. در همه جا نيز اين هدف ممكن است منظور باشد كه انسان با نگرش به عالم از آن جهت كه آفريده خدا و در چنبره تدبير اوست معرفت فطرى و شناختحضورى خود را شكوفايى دهد، و شدت و نيروى بيشترى بخشد (و عقربه دل او را در جهتخدا نگاه دارد.)
به عبارت ديگر، قرآن كتاب فيزيك، گياه شناسى، زمين شناسى و يا كيهان شناسى نيست. قرآن كتاب انسان سازى است و نازل شده است تا آنچه را كه بشر در راه تكامل حقيقى (تقرب به خداى متعال) نياز دارد به او بياموزد و لذا آيات مربوطه به جهان و كيهان در هيچ زمينه هيچ گاه به بحثهاى تفصيلى در مورد موجودات نپرداخته بلكه به همان اندازهاى كه هدف قرآن در هدايت مردم تامين مىشده بسنده كرده است. به همين جهت، بر خلاف بسيارى از آيات ديگر اين آيات داراى ابهامهايى است و كمتر مىتوانيم يك نظر قطعى به قرآن نسبت دهيم (38) ».
فوايد ذكر مثالهاى علمى در قرآن كريم:
1 - راه قرآن را در زمينه خداشناسى هموار مىكند. چون هدف قرآن بيان آيات الهى و توجه دادن مردم به جلوههاى فيض و قدرت الهى بوده است تا مردم را بيشتر متوجه خدا كند اين از راه ذكر مثالهاى علمى و آيات الهى در آسمانها و زمين و درياها و عجايب خلقت انسان و جانوران تامين شده است، لذا احتياج به ذكر فرمولها و تفاصيل هر مطلب يستبلكه اشاره ضمنى كافى است.
2 - اعجاز علمى قرآن را ثابت مىكند. اين مثالهاى حق و واقعى كه با مطالب اثبات شده و يقينى علوم (به نظريات متزلزل و ظنى) مطابقت دارد، ما را متوجه مىكند كه قرآن اين مسائل را از محيط اجتماعى خود الهام نگرفته است، چون نزول قرآن در جزيرةالعرب انجام شده كه فاقد تمدن قوى بوده است و حتى تمدنهاى آن زمان كه در ايران و روم بر پا بوده چنين پيشرفتهاى علمى نداشتهاند تا بتواند نظريات علمى قرآن را به پيامبر صلى الله عليه وآله القا كرده باشند. پس اين قرآن از طرف خداى حكيم و عالم نازل شده است.
نكته جالب اين جاست كه بعضى از مسائل مطرح شده در قرآن مثل حركت زمين و يا زوجيت گياهان و يا توده عظيم گازها و اتمها با تفكر علمى موجود در اعصار بعد از نزول قرآن مطابقت نداشت ولى قرآن با شجاعت مطالب علمى و محكم و به دور از خرافات را بيان مىكند. (39)
3 - مثالهاى علمى واقعى در قرآن موجب كنجكاوى بشر و تفكر او در عجايب آسمانها و خلقت انسان و ديگر موجودات مىشود و بشر را متوجه نيروهاى ناشناخته طبيعت مىكند. يعنى كار مهم قرآن ايجاد سؤال در ذهن انسان است زيرا تا انسان سؤال نداشته باشد به دنبال كشف علمى نمىرود، چون گمان مىكند همه چيز را مىداند و دچار يك جهل مركب مىشود ولى قرآن مسائل ناشناخته كهكشانها و موجودات ناشناخته را بزرگ جلوه مىدهد و دعوت به تفكر در طبيعت مىكند، و اين موجب پيشرفت علوم و صنايع بشر مىشود، چنان كه در چند قرن اوليه تمدن اسلامى، همين امر موجب پيشرفتبلكه جهش علمى مسلمانان شد. (40)
4 - همين توجه اسلام و قرآن به علم و مطالب علمى است كه منشا بسيارى از علوم و الهام بخش بسيارى از معارف بشرى شد هر چند بيان كرديم كه تمام علوم با جزئيات آنها در قرآن وجود ندارد و يا رشد علوم را تسريع كرد.
براى مثال توجه اسلام به آسمانها و حركتخورشيد و ستارگان و سيارات موجب شد تا علم نجوم در ميان مسلمانان به سرعت رشد كند هر چند مساله قبله در نماز و احتياج جهتشناسى هم در آن تاثير زيادى داشت.
جمعبندى و نتيجهگيرى: در اين جا به چند مطلب مهم اشاره مىكنيم:
اول: در مورد مطالب علمى قرآن چند هدف قابل توجه است:
مىتوان گفت كه قرآن يك هدف اصلى و عمده دارد و آن به كمال رساندن انسان (كه همانا تقرب الى الله است) مىباشد، و اهداف فرعى ديگرى هم دارد كه در طول و راستاى همان هدف اصلى است، از جمله آن اهداف اثبات معاد و نبوت و اعجاز خود قرآن (كه مقدمهاى براى پذيرش وحى توسط مردم است) مىباشد
الف - ظاهر مطالب علمى قرآن گاهى درباره شناخت آيات الهى و توجه به مبدا هستى است <قال الله تعالى: ان فى خلق السموات والارض واختلاف الليل والنهار لآيات لاولى الالباب» (41) <در پيدايش آسمانها و زمين آمد و شد شب و روز نشانههايى براى صاحبان خرد وجود دارد».
ب - گاهى آيات علمى قرآن نشانه عظمت آن مطلب است، يعنى گوينده سخن قصد دارد كه اهميتيك مطلب علمى را برساند پس آن را ذكر مىكند براى مثال، قسمهاى قرآن به خورشيد، ماه و... (42) از اين قبيل است.
ج - گاهى آيات علمى قرآن براى اثبات معاد است، براى مثال مىفرمايد: <فلينظر الانسان مم خلق خلق من مآء دافق يخرج من بين الصلب والترائب انه على رجعه لقادر» (43) پس آدمى بنگرد از چه چيز آفريده شده است از آبى جهنده آفريده شده است كه از ميان پشت و سينه بيرون مىآيد خداوند به باز گردانيدن او قادر است.»
دوم: مىتوان گفت كه قرآن يك هدف اصلى و عمده دارد و آن به كمال رساندن انسان (كه همانا تقرب الى الله است) مىباشد، و اهداف فرعى ديگرى هم دارد كه در طول و راستاى همان هدف اصلى است، از جمله آن اهداف اثبات معاد و نبوت و اعجاز خود قرآن (كه مقدمهاى براى پذيرش وحى توسط مردم است) مىباشد.
پس بيان مطالب علمى از اهداف قرآن است، چون اعجاز قرآن را ثابت مىكند ولى هدف اصلى و عمده قرآن نيست. اين مطلب ... خصوصا با توجه به اين نكته روشن مىشود كه بيان كرديم آياتى كه همه چيز را به قرآن نسبت مىدهد در مورد هدايت و دين است. بنابراين، هدف اصلى هدايت انسان و بيان معارف دينى است لكن يكى از امورى كه مربوط به دين است اثبات اعجاز قرآن است و يكى از ابعاد اعجاز قرآن اعجاز علمى آن است. از اين رو، مطالب علمى قرآن (در بعضى موارد) خود از اهداف قرآن است لكن هدف عمده و اصلى نيست.
در گلمانخانه (بندري در ساحل درياچه اروميه) بودم . روي صندلي رو به دريا نشستم .درخت آلوچه اي هم جلو من بود .من شكمو هم نتوانستم جلو خودم را بگيرم و رفتم و چند تا آلوچه ترش از درخت چيدم توي ظرفي گذاشتم . روي صندلي نشستم و چند آلوچه اي خوردم . به دريا خيره شده بودم . به مرغابي هايي كه روي آن پرسه مي زدند . به هنرمند بزرگي خيره شده بودم كه مي تواند چنين درياي زيبايي را نقاشي كند .اي كاش من هم پرنده اي بودم و مي توانستم پرواز كنم . عجب هوايي بود . هوايي دلنشين از بوي گل سرخ . چه منظره اي بود . منظره اي كه انسان نمي تواند حتي آن را در روياهايش نيز مجسم كند . صداي دلنشين امواج انسان را وا مي داشت كه بنشيند و به اين صدا گوش فرا دهد . ابر هاي زيبايي كه در آسمان به هر شكل در مي آمدند زيبايي منطقه را نيز دوچندان كرده بودند . از روي صندلي بلند شدم و سنگي را از زمين برداشتم و روي دريا انداختم . صدايش زيبا بود . هيچكس در ساحل نبود . دريا به قدري زيبا مي درخشيد كه انسان از ديدنش سير نمي شد . ابرها گاه اين طرف و گاه آنطرف مي رفتند . گاه گاه نسيمي دلنشين هواي منطقه را عوض مي كرد . من گل سرخي را از توي جيبم در آوردم و روي دريا پهن كردم . يك قايق بادي از آنجا مي گذشت كه صاحبش مرد سالخورده و لاغر اندامي بود . به او سلام دادم . سلامم را نشنيد . باز با صداي بلند تري گفتم : سلام .او نيز گفت سلام . او تشنه بود . من ظرف آبي را كه كنار صندلي گذاشته بودم ، آوردم و به او دادم . از تشنگي در آمد و خوش حال شد و با يك چشم به هم زدن با قايقش منظره را ترك كرد . من خوش حال بودم كه توانسته ام او را از تشنگي در بياورم و دل پيرش را شاد كنم . خورشيد مانند توپ آتشي آرام آرام به دريا فرو مي رفت . ستاره ها كم كم به تماشا مي آمدند . من هم با تنهايي خودم روي صندلي نشستم . ديگر هيچ مرغابي نبود . ديگر هيچ آبي در ظرف نداشتم و ديگر هيچ آلويي در ظرف نبود . بياد آن پيرمرد افتادم كه اين من بودم كه به او آب دادم و من هم منتظر كسي خواهم ماند تا براي من آب بياورد ...
ورزشگاه: آزادى تهران
شرايط زمين : عالي
آب وهوا : آفتابي
داور: رحيم رحيمى مقدم
كمك ها: حسين نجاتى و مسعود فرح نيا
تماشاگر: 30 هزار نفر
ستاره ميدان:حسين كعبى
اخطار: رضا نيك نظر و هادى تأمينى (ملوان)، عليرضا واحدى نيكبخت و ابراهيم اسدى پرسپوليس
عليرضا حقيقى، طارق جبان، الونگ الونگ، پژمان نورى، روبرت ساها، ابراهيم اسدى، شيث رضايى، حسين بادامكى، مهرزاد معدنچى، حسين كعبى ، عليرضا واحدى نيكبخت
مسعود غلامعلى زاد، رضا نيك نظر، جلال رافخوايى، هادى تأمينى، سيدابراهيم صادقى، عليرضا رمضانى ، امير خدامرادى، سعيد سالارزاده، مازيار زارع، مجتبى قربانى و مهران جعفرى
براي تيم ميزبان يعني پرسپوليس فرزاد آشوبي در دقيقه ي 87 به جاي حسين کعبي وارد زمين شد
براي ملواني ها هم مهران جعفري در دقيقه ي 37 از بازي خارج وبه جاي او محمد حيدري وارد زمين شد ودر دقايق 63و82 به ترتيب دو تعويض ديگر انجام شد که مجتبي قرباني و علي رضا رمضاني از بازي خارج وبه جاي آنها کيوان ساجدي و سجاد بيگي وارد ميدان شدند
در دقيقه ي 72 بازي پاس زيبا و ديدني روبرت ساها از جناح چپ برروي نقطه ي پنالتي ملواني ها با پرش حسين کعبي و ضربه ي خوب او در حالتي نامتعادل تبديل به گل پرسپوليس شد.
در دقيقه ي 20 بازي مازيار زارع شوت سنگيني را به طرف دروازه پرسپوليسي ها شليک کرد که توسط حقيقي مهار شد
دقيقه ي 39 بازي موقعيت بسيار خطرناکي دروازه قرمز پوشان را تهديد کرد که علي رضا حقيقي به خوبي توانست موقعيت تک به تک قرباني را دفع کند . توپ برگشتي در دوقدمي دروازه نصيب مهاجم ملوان يعني حيدري شد که بازهم اين دروازبان جوان پرسپوليسي ها بود که توپ را به کرنر فرستاد
دقيقه ي 52 بازي با سانتر زيباي معدنچي از جناح چپ کعبي را صاحب توپ کرد که با بي دقتي تمام توپ را به تير افقي دروازه ملواني ها کوبيد وراهي اوت شد
دردقيقه ي 58 با ضربه ي بلند حقيقي توپ وارد محوطه ي جريمه ي ملوان شد اما غلامعلي زاد بخوبي ضربه سر واحدي نيکبخت را مال خود کرد
دردقيقه ي 88 بازي خطاي پنالتي روي علي واحدي نيکبخت انجام شد که حسين بادامکي با بي دقتي تمام ضربه اي زميني وآرام توپ را در دستان غلامعلي زاد قرار دهد
* سعيد راد، سپند اميرسليمانى و دكتر محمد زادمهراز تماشگران نام آشناي بازي بودند که از جايگاه ويژه بازي را نظاره کردند .
از نکات جالب توجه حضور دکتر زادمهر بود که خود يک پرسپوليسي قديمي وهم اکنون هم سرپرست تيم سايپاست. او در هنگام حملات سرخپوشان ابراز احساسات بسياري از خود نشان داد
* ديروز احمد رضا عابدزاده براي ديدن بازي پرسپوليس وملوان درورزشگاه آزادي حاضر بود وازجايگاه ويژه بازي را دنبال مي کرد در طول بازي عابدزاده بارها از سوى هواداران پرسپوليس تشويق شد.
گلر اسبق تيم ملى در بين 2 نيمه به رختكن پرسپوليسى ها رفت و خوش و بش او با كريم باقرى نيز جالب توجه بود.
* نکته جالب توجه ديگر اين که در جايگاه مطبوعات از خبرنگاران زيادي روبرو نبود و تعداد آنها به انگشت شمار مي رسيد
* درجايگاه 9 هم هواداران وتماشاگران ملوان حضور داشتند که جمعيت آنها هم حدود 500نفر مي رسيد و به تشويق تيم محبوب خود يعني ملوان مي پرداختند.
* دربازي ديروزبازهم تماشاگران وهوداران پرسپوليس به تشويق وحمايت محمد حسن انصاري فر پرداختند و درطول 90 دقيقه باسر دادن شعار(مدير محبوب ما حسن انصاري فرد )حمايت خود را از محمد حسن انصاري فرد اعلام کردند
* بعد از گلى كه پرسپوليسى ها به ثمر رساندند شادى گل كعبى به مذاق انزلى چى ها خوش نيامد و عده اى از آنها با تماشاگران پرسپوليس درگير شدند. اين درگيرى منجر به دستگيرى عده اى از هواداران ملوان شد.
* يکي ديگر از اتفاق هاي جالب پاسخ ويژه هواداران پرسپوليسي به تشويق ملواني هابودکه به خشم آنها بيشتر منجر شده بود .
با اين پيروزي وضعيت سرخپوشان در جدول رده بندي تغييري نکرد
سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس با ابراز رضايت از عملکرد بازيکنانش در نيمه دوم ديدار برابر ملوان بندر انزلي گفت: نيمه دوم عملکرد قابل قبولي داشتيم و توانستيم ملوان را با شکست مواجه کنيم.
مصطفي دنيزلي که پس از پيروزي يک بر صفر تيمش برابر ملوان با خبرنگاران گفتگو مي کرد ضمن بيان اين مطلب افزود: اصولا در چنين بازيهايي تمرکز سخت است چرا که رقيباني مقابل ما قرار مي گيرند که براي سقوط نکردن مي جنگند.
وي ادامه داد: ما در اين بازي دو نيمه متفاوت را پشت سر گذاشتيم در نيمه اول فوتبال خوبي به نمايش نگذاشتيم و همين امر باعث شده بود من در بين دو نيمه با عصبانيت بازيکنان را سرزنش کنم اما در نيمه دوم فوتبال قابل قبولي را به نمايش گذاشتيم و توانستيم 3 امتياز اين بازي را از آن خود کنيم .
وي در مورد پنالتي حسين بادامکي گفت: حسين در اين ديدار تلاش زيادي از خود ارائه داد و هر چند که در حرکت با توپ چند اشتباه داشت اما به خاطر تشکر از تلاشهاي وي در اين ديدار و بهتر شدن روحيه اش تصميم گرفتيم ضربه پنالتي را او بزند که اگر گل مي شد بهتر بود.
سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس در مورد تغييرات مديريتي دراين باشگاه گفت: همانطور که قبلا نيز گفته ام اين تغييرات به مسوولان باشگاه مربوط مي شود و من نمي توانم در اين مورد اظهار نظر کنم . اما تصور مي کنم مسوولان بايد هر چه سريعتر وضعيت مديريتي باشگاه را مشخص کنند . تا به حال توانسته ايم تاثيرات منفي تغييرات را کنترل کنيم اما قطعا از اين به بعد نمي توانيم اين کار را ادامه دهيم .
وي در پايان تاکيد کرد: در فوتبال ايران حاشيه بيش از همه چيز وجود دارد .
سرمربي تيم فوتبال ملوان بندر انزلي با تاکيد بر اينکه موقعيت تيمش براي بقا در ليگ برتر به خطر افتاده است، گفت: براي رهايي از اين وضعيت بايد بازيهاي آينده را با پيروزي به پايان برسانيم .
محمد احمد زاده که پس از شکست يک بر صفرتيمش برابر پرسپوليس با خبرنگاران گفتگو مي کرد ضمن بيان اين مطلب افزود: با شکستي که امروز نصيب ما شد خطر سقوط به مرحله پلي آف ليگ برتر را احساس کرديم و بايد در بازيهاي آينده به پيروزي برسيم .
وي ادامه داد: ما در اين بازي فوتبال قابل قبولي را به نمايش گذاشتيم اما متاسفانه در زدن ضربات آخر مشکل داشتيم که اين امر نيز متاثر از حضور بازيکنان غير تخصصي در خط حمله است.
سرمربي تيم فوتبال ملوان در پاسخ به اين سوال که با شکست برابر پرسپوليس و پيروزيهاي اخير فولاد شانس شما براي حضور در ليگ برتر کم شده است، گفت : اميدوارم بازيکنان ما شرايط حساس چند بازي آينده را درک کنند. معتقدم مي توانيم با حمايت تماشاگرانمان در بازيهاي آينده به پيروزي برسيم و ملوان را در ليگ برتر حفظ کنيم .
وي در پايان پيرامون وضعيت اين تيم براي فصل بعد گفت : من با مسولان باشگاه صبحت کردم که اگر ملوان در ليگ برتر ماند هيچ بازيکني نبايد از تيم جدا شود. حتي اگر يکي از بازيکنان از جمع ما جدا شود ديگر حاضر به همکاري با ملوان نيستم.
با نتايج به دست آمده در رقابتهاي ديروز گره قهرماني کور تر از قبل شد و حالا بايد ديد مدعيان اصلي قهرماني در روز سه شنبه چه خواهند کرد .
گزارش : مهدي سيگاري
عکس ها : رضا سعيدي پور
مطالب مرتبط :
دکتر نصر اصفهاني رئيس واحد اصفهان پژوهشکده رويان، در گفتگو با همشهري با طبيعي اعلام کردن وضعيت رويانا، گوسفند شبيه سازي شده ايراني، ميگويد: « رويانا حدود 7 ماه دارد و در حال حاضر تفاوتي با گوسفندان هم سنش ندارد، اما تا بلوغ هنوز حدود 2 ماه زمان دارد و چون هنگاميکه رويانا بالغ ميشود فصل جفت گيري بهار را از دست دادهايم، بايد تا پاييز صبر کنيم و آن هنگام براي جفت گيري رويانا از چندين ماده از نژادهاي خوب و خالص استفاده ميکنيم.»
هنگاميکه اواسط اسفندماه سال 85 خبري مبني بر اينکه «رويانا قادر به توليد مثل خواهد بود و كارشناسان به دنبال همسر مناسب براي وي هستند» از قول مسئولان پژوهشکده رويان بر روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت، در نشريات مختلف «تلاش براي يافتن جفت مناسب رويانا» به يکي از جالب ترين خبرهاي علمي تبديل شد. غافل از آنکه دکتر نصر اصفهاني در جلسه پيش از عيد، در جواب سوال خبرنگاري که از برنامههاي آينده براي رويانا پرسيده بود، اين جمله را طنزگونه بيان کرده بود.
اين شوخ طبعي ادامه يافت و هنگاميکه خبرنگاران با کارشناسان پژوهشكده رويان تماس گرفتند، با اين جواب جديد روبرو شدند: «تصميم رويانا عوض شده است. او ميخواهد درس بخواند و قصد ازدواج ندارد!»
اما از شوخي گذشته، واقعيت آن است که توانايي توليد مثل در حيوانات شبيه سازي شده نشانگر موفقيت کامل پژوهشگران در اين عرصه است و رويانا هم از اين قاعده مستثني نيست. دکتر حسيني عضو هيات علمي پژوهشکده رويان در اين زمينه ميگويد: «ملاک نهايي ارزش گذاري روند شبيه سازي توليد مثلي، توليد يک پستاندار کامل است که علاوه بر دارا بودن شرايط فيزيولوژيکي کامل حيوانات هم رده و هم گونه خود، از توانايي توليد مثل و توليد بچه سالم و طبيعي در زمان بلوغ بهرهمند باشد.»
به اين ترتيب در بررسي حيوانات شبيه سازي شده، تستهايي از قبيل ميزان ماندگاري پس از تولد، آزمونهاي فيزيولوژيک از قبيل سنجش پارامترهاي خون و ادرار، فاکتورهاي رشد و وزن گيري و...، رفتارهاي طبيعي حيوان نسبت به حيوانات هم سن و هم رده، آزمونهاي ژنتيک و در نهايت تستهاي باروري و توانايي توليد مثل در نسلهاي آينده مورد توجه قرار ميگيرند.
اما تشخيص قابليت باروري حيوان کلون شده در سه مرحله ظاهري (مورفولوژيک)، ساختاري- عملکردي و همچنين سلولي- مولکولي انجام ميشود. دکتر حسيني در اين زمينه ميگويد: «اگر حيوان کلون شده نر باشد، بايد علاوه بر ضمائم توليد مثلي کاملا طبيعي و عادي، در سن بلوغ رفتارهاي توليد مثلي طبيعي مانند جفت يابي را از خود نشان دهد. علاوه براين پارامترهاي سلولي مولکولي بايد طبيعي باشد و منجر به عملکرد عادي غدد ضميمه تناسلي و توليد اسپرم کاملا بالغ شود. و در نهايت حيوان نر بايد بتواند به نحو مناسبي با يک حيوان ماده جفت گيري کند و موجبات باروري آن حيوان را فراهم کند و اين آبستني منجر به تولد بچه سالميشود که اين بچه خود از قابليت توليد مثل بهرهمند باشد.»
«حدود 7 ماه از تولد گوسفند شبيه سازي شده ايراني گذشته، ولي هنوز برخي دوستان با توجه به اسم اين بره تصور ميکنند که با يک موجود ماده طرفند، در حاليکه گوسفندي که براي شبيه سازي رويانا مورد استفاده قرار گرفت، يک گوسفند نر بوده و طبيعتا رويانا هم نر است.»
دکتر نصر در مورد انتخاب نام رويانا ميگويد: «ميخواستيم نسبت اين بره با پژوهشکده رويان مشخص شود و رويانا در مجامع بين المللي به راحتي شناخته شود. ضمن اينکه الف در پايان نام رويانا به نوعي هم به نژاد افشاري اين گوسفند اشاره دارد. از آن گذشته تصور نميکنم هر الفي در پايان يک نام به منزله مونث بودن باشد، کمااينکه در فارسي ميانه نامهايي مانند آپادانا داريم که صرفا نام يک محل هستند.»
در هرحال به گفته دکتر حسيني، رويانا پس از طي کردن مرحله بحراني زندگي در چند روز اول پس از تولد، مورد برسيهاي اوليه قرار گرفته و از نظر تستهاي ظاهري توليد مثلي بدون مشکل بوده است. دکتر حسيني ديگر آزمايشهاي انجام شده بر روي رويانا را اينگونه توصيف ميکند: «اين بره از نظر فيزيولوژيک، وزن گيري، فاکتورهاي رشد، پارامترهاي مرتبط با خون و ادرار مورد آزمايش قرار گرفته و سالم و طبيعي بوده است و اکنون کم کم براي آزمايشهاي ژنتيک آماده ميشويم.»
به گفته اين متخصص بررسي «تئوري پيري زودرس در حيوانات کلون شده» از جمله مسائلي است که در آزمايشهاي ژنتيک مورد توجه قرار دارد. بر اساس اين تئوري موجودات همانندسازي شده در واقع ادامه عمر موجود اوليه را زندگي ميكنند، چون سلول اوليه كه موجود همانندسازي شده از آن گرفته شده، ماهها يا سالها در بدن موجود اوليه زندگي كرده و بارها و بارها تقسيم شده و بارها دنباله تلومري DNA ژنوم آن كوتاهتر شده است.
مرحله اصلي بلوغ گوسفندان در فاصله 9 تا 11 ماهگي اتفاق ميافتد. البته در اين موجودات توليد مثل وابسته به فصل است و بهار و پاييز فصل جفت گيري گوسفندان به شمار ميرود. بنابراين پاييز امسال رويانا از نظر سن، جثه و ديگر پارامترهاي مرتبط کاملا آماده جفت گيري خواهد بود و اگر همه چيز به خوبي پيش رود، فرزندش اواخر زمستان و يا نهايتا اوايل بهار آينده متولد ميشود.
فرزندي که مسلما در مطالعات آينده پژوهشگران مورد استفاده قرار ميگيرد. به گفته دکتر حسيني توانايي توليد مثل بچههايي که از حيوانات شبيه سازي شده متولد ميشوند، مورد توجه است و معمولا اين قابليت تا چند نسل بررسي ميشود و براي تکميل مطالعات، از اين حيوانات براي تولد حيوانات عادي و شبيه سازي شده ديگر بهره ميگيرند.
اما از حدود 2 ماه ديگر که رويانا بالغ ميشود تا پاييز که فصل جفت گيري شروع شود، متخصصان پژوهشکده رويان بي کار نمينشينند: «وقتي رويانا بالغ شود و بتوانيم نمونههاي اسپرمش را در اختيار بگيريم آزمايشهاي سلولي- مولکولي را آغاز ميکنيم. آزمايشهايي چون سنجش تعداد و تحرک اسپرمها، توانايي باروري و....»
به گفته دکتر حسيني اين دادهها به غني سازي اطلاعات موجود در مورد يک حيوان کلون شده ميانجامد و کارشناسان را قادر ميسازد تا اين اطلاعات را با دادههاي مربوط به يک بره طبيعي همسان و از همان نژاد مقايسه کنند.
اما بد نيست به اين نکته هم اشاره کنيم که در جفت گيري حيوانات شبيه سازي شده، خالص بودن نژاد جفت و شناخته شده بودن خصوصياتش مهم ترين نکتهاي است که مورد توجه کارشناسان قرار دارد.
نکتهاي که از نظر دانشمندان ايراني هم دور نمانده است: « جفت مورد استفاده بايد از يک نژاد خالص باشد که خصوصيات آن برايمان کاملا شناخته شده باشد تا در مورد بچه بدانيم چه خصوصياتي را از مادر و چه خصوصياتي را از رويانا به ارث برده است. در مورد رويانا هم اول از يک گوسفند ماده ي خالص افشاري که هم نژاد خود روياناست، استفاده ميکنيم. ضمن اينکه براي بررسي آميختگي ژنها ميتوانيم از گوسفندهاي مادهي از نژادهاي ديگر چون بختياري خالص، مغاني خالص و ... نيز بهره گيريم.»
سپيده سمايي
از ابتداي فصل زيباي بهار، فروش ميوه هايي نظير گوجه سبز و چغاله بادام توسط ميوه فروشان و همچنين فروشندگان دوره گرد آغاز مي شود. اين ميوه ها اگر نشسته و آلوده باشند، احتمال ابتلا به بيماري هاي عفوني گوارشي از جمله حصبه و مسموميت هاي غذايي را مطرح مي سازند.
بسياري از افراد معتقدند که اين ميوه ها "سرد" هستند و مصرف زياد آنها موجب عوارضي از قبيل دل به هم خوردگي، تهوع، اسهال ، سردرد و دل درد مي شود. در واقع گرد و غبار نشسته بر روي ميوه ها حاوي بسياري از ميکروب هاست که موجب ايجاد عوارضي شبيه همان "سردي کردن" مي شود.
عموماً کودکان با ديدن اين گونه ميوه ها بر روي چرخ دستي ها که ظاهري تميز و خيس دارند، به گمان اينکه اين خوراکي ها توسط فروشنده تميز شده اند آنها را خريده و بلافاصله با پاشيدن مقداري نمک آن را را ميل مي کنند. در حالي که اين خوراکي ها اصولاً شسته و ضد عفوني نشده اند و آبي که بر روي آنها پاشيده مي شود صرفاً براي تازه و خوش منظره نگه داشتن آن هاست.
برخي از اين ميوه ها تنها با آب جوي، چاه و ديگر آب هاي غير خوراکي توسط فروشنده ها شسته شده و بنابراين فرد مصرف کننده را گرفتار بيماري هاي گوارشي و حتي بسياري از بيماري هاي عفوني که تمام بدن را مبتلا کرده و عوارض جدي در پي دارند، مي نمايد.
بيماري حصبه نوعي عفونت باکتريايي دستگاه گوارش ناشي از مصرف آب و مواد غذايي آلوده است که مي تواند افراد بي احتياط را در کليه ي سنين مبتلا کند، اما شدت اين بيماري در کودکان و افراد بالاي 60 سال بيشتر است و عوارضي از قبيل کاهش شديد آب و املاح بدن، سوراخ شدن روده ها، خونريزي دستگاه گوارش، عفونت استخوان و زردي را ايجاد مي کند.
مسموميت هاي غذايي ناشي از باکتري هايي مثل باسيلوس سرئوس و استافيلوکوک اورئوس نيز از جمله بيماري هايي هستند که در اثر مصرف غذا و ميوه ي آلوده فرد را مبتلا کرده و عوارض خود را به او تحميل مي کنند.
ميوه ي درخت بادام در ابتداي رويش تا حدودي سفت بوده و قشر خارجي آن سبز رنگ و پوشيده از کرک ظريفي مي باشد. در داخل آن نيز روکشي قرار دارد که سفيد و نرم بوده و مغز آبکي و نازک بادام را در خود نگهداري مي کند. به مرور پوسته هاي رويي و داخلي بادام سخت تر شده و مغز بادام نيز شکل نهايي خود را مي يابد. از زماني که ميوه جوان است و هنوز رشد کامل نکرده و کال است، به آن چغاله بادام گفته مي شود.
بادام رسيده بسيار مغذي است. البته لازم به ذکر است که بادام و به ويژه انواعي از آن که مقداري تلخي دارند، حاوي مقدار بسيار کمي اسيد سيانيدريک (ترکيبي از سم خطرناک سيانور) هستند که مصرف بسيار زياد و غير منطقي آنها مي تواند به مسموميتي از خفيف تا متوسط در فرد مصرف کننده منجر شود.
بادام تلخ وحشي مقدار بيشتري سم داشته و حتي وقتي چند بار در آب نمک جوشانده و آب حاصله دور ريخته شود نيز هنوز داراي اندکي ماده سمي مي باشد. البته مصرف مقدار کمي بادام شيرين و يا بادام وحشي تلخ گرفته، براي سلامتي مضر نبوده و نافع نيز مي باشد. در قديم معتقد بودند چغاله بادام، لثه و ريشه ي دندان را تقويت نموده و براي خشکي دهان مفيد مي باشد.
گوجه سبز نيز جزء اولين ميوه هايي است که در بهار به بازار مي آيد. گوجه سبز اگر به مقدار مناسب مصرف شود، خاصيت مُسهلي ندارد و تنها ممکن است خوردن نشسته ي آن ميکروب هايي را وارد بدن سازد که به ناراحتي هاي گوارشي از قبيل دل درد و اسهال منجر شوند.
اين ميوه چون حاوي برخي ويتامين ها و نيز پيش ساز ويتامين A مي باشد، براي کمک به درمان شبکوري و نيز رشد بدن (در صورت مصرف تمام مواد غذايي ديگري که مورد نياز کودکان هستند) مفيد است. گوجه سبز داراي ويتامين هاي B و C است و به همين جهت براي آرامش اعصاب نيز مفيد مي باشد. ولي البته مصرف زياد آن حالتي از حساسيت موقت را در دهان و دندان هاي مصرف کننده ايجاد مي نمايد. هر صد گرم گوجه سبز 30 کيلوکالري انرژي دارد.
در خاتمه يادآوري مي شود که گوجه سبز و چغاله بادام کاملاً تميز و ضد عفوني شده که به صورت کمپوت، خورش و ترشي آنها در حد مناسب مصرف شوند، هيچ گونه خطري را متوجه مصرف کننده نمي کند و مواد مغذي مناسبي را نيز به بدن مي رساند. اميد که در اين ايام با مصرف متعادل و مناسب مواد غذايي به سلامت خود و اطرافيان کمک کنيم.
در 100 گرم مغز بادام شيرين خشک شده، مواد مغذي زير وجود دارد:
انرژي | 598 کالري |
پروتئين | 18/6 گرم |
روغن هاي اشباع نشده | 54/2 گرم |
نشاسته | 19/5 گرم |
کلسيم | 320 ميلي گرم |
فسفر | 500 ميلي گرم |
آهن | 4/7 ميلي گرم |
پتاسيم | 770 ميلي گرم |
ويتامين B1 | 25 ميلي گرم |
ويتامين B2 | 3/5 ميلي گرم |
ويتامين B3 | 9 ميلي گرم |
دکتر احمدرضا درستي مطلق- متخصص تغذيه
رئيس انيستيتو تحقيقات تغذيه و صنايع غذايي کشور
*مطالب مرتبط:
پيشگيري از مسموميت غذايي در تابستان
با تغذيه صحيح از ابتلا به بيماري عفوني جلوگيري كنيد
چگونگي نگهداري و مصرف غذا در تابستان (قسمت اول) و (قسمت دوم)
ارائه خبرهايي پيرامون مقابله با پيامهاي چند رسانهاي کوتاه (MMS) طي چند روز گذشته موجي از اظهار نظرهاي مختلف را در حوزه فناوري اطلاعات برانگيخته است رييس کميته مخابرات مجلس کنترل محتواي MMSهاي تلفنهمراه را غير قانوني ميداند. او ميگويد: کنترل محتواي MMS و SMS جزو مصاديق شنود بوده و بايد با حکم قضايي صورت گيرد. دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم همزمان با ارائه اين خبر بيانيهاي صادر کرده و در آن ذکر شده که اين مصوبه بر اساس درخواست وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات مطرح شده و مقرر شده است که وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات به منظور جلوگيري از تبادل دادهها و اطلاعات مغاير با قانون، شرع و اخلاق عمومي در سيستم MMS، دستورالعمل تهيه سخت افزار، نرم افزار، تجهيزات لازم و ساير ساز و کارهاي مقتضي براي صيانت از فضاي شبکههاي اطلاع رساني را به شرکتهاي طرف قرار داد اعلام تا پس از فراهم آوردن تمهيدات فوق و تاييد وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، سرويس MMS ايجاد و فعال شود.
اما در پي انتشار خبري با عنوان ايجاد محدوديت در ثبت سريال گوشيهاي وارداتي تلفنهمراه، يک مقام آگاه و مطلع در شرکت ارتباطات سيار در گفتوگويي با وبسايت وابسته به وزارت ارتباطات ميگويد: شركت ارتباطات سيار، هيچ محدوديتي براي ثبت سريال گوشيهاي وارداتي تلفنهمراه ندارد. اين مقام آگاه وجود برخي محدوديتها را ابلاغ شده به شركت ارتباطات سيار عنوان و تصريح ميکند: مبدا اين قوانين و محدوديتها ربطي به اين شركت ندارد؛ زيرا از ديد شركت ارتباطات سيار محدوديتي وجود ندارد و آنچه كه از طريق وزارت بازرگاني و ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز ارجاع شود، ثبت خواهد شد.
آخرين خبر موبايل ايراني هم به اعلام اسامي 15 شركت مجاز واردكننده تلفنهمراه باز ميگردد. داريوش قاسمي، مديركل مبارزه با قاچاق سازمان حمايت از مصرفكنندگان و توليدكنندگان، ميگويد:
بر اساس قانون شركتهاي معتبر به ارائه گواهي و ذكر نوع گارانتي و خدمات پس از فروش، قبل از اقدام به واردات موظف خواهند بود.
اسامي واردکنندگان معتبر تلفنهمراه به اين شرح اعلام شده است:
شركت مطهرضمير به عنوان نماينده رسمي واردكننده ماركهاير، پرشين تلكام واردكننده مارك LG، پارس نيكاتل كيش واردكننده مارك هيونداي و سوني اريكسون، شركت بهارچين رانجو واردكننده مارك ساژم، شركت بازرگاني فانوس جهان رهنمون واردكننده ايلكون، خدمات طلايي نيا واردكننده نوكيا، پارس ايراتل واردكننده نوكيا، پارس سيتادل واردكننده سوني اريكسون، پارس قائم قشم واردكننده سامسونگ، شركت فناوري اطلاعات آيندهنگر قشم واردكننده مارك پنتك، شركت اتصالات اينترنشنال تهران واردكننده مارك نوكيا، شركت موبايل پلاس واردكننده نوكيا، شركت پارس كانتل كيش واردكننده سوني اريكسون، شركت صنايع ماشينهاي اداري ايران واردكننده LG و شركت پارس مايكروتل واردكننده سامسونگ در سال جاري محسوب ميشوند. بر همين اساس گارانتيهاي اين 15 شركت جزو گارانتيهاي معتبر محسوب ميشوند.
منبع: دنياي اقتصاد
گوشي تلفن همراه؛ محافظ منزل شما
10 گوشي گران قيمت تلفن همراه در دنيا
جهانىسازى و جهانگرايى علاوه بر اينكه همواره يكى از اهداف مصلحين بزرگ بشرى بوده است؛ اساساً ريشه در تعاليم و رسالت اديان بزرگ الهى دارد و مىتوان آن را يكى از اصلىترين آرمانهاى همه انبياء و اديان بزرگ الهى از جمله اسلام به شمار آورد.(1) بنابراين اين اصطلاح واژه جديدى نيست و در حقيقت در عصرِ حكومت حضرت مهدى اين رسالت نبوى و هدف اولياء الهى و ائمه طاهرينعليهم السلام را به بهترين شكلِ ممكن محقق خواهد ساخت و اين طرح جهانى را تكميل خواهد نمود. زيرا در غير اين صورت خاتميت دين اسلام معناى حقيقى خود را از دست داده و به واژهاى بىمعنا تبديل خواهد شد.
ريشههاى جهانشمولى دين اسلام در مبتنى بودن آن بر فطرت، انعطافپذير بودن آموزههاى آن و حركت و تطابق اجتهاد آن بر مبناى مقتضيات زمان و مكان نهفته است. بايد اذعان نمود كه اسلام و دستورهاى آن با فطرت انسانى كه همان بُعد ثابت حيات انسانى است؛ هماهنگ است و به همين خاطر اسلام دين جامع و فراگير بوده و مىتواند جهانشمول گردد. از سويى عناصر جهانىشدن نيز در مذهب تشيع به وفور ديده مىشود. از جمله شيعه بيشترين ملازمت را در بين مذاهب با خردورزى دارد. لذا اين عناصر را مىتوان در عقلانيت، اجتهاد، عدالت، مهدويت و فرازمانى و فرامكانى بودن پيام تشيع ملاحظه نمود و تمام اين عناصر مورد تاكيد و تصريح تشيع مىباشد.
در اينجا شايسته است قدرى به آيات و قرائن دال بر جهانشمولى اسلام پرداخته شود. از جمله در تعاليم اسلامى، از كره زمين به بيت و خانه تعبير شده و انسان به طور مطلق از هر نژاد و رنگ و زبان و مليت و طبقهاى، مالك اين خانه به حساب آمده است. در تفكر قرآنى، انسان - از هر نژاد و جنسيّت و طبقهاى - نماينده و خليفه خداوند در زمين است:
"وَ هُوَ الذى جَعَلَكُم خَلائِفَ الاَرض" (انعام/ 165)؛ اوست خدايى كه شما را [در زمين] جانشين [يكديگر] قرار داد.
اين مضمون حداقل در سه آيه ديگر در سورههاى يونس (آيههاى 13 و 73) و فاطر (آيه 39) آمده است كه رسالت كلى همه افراد انسانى را در اين زيستگاه كه زمين نام دارد؛ تبيين مىكند. پيامبران و رسولان الهى نيز راهنمايان براى همه انسانها هستند و تعليم و تربيت و نظام بخشى به زيست فردى و گروهى انسانها را بر عهده دارند تا مديران جامعه بشرى در همه ابعاد باشند.
قرآن كريم در رسالت اولين رسولان الهى چنين گفته است:
" وَ اِذ قَالَ رَبُكَ لِلمَلائِكَةِ اِنِّى جَاعِلٌ فِى الارضِ خَليفَةً " (بقره/ 30)؛ و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمين جانشينى خواهم گماشت.
و در خطاب به داود پيامبر عليه السلام چنين آمده است: " يا داودُ اِنّا جَعَلنَاكَ خَليفَةً فِى الاَرض " (ص/ 26)؛ اى داود ما تو را در زمين به خلافت و جانشينى گمارديم.
اين آيات بيانگر آن است كه رسول حق، به عنوان نماينده و مدير منصوب الهى در كل پهنه زمين مأموريت مىيابد؛ نه در بخش خاص يا نژادى ويژه. درباره پيامبر اسلام اين رسالت جهانى و فراگير با صراحت بيشترى مطرح گرديده است:
1 - تَبَارَكَ الذى نَزَّلَ الفُرقانَ عَلى عَبدِهِ لِيَكُونَ لِلعالَمينَ نَذيراً (فرقان/ 1)؛ بزرگوار است پاك خداوندى كه قرآن را بر بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذكر و خدا ترس گرداند.
2 - قُل يَا اَيُها الناسُ اِنِّى رَسولُ اللهِ اِلَيكُم جَميعاً (اعراف/ 158)؛ بگو: اى مردم، من پيامبر خدا به سوى همه شما هستم.
3 - وَ مَا اَرسَلناكَ اِلا كَافّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً (سبا/ 28)؛ و ما تو را جز مژدهآور و هشدار دهنده براى تمامى مردم نفرستاديم.
اين آيات بيانگر آن است كه هدف اسلام همانند ساير اديان بزرگ الهى، اصلاح كليت جامعه انسانى در فراخناى گيتى و بدون توجه به حدود جغرافيايى و مرزهاى ساختگى است. به همين خاطر اين اديان و از جمله اسلام همه حكومت و دولتها را وراى مرزها و نژادهايشان به يك دين و دولت واحد و مركزيتى يگانه فرا مىخواند. همچنانكه در صدر اسلام، پيامبر به حكام ايران، مصر، حبشه، يمن، روم و ... نامه مىنويسد و آنان را به تن دادن به مديريت واحد در جامعه انسانى دعوت مىنمايد.
براى تبيين اين اصل محورى، واژههاى "الانسان" و "الناس" در قرآن بارها به كار رفته است. نزديك به 240 بار كلمه "الناس" در قرآن آمده و نزديك به 65 بار كلمه "الانسان" تكرار شده كه واژهاى عام براى همه افراد انسانى مىباشد، و در بسيارى از موارد عموميت و كليت خطابها بسيار روشن است. مانند: "قُل يَا اَيُهَا النَاسُ اِنَّمَا اَنَا لَكُم نَذِيرٌ مُبينٌ (حج/ 49)؛ بگو: اى مردم! من براى شما فقط هشدار دهندهاى آشكارم. و يا "اِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَاسِ اِمَاماً" (بقره/ 124)؛ من تو را پيشواى مردمان قرار دادم.
در اين خطابهاى قرآنى هدايت الهى و آموزشهاى پيامبران براى همه انسانها ضرورى شمرده شده است، و فرقها و امتيازهاى موهوم كه ممكن است يگانگى و يكپارچگى جامعه انسان را بگسلد، باطل و پوچ معرفى گشته است. بدين گونه نگرش قرآنى به انسان و رهبران جامعه انسانى فراگير و جهانى است كه هيچ مرز و مانعى را در راستاى اهداف بلند جهانشمول و جهان وطنانه خويش نمىشناسد.(2)
در آيه 143 سوره بقره به صراحت بر مسأله جهانىسازى تأكيد شده و آن را مسئوليت خطير جامعه اسلامى به شمار آورده و از آنها مىخواهد با تمام توان خود در ساخت و ساز ملتها و اصلاح جوامع بشرى در سراسر جهان بكوشند. آنجا كه مىفرمايد: "وَ كَذلِكَ جَعَلنَاكُم اُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلى النَاسِ وَ يَكونَ الرَسُولُ عَلَيكُم شَهِيداً"؛ و ما شما مسلمين را با آيين اسلام هدايت كرديم به اخلاق معتدل و سيرت نيكو، تا گواه مردم باشيد و ساير ملل عالم نيكى و درستى را از شما بياموزند. و پيغمبر را گواه شما كرديم تا شما از وى بياموزيد.
همچنين قرآن در آيه 28 سوره فتح فرموده است: "هُوَ الذِى اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَى وَ دِينِ الحَقّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً"؛ او خدايست كه رسول خود را [بقصد] هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان دنيا غالب گرداند و [بر حقيقت اين سخن] گواهىِ خدا كافيست.
در اين آيه به برترى فرهنگ اسلامى اشاره شده تا شايستگى آن بر ديگر فرهنگها را در راستاى جهانىسازى اسلام و ايجاد حيات طيبه براى همه عالميان مبرهن سازد. از ديدگاه آيات الهى در چنين حيات مؤمنانهاى بركات الهى، جهان را فرا خواهد گرفت:
وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنَا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَمَاءِ وَ الاَرضِ (اعراف/ 96)؛ چنانچه مردم شهرها همه ايمان آورده و پرهيزكار مىشدند، همانا ما درهاى بركات آسمانى و زمين را بر روى آنها مىگشوديم.
بدينترتيب هرگاه ايمان و تقوا (التزام به تعهدات انسانى) در جامعه گسترش يابد و انسانها حريم خود و خدا را حفظ كنند؛ هرآئينه بركات الهى جهان را فرا خواهد گرفت. و اگر مسلمانان جهانيان را به اين حقيقت رهنمون شوند، آنگاه زمام جهانىسازى بشردوستانه را به دست گرفته و مسئوليت پيشگفته خويش را در برابر خدا و خلق به نحو احسن ادا خواهند نمود.(3) در اين صورت فرهنگ اسلامى جهانى خواهد شد و آگاهى و دانايى گسترش يافته و عدل، جهان را در بر خواهد گرفت و كليه نظامهاى سلطه و استثمار جهانى فرو خواهد ريخت.
ادامه دارد... .
با توجه به عرضه انواع مختلف ماهي در مکانهاي متفاوت و با قيمتهاي گوناگون، گاهي در ميمانيم که بهترين روش براي تهيه ماهي چيست؟ کدام نوع بهتر است؟ و سؤال مهم ديگر اينكه اگر از انواع ارزان تر استفاده کنيم، فرقي هم ميکند؟
دکتر عيسي گلشاهي، رئيس گروه مطالعات بازار دفتر طرح و توسعه سازمان شيلات ايران، به سئوالات زير پاسخ ميدهد.
- در برخي موارد، از لحاظ نوع مواد مغذي موجود در ماهيها و کيفيت پروتئيني، تفاوتهايي بين ماهيهاي مختلف ديده مي شود، مثلاً ماهي هاي آب هاي جنوب، از نظر ميزان مواد معدني و به خصوص يد، غني تر از ماهيهاي درياي خزر هستند، همچنين ماهيهاي پر چرب از نظر مقدار اسيدهاي چرب امگا- 3 غني تر از ماهيهاي کم چرب هستند.
اما تمام گونههاي ماهي، از نظر نوع و ميزان ترکيبات بافت، داراي شاخصههاي مناسب براي معرفيشان به عنوان غذاي سلامت هستند، در واقع همه ي آنها ويژگيهاي لازم براي ارتقاي سطح سلامت افراد را دارا مي باشند.
- براي شناسايي ماهي تازه راههاي زيادي وجود دارد، اما بهترين راه، شناسايي از طريق چشم و عضله ي ماهي است. چشم ماهي تازه بايد محدب بوده و کاملاً براق و مردمک آن کاملاً به رنگ سياه و عاري از کدورت يا رنگهاي شيري و سفيد باشد.
با ماندن ماهي در شرايط نامناسب و يا در اثر کهنه شدن، حالت محدب چشم به تدريج از بين رفته و در شرايط فساد، کاملاً در حدقه فرو رفته و حتي از بين مي رود. مردمک از رنگ سياه به رنگ شيري و سفيد در آمده و براقيت و تلالو چشم نيز از ميان مي رود.
در مورد عضله نيز، عضله ي ماهي تازه، داراي خاصيت ارتجاعي بوده و بعد از وارد کردن فشار انگشت و برداشتن آن، سريعاً جاي انگشت را پر مي کند و به خالت اول بر مي گردد. در ماهي کهنه اين خاصيت بسيار ضعيف شده يا اصلاً وجود ندارد.
- به طور کلي هر مکاني که مجوز عرضه ي آبزيان را داشته باشد و اصول نگهداري آنها را رعايت کند، براي تهيه ي آبزيان مناسب است. در حال حاضر اماکن داراي مجوز عرضه ي آبزيان به طور مرتب به وسيله ي همکاران ما در بهداشت و دامپزشکي کنترل مي شوند. در مکانهاي عرضه، ماهي تازه بايد در زير پوشش مناسبي از يخ و ماهي منجمد در فريزر نگهداري شوند.
آماده سازي ماهي هم پيش از درخواست مشتري ممنوع بوده و تکههاي باقيمانده ي ماهيهاي بزرگ مثل ماهي شير که احتمال فروش تمامي آنها در يک نوبت به يک مشتري نمي رود، بايد در معرض هواي آزاد قرار نگيرد. خريداري آبزيان از فروشندگان دوره گرد و دست فروشان و خودروهاي فاقد سردخانه و مجوز عرضه نيز، توصيه نمي شود.
لازم به ذکر است که سازمان شيلات ايران با توجه به تغيير روند کارش، از چند سال گذشته هيچ فروشگاه عرضه يا توزيع محصولي در سطح کشور نداشته است و مواردي از عرضه ي آبزيان که با نام شيلات در کشور صورت ميگيرد، غيرمجاز بوده و پيگرد قانوني دارد.
- ماهي تازه حتماً بايد زير پوشش يخ نگهداري شود.
ماهيهاي منجمد بايد در فريزر نگهداري و عرضه شوند و در هنگام طبخ بدون هر نوع بوي بد و مشمئز کننده باشند.
مردمک چشم ماهي منجمدي که از ماهي با کيفيت مطلوب به دست آمده باشد، داراي يک نقطه ي سفيد رنگ است، در حالي که در ماهي منجمدي که از ماهي با کيفيت نامناسب به دست آمده، چشم کاملاً کدر يا شيري رنگ است.
در مورد ماهي بسته بندي نيز، بايد ماهي هايي را خريداري کرد که داراي پروانه ي بهداشتي از دامپزشکي بوده و تاريخ توليد و انقضاي مشخص داشته باشند.
ادامه دارد....
منبع:همشهري
تقلب در فرآورده هاي گوشتي مثل ماهي
رعايت چند نكته در انجماد مواد غذايي
نقش ماهي در جلوگيري از بيماري هاي قلب و عروق
تـالاب چـغاخـور: تـالاب چـغاخـور با مساحتي بيش از 2300 هكتار در دامنه ارتفاعات برآفتاب و كلار همچون نگيني مي درخشد و هر ساله پذيراي انواع پرندگان مهاجر و بومي شامل انواع مرغابي ، حواصيل ، لك لك سفيد ، خروس كولي و آبزياني چون ماهي كپور و نوعي از ماهيان گورخري است . هواي مطبوع و چشم انداز هاي زيبايي كه در اين مكان قرار دارد ان را در رديف يكي از مهم ترين كانون هاي سياحتي استان قرار داده است. اين تالاب در مسير شهركرد – ايذه (استان خوزستان) واقع شده و با شهركرد 60 كيلومتر فاصله دارد.
تالاب گندمان: تالاب گندمان به عنوان يكي از آبگيرهاي حوزه آبريز آق بلاغ با فاصلهاي نهچندان دور از تالاب چغاخور قرار گرفته است، به طوري كه بخشي از خورجي تالاب چغاخور به اين تالاب سرآزير ميشود. پوشش دايمي آب اين تالاب در حدود 700 هكتار است. اطراف آن نيز همچون تالاب چغاخور پوشيده از مرغزاري زيباست كه معمولاً به عنوان مرتع غني براي چرا احشام استفاده ميشود. چشمههاي اطراف تالاب علاوه بر آنكه مكان مناسبي براي گذران اوغات فراغت به شمار ميآيند، آب تالاب را نيز تامين ميكنند. از انواع پرندگان دايمي و مهاجري كه در تالاب شناسايي شدهاند ميتوان به انواع مرغابيها، كوكر و آنقوت اشاره كرد.
از امكانات ويژه تفريحي و ورزشي اطراف تالاب، پرورش و نگهداري اسب و همچنين سواركاري در مرغزار پيرامون تالاب استسنت پرورش اسب از زمانهاي بسيار دور در اين منطقه، بخصوص در بين قبايل بختياري معمول بوده و نژاد ويژهاي به وجود آورده است كه آميزهاي از نژاد بومي و عربي ميباشد.
تالاب سولقان:اين تالاب زيبا و با شکوه در 70 کيلومتري شهرکرد در مسير شهرکرد به ايذه قرار گرفته و داراي اکوسيستمهاي زيبايي است حضور عشاير ومهاجرت و زيست پرندگان مهاجر و رويش گلهاي رنگارنگ در برخي فصول سال زيبايي اين مکان را چند برابر کرده.
چشمه ديمه:چشمه ديمه در منطقه کوهرنگ در مجاورت روستايي به همين نام که اهالي آنرا به کيکاووس از قهرمانان شاهنامه نسبت مي دهند قرار دارد اين چشمه سر چشمه ي اصلي زاينده رودقبل ازايجاد تونل هاي کوهرنگ و در 12 کيلو متري چلگرد در مجاورت روستاي ديمه واقع شده و تا مرکز استان 85 کيلو متر فاصله دارد آب اين چشمه از گوارا ترين آبهاي جهان است و خواص درماني نيز دارداز جمله جلوگيري از پوسيدگي دندان و درمان سنگ کليه .
اين مکان به دليل دارا بودن فضاهاي سرسبز و خرم و راه دسترسي آسفالته و سرويس بهداشتي و سکوي نشيمن اطراف خود از دير باز به عنوان يکي از تجمع گاه هاي ايلات و عشاير بختياري و گردشگران شناخته شده است .
مناظر زيبا و چشمگير و فضاسازي اطراف چشمه ، اين مکان را در رديف زيباترين گردشگاههاي شهرستان کوهرنگ قرار داده است.
چشمه کوهرنگ: سر چشمه کوهرنگ با جريان آب بسيار زياد از دامنه هاي زردكوه سرچشمه مي گيرد و پس از گذر از پيچ و خم هاي فراوان به درياچه سد كوهرنگ مي ريزد و از تونل اول كوهرنگ وارد زاينده رود مي شود. مناظر بسيار زيباي طبيعي اطراف چشمه و حضور عشاير در منطقه، زيبايي آنرا دوچندان كرده است.
چشمه برم: جوشش چشمه هاي مصفاي برم در مرکز شهر لردگان گردشگاهي با همين نام را به وجود آورده است . اين چشمه علاوه بر تامين آب کشاورزي يکي از سر شاخه هاي کارون به حساب مي آيد و چشم انداز زيبايي را براي شهر لردگان به وجود آورده است . اطراف اين چشمه به صورت پارکي جهت تفريحي وتفرج وگذراندن اوقات فراغت اهالي شهر و گردشگران فضاي سبز فراهم آمده است.
چشمه مولا و سرداب: چشمه مولا و چشمه سرداب با فاصله نسبتا نزديك به هم، به ترتيب در مجاورت روستاي آليكوه و رستم آباد از توابع شهرستان اردل، از چشم اندازها و مناظر بسيار زيبايي برخوردارند و هر روز به ويژه روزهاي تعطيل پذيراي صدها گردشگر و مسافر از نقاط مختلف مي باشند. فاصله اين نقاط تا شهركرد حدود 120 كيلومتر مي باشد.
چشمه سياسرد : چشمه سياسرد در 5 كيلومتري شهر بروجن قرار گرفته است. هواي خنك و مطبوع و درختان زيبا و كهنسال اطراف اين چشمه مكاني بسيار زيبا براي تفرج و استراحت ساكنين شهر بروجن و ساير گردشگران به وجود آورده است؛ به طوري كه همه روزه و به ويژه در روزهاي تعطيل، اين مكان شاهد گشت و گذار تعداد زيادي از مسافران و گردشگران مي باشد. فضاسازي هاي مناسب و سهل الوصول بودن، ميل به بازديد از اين گردشگاه را دوچندان كرده است.
تنگ صياد:اين منطقه 21600 هکتار مساحت دارد و پارک ملي تنگ صياد را با وسعتي معادل 5400 هکتار در دل خود جاي داده است دستيابي به منطقه از طريق محور شهرکرد-اصفهان ميسر است تنگ صياد بعلت داشتن تپه ماهورهاي وسيع زيستگاه مناسبي جهت گونه قوچ و ميش است کوهستانهاي جنوب منطقه داراي صخره هاي صعب العبور است و زيستگاه پلنگ کل و بز مي باشد از ديگر جانوران منطقه مي توان گرگ-روباه-شغال-کفتار-کبک دريکبک چيل-تهو و عقاب را نام برد.
سبز کوه: اين مـنطـقه ي زيبابا وسعتي در حدود 62000 هکتار در ســه شهرستان بروجن، لردگان و عمدتا اردل واقع است . و داراي اکوسيستم هاي ويژه و و چشم اندازهاي طبيعي و مرتعي و جنگلي و کوهستاني مي باشد آبشارهاي پر آب چون تنگ زندان زيبايي منطقه را دو چندان کرده است اين منطقه داراي سه نوع آب و هوا است که به تبع آن جانوراني چون پلنگ ،خرس قهوه اي،سنجاب بلوطهاي غرب ايران،کل،بز و کبک دري در اين منطقه زندگي مي کنند.
قلعه تاريخي فلک الافلاک بر بلنداي تپه اي باستاني و در مرکز شهر خرم آباد واقع شده است . حريم اين بناي باشکوه از سمت شرق و جنوب غربي به رودخانه خرم آباد ، از غرب به خيابان دوازده برجي و از شمال به خيابان دوازده برجي و از شمال به خيابان فلک الافلاک محدود مي گردد .
از تاريخ ساخت بنا يا باني آن ، آگاهي دقيقي در دست نيست . همين اندازه مي دانيم که اين بنا ، از يادگارهاي شهر کهن << شاپور خواست >> بوده و بناي اوليه آن را به زمان شاپور اول ساساني در قرن سوم ميلادي نسبت مي دهند .
احداث بنا بر فراز صخره هاي سنگي و اشراف کامل آن به دره تارخي خرم آباد و نيز جاري شدن چشمه پر آب گلستان از دامنه شمالي تپه از ويژگيهاي اصلي بنا به شمار مي آيند . از سوي ديگر نزديکي بنا با غارهاي پيش از تاريخ دره خرم آباد و ديگر آثار دوران تاريخي نظير سنگ نبشته ، مناره آجري آسياب گبري ، پل شکسته و گرداب سنگي ، بيانگر پيوستگي تاريخي قلعه با آثار ياد شده مي باشد .
معماري کنوني بنا ، بيانگر الحاقات فراواني است که در دوران هاي گوناگون به دان افزوده شده ، بيشترين اين تحولات مربوط به دوره صفويه تا قاجار مي باشد . بر اساس مدارک تصويري تا حدود يکصد سال پيش بارويي دوازده برجي در پيرامون بناي فعلي وجود داشته ، که اکنون آثار اين برج از آن در محوطه شمال غربي قلعه ، قابل مشاهده است . وسعت تقريبي بنا 5300 متر مربع ، شامل 8 برج دو صحن و 300 جان پناه مي باشد . ارتفاع بلند ترين ديوار تا سطح تپه 23 متر و مصالح آن از سنگ آجر ، خشت و ملات گچ و آهک است . ورودي بنا به سمت شمال و در بدنه برج جنوب غربي تعبيه شده که پس از گذر از راهرو ورودي به حياط اول وصل مي گردد .
ابعاد اين حياط که در جهت شمالي – جنوبي طراحي شده 22/5*31 متر است . پيرامون آن از چهار برج تشکيل شده که دو برج آن در شمال و شمال غربي و دو برج ديگر در جنوب و جنوب غربي قرار دارد .
بر اساس شواهد موجود ، حمام قلعه در ضلع شمالي حياط اول و در نزديکي چاه قلعه قرار داشته است . اين حمام در تا اواخر دوره قاجاريه مورد استفاده بوده و اکنون آثاري از آن نظير تنوبوشه هاي سفالي ، نقش هاي آهک بري و کانالهاي زير زميني قابل مشاهده است.
در شمال شرقي حياط اول و در پشت يک طاق نماي بلند ، چاه آب قلعه قرار دارد . عمق اين چاه که بيشتر آن با برش صخره به سرچشمه گلستان راه يافته نزديک به چهل متر است . در گذشته آب مورد نياز ساکنين دژ از همين چاه تامين مي شده و اکنون نيز قابل بهره برداري است .
ابعاد اين حياط که در جهت شرقي – غربي طراحي شده 21*29 و همانند حياط اول از چهار برج تشکيل مي گردد . در چهار جهت اين حياط تالارهاي بزرگي قرار دارد که به يکديگر راه دارند و اکنون به موزه ، تغيير کاربري يافته اند . از نکات قابل تامل در معماري بنا ، وجود گريزگاه مخفي در ضلع جنوبي و فضاهاي زيرزميني در ضلع شمال و شرق آن مي باشد .
در متون تاريخي با نامهاي گوناگوني نظير :"دژشاپور خواست " يا "سابر خواست " "دز بر " "قلعه خرم آباد " "قلعه دوازده برجي " و قلعه " فلک الافلاک ازآن ياد شده است . «فلک الافلاک » که در لغت به معني «سپهر سپهران » يا « فلک نهم » مي باشد . عنواني است که در دوره قاجار به اين بنا اطلاق گرديده و اکنون به همين نام مشهور است .
« خزانه حکومتي » خاندان بدر در قرن چهارم ، «مقر حکومتي » اتابکان و واليان در دوره صفويه تا قاجار و سرانجام «پادگان نظامي » و «زندان سياسي » در دوران پهلوي اول و دوم از مهمترين کاربري هاي قلعه در گذشته محسوب مي گردد .
اين اثر ارزشمند در سال 1349 از ارتش به فرهنگ و هنر سابق واگذار و به شماره 883 در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيد . در سال 1354 با راه اندازي موزه مردم شناسي و مفرغ هاي لرستان بنا به موزه تبديل گرديد . در ساليان اخير با مرمت نماي بيروني و داخل قلعه موزه هاي باستان شناسي ، مردم شناسي ، آزمايشگاه مرمت اشياء ، مرکز فروش توليدات فرهنگي و چايخانه سنتي در اين مجموعه فرهنگي – تاريخي راه اندازي و هر ساله پذيراي انبوهي از بازديدکنندگان داخلي و خارجي مي باشد .
هرزنامه نويسها با يك تيز دو نشان را هدف قرار داده اند. بنا بر گزارش شركت MessageLabs، ايميلهاي ارسالي حاوي مزايده اجناس دسته دوم توسط هرزنامهها حاوي لينكي از يك كد مخرب ميباشند. محتواي اين هرزنامهها نشان ميدهد كه اين گروه خرابكار اعتقاد داشتند كه دريافت كننده هرزنامه هر چند نيازمند خريد اجناس دسته دوم نباشد اما احتمال زيادي وجود دارد كه روي لينك كد مخرب كليك خواهند كرد.
MessageLabs در چند روز گذشته بيش از 3500 ايميل دريافت كرده است كه حاوي اين محتواي مخرب ميباشد و اين نشان ميدهد كه آنها در پي آزمايش كاربران ميباشند تا رفتار آنها را نسبت به هرزنامههاي دريافتي زير نظر داشته باشند.
Mark Sunner مدير بخش تكنولوژي شركت Mark Sunner در اين زمينه مي گويد :« ما كليه اين فعاليتها را به دقت زير نظر داريم و ايميلهاي گروهي آنها نشان ميدهد كه در حال آزمايش سطح رفتار كاربران هستند. اگر شما هرزنامههاي زيادي را بررسي كنيد كاملا از روي محتوا و اندازههاي آنها به رفتار شبكه هاي Bot پي خواهيد برد.»
كرم Storm كه در اصل يك تروجان مي باشد به خودي خود منتشر نمي شود اما هرزنامه نويسها و صاحبان اصلي شبكههاي Bot توسط انتشار آن از طريق ايميل، شبكههاي خود را گسترش و تعداد قربانيها را افزايش مي دهند. هر چند در روشهاي قديمي مهاجمين با استفاده از كرمها و ويروسها شبكههاي Bot را گسترش ميدادند اما در عمل كنترل كمتري روي قربانيهاي خود داشتند اما با گسترش كرم Storm توسط هرزنامه ها، شبكههاي Bot قابل كنترلتر خواهند شد.
از همه مهمتر آنكه روشهاي قديمي شناخت ويروسها نيز قادر نخواهد بود انواع مختلف اين كرم را شناسايي كند زيرا كه نوع جديد ميتواند بلافاصله بعد از كليك كاربر ايجاد شود و روي سيستم قرباني نصب گردد.
توضيح: شبكههاي Bot به شبكههاي مجازياي اطلاق ميشود كه از به هم پيوستن كامپيوترهاي اسير، يعني كامپيوتر كاربراني كه قرباني اين ترفندخرابكارانه ميشود، به وجود ميآيند. در اين شبكهها، كامپيوترهاي اسير، گوش به فرمان اجراي دستوراتي هستند كه يك هكر صادر ميكند و تروجانهاي مستقر بر روي اين كامپيوترها، به آن عمل ميكنند.
منبع : همکاران سيستم
به دنبال تعريفي جامع از هرزنامه (SPAM)
تخم شنبليله | 20 گرم |
آب مقطر | 150 سي سي |
گلاب | 40 سي سي |
- تخم شنبليله(تصوير بالا) را طوري آسياب کنيد که به پودر تبديل شود.
- سپس آب مقطر در حال جوش را روي آن ريخته و بگذاريد با در بسته سرد شود.
- پس از سرد شدن، گلاب را به آن اضافه کنيد.
- در انتها محلول آماده شده را در شيشه اي قهوه اي رنگ ريخته و با در بسته در محلي خنک نگهداري کنيد.
- دو تکه پنبه را در اين محلول مرطوب کنيد و روي پلک چشم بسته قرار دهيد. سپس دستمال تيره رنگي را روي اين پنبه ها قرار دهيد تا چشم استراحت کند.
استفاده از اين محلول براي برطرف کردن التهاب چشم ها و تورم پلک ها که بر اثر خستگي زياد و حساسيت شديد به نور به وجود آمده اند، مفيد است.
ماسک هاي زيبايي و تأثير آنها بر پوست
ماسك انگور؛ شاداب كننده و تقويت كننده پوست
ماسك صورت براي پوست چرب و جوش دار
ماسك گلابي شاداب كننده و ضد چين و چروك
تو مردهاي سردار، مردان ما يك بار ديگر آمدند سردار، مردان صخره و دشت. مردان رود و نيزار، مردان راز و نياز اينان مثل رگهاي نوراني صاعقهاند، مثل پارههاي آهن و مثل برادههاي نورند. ببين چگونه ارابههاي پولادين تو در دستهاي مردان ما مثل موم آب ميشوند و چگونه سربازان مفلوك تو بر خاك زانو ميزنند، ببين چگونه خاكريزها و سنگرهايت در دشت گسترده شلمچه از هم فرو ميپاشد و دهان فرماندهانت از ترس قفل ميشود. تناور مردان ما را ببين. حريتي در دل آنها است كه به وسعت شقاوت تو زبانه ميكشد. بايد اين مردان را شناخته باشي. بايد به تو گفته باشند كه اينان كيانند. اين مردان يك شبه اروند رود را به خواب ناز فرو بردند تا به بيداري فاو برسند. همين مردان بودند كه پوزهي تو را از حميديه تا به فاو به خاك ماليدند و ازمهران تا كركوك نعش تو را بر خاك كشيدند و امروز از شلمچه تا بصره و فردا تا كربلا تو را لگدمال خواهند كرد، سردار تو مردهاي تو روزي مردي كه نتوانستي آن نور را خاموش كني، نوري كه از غار حرا به قلوب ملت ما تابيده بود. و اكنون ميرود تا جهاني را روشني بخشد. سردار، تو روزي مردي كه ما بسياري از آنچه را كه دوست ميداشتيم از دست داديم. نخلهاي شكسته را به ياد فرزندانمان با خون و آتش زينت داديم و امواج رودها را به نام دلاوري نام گذاري كرديم. اين قلل مرتفع كه به آبي آسمان عزّت و صلابت ميبخشند به نام نامي گمنامي ثبت شدند تا گلهايي كه بر دامن آن ميرويند سرخ باشند. حتي سرختر از خون پاكي كه تخته سنگهاي آن را رنگين كرده بود. سردار تو همان روز مردي روزي كه دختر بچه روستايي از پنجره كومهاش نگاه معصومش به كلاه آهني سربازانت افتاده، روشني قلب كوچكش خاموش شد، و در بستر عروسكش به خواب ابدي فرو رفت. آري سردار امروز ما پيروزيم، به بركت آن نور، پيروزيم به بركت خونهايي كه مثل فواره به آسمان پاشيد و تنور سرخ اين همه شقايق، دشتها و كوههاي ما را گرم كرد. سردار، تو مثل هر ديكتاتور ديگري ميترسي و ميلرزيي، تو ميدانستي كه بخاري كرملين براي هميشه آدمي را گرم نميكند و شومينه كاخ سفيد ممكن است با فوت يك بسيجي خاموش شود، براي همين است كه تو باد كردهاي به روي دست آن پوست فروش كه خندههاي آهنين دارد و روي زين اسب آن گاوچران هفتاد ساله باد كردهاي. سردار، آيا ميداني كه آنها پاپيونهاي مشكي خود را آماده گذاشتهاند تا برايت اعلام عزا كنند، به پشت تريبون حماقت در ستايش جنايات تو نطق كنند. سردار، آنهايي كه تو را با زاغه مهمات نوازش ميكردند نگفتند كه اين سرزمين، سرزمين رسول الله است، نگفتند كه اين مردان فرزندان حيدرند، آيا به تو نگفتند كه اين مردان بر نوك قلهها گلولهي خمپاره ميگذارند و تخته سنگها را پله ميكنند. نه سردار، آنها هم نميدانستند و نميدانند، تو هم نميداني بعد از اين مدالهايت را براي بچهها بگذار تا سرگرم شوند. يونيفرم، شنل و دستكش مخمل را براي مترسكي بگذار كه شرمنده صاحب جاليز است، سردار آماده باش، مردان ما ميآيند تناور مرداني كه سبزي جنگل از دم گرم آنان است. آماده باش سردار، تا مردان ما نقطه سرخ رنگ و مرطوبي را بر شقيقهات هديه كنند. آري سردار! تو مردهاي پيش از آن كه مردان ما از راه برسند. هفته گذشته يك بار ديگر بازوان قدرتمند رزمندگان غيور اسلام حماسه آفريد و سيلي محكم ديگري بر چهره كريه حكام مزدور بغداد و اربابان غربي و شرقي آنان نواخت. عمليات پيروزمند كربلاي 5 كه در شرايطي بسيار حساس انجام شد، پاسخ دندان شكني بود به ياوهگوييهاي حكام بغداد و همه بوقهاي تبليغاتي استكباري و صهيونيستي كه ميخواستند از صدام مزدور و مفلوك يك قهرمان بسازند و يك بار ديگر چهره رنگ باخته او را با سرخ آب و سفيد آبهايي كه در كارخانجات دروغ سازي آمريكا و اروپا و اسراييل تهيه ميشوند بزرگ نمايند. عمليات دشمن شكن كربلاي 5 در عمل نشان داد كه اكنون هيچ سلاحي جز سلاح تبليغات دروغين در دست جبهه متحد كفر و استكبار و صهيونيسم جهاني نيست و ثابت كرد كه اين سلاح هم كارآيي چنداني ندارد استقامت ملت باعث شد كه سردار قادسيه و كسي كه ماموريت فتح سه روزه تهران را به عهده گرفته بود به يك فرمانده شكست خورده و بيآبرو تبديل شود كه حتي دوستانش هم در ادامه حمايتش دچار ترديد شدهاند. و به صلاح خود ميدانند كه حساب خود را از حساب سردار نگون بخت قادسيه جدا كنند. در پي عمليات انهدامي و پيروزمند كربلاي 4 كه ضربهاي كاري بر پيكر ارتش رو به زوال صدام بود حكام بغداد براي سرپوش گذاشتن بر شكستهايشان و به منظور فريب حاميان خود اقدام به برگزاري جشن و پايكوبي كردند و براي يكديگر نامه و تلگراف فرستادند و تبليغات وسيعي را به راه انداختند كه كم سابقه بود. آنچه در عمليات كربلاي 5 انجام شد نشان داد كه حتي كودتاي تبليغاتي حكام بغداد نيز هيچ گرهاي از مشكلات لاينحل آنان نخواهد گشود و آنان چارهاي جز تن دادن به شكست ندارند اكنون وقت آن است كه (طالع خليل الحيم الدوري) فرمانده سپاه سوم عراق كه در منطقه شلمچه در جريان عمليات ظفرمند كربلاي 5 دچار شكست بزرگي شده است باز هم به ارباب خود صدام نامه بنويسد و از او به عنوان (سردار بزرگ قادسيه نام ببرد) و گزارش به فلاكت افتادن خود و ساير افسران و سرابازانش را به او بدهد. فرمانده سپاه تار و مار شده سوم عراق كه در بغداد بسيار روي آن حساب ميكنند خوب است اكنون به سردار نگون بخت قادسيه گزارش دهد كه صدها نفر از افسران و درجهداران و سربازانش به اسارت رفته و هزاران تن از آنان كشته وزخمي شدهاند. 12 فروند هواپيمايش در يك روز سرنگون شده و تجهيزات جنگياش توسط رزمندگان اسلام به غنيمت رفتهاند و عليه ارتش شكست خورده بعث به كار گرفته شدهاند. (الدوري) هر چند به اين رسوايي اعتراف نخواهد كرد ولي او اين را هم خوب ميداند كه نامههاي سر تا پا دروغ و فريب او نيز ديگر كاري از پيش نخواهد برد. درست مثل سلاحهاي اهدايي و پيچيده شرق و غرب كه هيچ كاري از پيش نبردند. در منطقه شلمچه دشمن بعثي صهيونيستي، استحكامات زيادي به وجود آورده بود و نيروهاي زبده و دسته اول خود را در آنجا به كار گماشته بود و آنچه اهميت عمليات پيروزمندانه كربلاي 5 را بيشتر ميكند همين است. رزمندگان توانمند اسلام: با شيوههاي پيچيده و بسيار پيشرفته خود از طريق آب و خاك به قلب زبدهترين نيروهاي دشمن حمله بردند و مهمترين استحكامات دشمن را در نورديدند و گلوي او را فشردند. وجود موانع طبيعي مانند باتلاق در منطقه از يك سو و موانع ايزايي متعدد و استحكامات عظيم از سوي ديگر، منطقه عملياتي شلمچه را كه براي رژيم بعثي صهيونيستي عراق نقطه اميد بود به دژي تسخير ناپذير مبدل كرده بود تسخير اين دژ مستحكم توسط توانمندان اسلام، هشدار بيدار كنندهاي است براي صاحبان منطقهاي صدام كه به خواب خرگوشي فرو رفته و فريب تبليغات دروغين شيّادي همچون صدام را خوردند. اين حملهها و عملياتهاي متعدد براي حاميان منطقهاي و ماورا مجازي رژيم بغداد هم هشدار دهنده است و قاعدتاً پيامهاي بسياري را نيز به همراه دارد. اگر مسكو تلاش ميكند كه با ادامه حمايت تبليغاتي خود از جنايت كاران جنگي حاكم در بغداد، چيزي را تغيير دهد و يك ملت و يك انقلاب را به پاي ميز مذاكره با متجاوزين و جنايت كاران جنگي بنشاند و اگر واشنگتن تصور ميكند كه با ادامه كمكهاي اطلاعاتي و تجهيزاتي خود ميتواند چيزهايي را تغيير دهد و اگر حاميان منطقهاي صدام هنوز هم در اعلام حرف دل خود ترديد دارند و از اين مسئله بيمناكاند كه مبادا رژيم بعث عراق بر اريكه قدرت باقي بماند و آنها را به خاطر پشت كردن به جنايت كاران جنگي عقوبت نمايند. همه و همه ميبايست با در نظر گرفتن قدرت رزمندگان اسلام و پيروزيهاي شگرف ارتش اسلام در جريان عمليات كربلاي 5 به اين نتيجه برسند كه رژيم بغداد كمترين شانسي براي ماندن ندارد و ايران اسلامي در تعهد خود در راه مجازات متجاوزين و سرنگوني رژيم جنايتكار عراق تا آخر ايستاده است و تا پايان اين راه فاصله چنداني باقي نمانده است اينك همه چيز حكايت از فرا رسيدن روز سرنوشت دارد. مرگ صدام نزديك شده و هيچ چيزي نميتواند روحيه در هم شكسته دار و دسته صدام را ترميم كند. دشمن نفسهاي آخر را ميكشد و عربدههاي مستانه فرزندان ميشل عفلق ديگر در كاخ بغداد نميپيچد. اين درس خوبي براي همسايگان عراق است. همسايگاني كه ترسوتر از صداماند و در عين حال مثل خود او پر مدعا. حكام شيخ نشين كويت خوب است اكنون عاقبت انديشي را پيشه كنند و اين همه اسير هواها و هوسهاي يك جنگافروز مفلوك كه روزهاي آخر عمر خود را ميگذراند نباشند و بر روي برگزاري اجلاس سران كشورهاي اسلامي در كشور ناامن خود اصرار نورزند و شايد تا فرا رسيدن روز اجلاس سران ممالك اسلامي سرنوشت صدام روشن شده باشد.
شهيد احمد شوشه ـ گرگان
با بيان اين مطلب كه تصويربرداري اين سريال طي 66 روز انجام شده است گفت: در حال حاضر سريال
«گل يا پوچ» مراحل پاياني توليد را ميگذارند و در قالب 16 قسمت از شبكهي تهران پخش ميشود.
وي با اشاره به فضاي جدي داستان «گل يا پوچ» كه در موقعيتهايي به طنز تبديل ميشود اظهار كرد: متن اين داستان به اين نكته كه پيشرفت در زندگي منوط به داشتن پول و ارزشهاي مادي نيست ميپردازد و در طول داستان اين نكته كه اگر آدمها به اصالت انساني رجوع كنند نيروي دروني خود را كشف ميكند به تصوير كشيده ميشود.
تهيه كنندهي سريال «گل يا پوچ» دربارهي حضور اكبرعبدي در اين سريال توضيح داد: آقاي عبدي كار بسيار خوبي را در اين مجموعه ارائه دادند و شاهد كار بسيار خوبي از ايشان خواهيم بود.
سيدزاده دربارهي استفاده از بازيگران حرفهيي در سريالهاي تلويزيوني گفت: معتقدم هرچقدر متن به لحاظ محتوي و مضمون مستحكمتر باشد به همان نسبت ميتوان بازيگري را انتخاب كرد و البته استفاده از بازيگران حرفهاي الزامي ندارد، چرا كه در مواقعي متنها قوي است و از بازيگران حرفهيي استفاده نميشود اما به خاطر متن خوب كار خوب از آب در ميآيد.
وي افزود: در مواقعي متن قوي با بازيگران معمولي درست از آب در ميآيد اما در مواقعي متن ضعيف است و از بازيگران حرفهيي براي پوشاندن ضعف متن استفاده ميشود.
سيدزاده در پايان تاكيد كرد: ابتدا بايد موقعيت داستاني را در نظر گرفت و بعد به انتخاب بازيگر فكر كرد.
بخشي از وصيتنامه ي بنيانگذار سلحشور لشکر 10 سيد الشهدا(ع) سردار شهيد محسن وزوايي
خدا را شکر مي کنم که نعمت زجر کشيدن در راهش را نصيبم نمود
بسم الله القاصم الجبارين
از شهادت واهمه اي نداريم.اين منتهاي آرزوي ماست.در جبهه ها مشاهده مي کنم که چگونه خداوند به کمک رزمندگان اسلام مي شتابد و آنها را نصرت مي دهد.به ياد دارم که در بهار سال 1360طي عمليات دومبازي دراز، با وجود آنکه تنها شش نفر بوديم ، بر سيصد نفر غلبه کرديم.در جبهه ها روحيه ي ايمان و ايثار آنچنان تجلي پيدا مي کند که براي بي خبران از اين معاني اصلا قابل تصور نيست.
هنگامي که در بخشي از عمليات حرف از داوطلب براي شهادت به ميان مي آيد،خدا گواه است، بين برادران بر سر اجابت آن دعوا مي افتد.اينها همگي ارزشهايي هستند که مکتب اسلام به بشريت ارزاني داشته.از آنجا که اين حقير بزرگترين افتخار خودم را عبوديت به درگاه حضرت احديت مي دانم،مي خواهم بگويم:
اي عارفان! اي عاشقان لقاءالله! اي معلمين اخلاق! و اي تمامي کساني که مشغول رياضت کشيدن براي نزديکي به در گاه خدا هستيد! به جبهه ها بياييد تا ببينيد که چگونه برادران شما به آن درجه از نزديکي به ساخت قرب خداوندي رسيده اندکه جوان تازه داماد پس از سه ساعت که از ازدواجش مي گذرد، سراسيمه در جبهه حاضر مي شود.آخر در کدامين مکتب چنين ارزش هايي را سراغ داريد؟
خدا را شاهد ميگيرم هنگامي که طي عمليات سوم بازي دراز،روز 14 شهريور 1360در سرپل ذهاب به واسطه اصابت گلوله تانک دشمن زخمي شده بودم،خون زيادي از بدنم بر زمين ريخته شده بود.وقتي بنا به مشيت اللهي نجات پيدا کردم، در بيمارستان زجر و عذاب زيادي متحمل شدم، آن گونه که شايد قابل تصور نباشد،طوري که در يک شب 10 عدد آمپول"واليوم 10" به من تزريق شد تا کمي آرام گرفتم. اما هنگامي که درد مي کشيدم ، در عين زجر بدني، از لحاظ روحي و معنوي لذت مي بردم و احساس هرچه سبک تر شدن مي کردم. مواقعي که پرستار مراقب من به طعنه و تمسخرميگفت:" براي که اين کارها را کردي؟ براي چه خودت را به اين روز انداختي؟"
دلم براي جهالت و بي خبريش مي سوخت.بر ملامت او صبر کردم و به او گفتم: " توکل من به خداست و خدا خودش درست مي کند."
همين طور هم شد. والله وقتي کمي از فشار کارم کم مي شد، در خودم احساس ضعف و کوچکي مي کردم.
اي ملت شهيد پرور ايران!
امروز، در شرايطي هستيم که لحظه اي غفلت، خيانت به اسلام و قرآن است.بايد تا آنجا که در توان داريم، براي خدا کوشش کنيم. امروز تمامي مزدوران و طاغوتيان به مقابله با انقلاب عزيز اسلامي برخاسته اند.در راس تمامي اينان ، به تعبير امام "شيطان بزرگ امريکاست" و به دنبال او تمامي وابستگان ديگرش.
پس، از خدا غافل مشويد، که پشيماني سودي نخواهد داشت.ما به تعبير امام ،"بايد به تکليف عمل کنيم" اگر توانستيم دشمن را در هم بکوبيم پيروز مي شويم و اگر کشته هم بشويم ، شهيد هستيم، اين نيز خود پيروزي است.پس ما نبايد نگراني داشته باشيم.
امت ما بايد بداند از بزرگترين خطراتي که انقلاب را تهديد مي کند، آفت نفوذ خطوط انحرافي در خط اصلي انقلاب، يعني"خط امام" است.پس امام را دنبال کنيد و امام را تنها نگذاريد .شما امت مسلمان ايران در تاريخ جهان نمونه هستيد.شما فرزنداني تربيت کرده ايد که شهادت را بالاترين سعادت خود مي شمارند .شکست در راه چنين حرکتي مفهومي ندارد.
خدا را شکر مي کنم که نعمت زجر کشيدن در راهش را نصيبم نمود.
خدا را شکر مي کنم که نعمت شرکت در عمليات، به منظور روشن کردن سرزمين هاي سرد و بي روح گشته از لوث وجود صداميان اشغالگر را به نور خدايي، نصيبم فرمود.از خدا مي خواهم که شهادت را در راهش نصيبم فرمايد و آنگاه که به مشيت الهي از اين دنياي فاني رفتم،در زمره ي شهيدان به حساب ايم.
از خدا مي خواهم که مرا به حال خود وامگذارد که بنده اي حقير و بون هستم.
پروردگارا! به درگاه کسي غير از تو نمي توانم روي بياورم.
اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلک
در خاتمه ، اگر توانستيد جنازه ام را به دست بياوريد، آن را روي زمين هاي دشمن بيندازيد تا اقلا جنازه ي من کمکي به حاکميت اسلام کرده باشد
حادثه دانشگاه امير كبير نه يك رخداد بلكه زنجيره اي از يك فرايند طراحي شده و در دست اجرا از آن سوي مرزها است كه بايد بر بستري از عوامل داخلي و خارجي به پيش برود تا استراتژي موهوم مهار و ايجاد دولت ضعيف در كشور شكل بگيرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، روز دوشنبه چهار نشريه متعلق به طيف افراطي دفتر تحكيم وحدت همزمان مطالب توهين آميزي را درباره حضرت پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) منتشر كردند. اين طيف كه به عنوان پياده نظام و شاخه دانشجويي براندازان عمل ميكنند، با انتشار نشرياتي چون «سحر»، «سرخط»، «آتيه»، «ترديد»، «ريوار»، «شايد فردا»، «كيان»، «آغاز»، «راديكال»،«خط صفر»، «داروگ»، «ايران نو»، «جرس»، «خبرنامه انجمن اسلامي دانشجويان» و... پيشتر با نگارش و تدارك مقالات و كاريكاتورهاي موهني عليه مسوولان عالي كشور دستآورد نهايي خود را مقدمه چيني كرده بودند، اما گويا متانت بيش از حد مسوولان دانشگاه موجب شد آنان براي فتنهانگيزي بيشتر اهانت به پيامبر(ص) و اهل بيت(ع)را هم عملي كنند.
براي پرهيز از اشاعه مطالب موهن چهار نشريهاي كه ديروز منتشر شدند، اصل مطلب را تكرار نميكنيم و به اشارهاي بسنده مينماييم. در يكي از مقالات با حمله به اقدامات اخير ناجا ادعا شده است كه ادامه اين اقدامات ورود به حريم خصوصي افراد و وارسي لباسهاي زير افراد خواهد بود.
نويسنده اين مقاله با نفي اساس حجاب اسلامي در ادامه آورده است: «آيا بايد به همه احكام دين در اين زمان كه متفاوت با 1400پيش است عمل كرد؟» در مطلبي ديگر با عنوان «هيچكس مقدس نيست!»به بهانه برخورد با ولايت فقيه نويسنده پار را فراتر گذاشته و به انکار عصمت اهلبيت(ع) پرداخته است.
اين مقاله در هرچهار نشريه به يك شكل ارائه شده است، كه همين نشان از يك حركت سازماندهي شده و مرموز در خارج از دانشگاه دارد. نشريه «سرخط» آن را همراه با طرحي منتشر كرده است كه حاكمي در رأس هرمي از طبقات انسانها مستقر است.
«ريوار» نيز آن را با كاريكاتوري از يكي از مسوولان عالي رتبه نظام منتشر كرده است. «سحر» و «آتيه» نيز همين مقالات را به گونهاي ديگر منتشر كرده بودند.
دست اندركاران اين نشريات البته بعد از واكنشهاي دانشجويان اذعان كردهاند كه اصلاً اين شماره از نشريه را خود منتشر نكردهاند و افرادي ديگر با عنوان اين نشريه، چنين مطالبي را منتشر كردهاند كه به تحقيقات نهايي مسئولان نياز دارد.
به نظر ميرسد طراحان اين پروژه قصد عملياتي كردن ناآراميهاي وسيعي را دارند. ناآراميهايي كه مشابه كوچكتر آن در 18تير1378در آستانه انتخابات مجلس ششم و نيز انتخابات مجلس هفتم ايجاد شده بود تا راه را براي ورود افراطيون به مجلس هموار كنند. بديهي است كه در اين پروژهها هزينه شدن اعتبار چند دانشجو هم براي افراطيون امري ضروري است!
در پروژه شبيهسازي واقعه اخير طراحان عمليات، سوداي وسعت بخشيدن آن را به ديگر بخشهاي جامعه دارند. اين سودا را ميتوان از محتواي مقاله «هيچكس مقدس نيست!» هم دريافت. در جايي از اين مقاله آمده است: «دموكراسي و آزادي بدون هزينه به دست نميآيد و البته در هر فرصتي هم محقق نميشود(!) زمان آن اكنون است و فردا بسيار دير است بايد برخاست و قداستهاي تصنعي(!) و مقدسات مردمفريب را ساقط كرد.» نويسنده اين مقاله در جاي ديگر اذعان ميكند: «دانشگاه در فضايي ملتهب به سر ميبرد ظاهراً ديگر فرصتي باقي نمانده تا حاكميت دينزده(!)بتواند دانشجويان را منفعل سازد. اندك اندك به زمان آرزوي ديرينه خود نزديك ميشويم.» و بعد ميافزايد: «امروز تمام خرده جنبشهاي اجتماعي ايران(!) در كنار يكديگر و در يك صف متحد قرار گرفتهاند ،جنبش دانشجويي، جنبش كارگري، جنبش معلمان، جنبش قوميتها جنبش زنان و... ديگر جايي براي تعارف باقي نمانده است.»
ادبيات اين جملات آرزوي يك انقلاب مخملي را براي براندازي ابراز ميدارد. گويا در آستانه روز كارگر، روز معلم و در فاصله اندكي كه تا تيرماه باقي است آتش تهيه فتنه را با به خدمت گرفتن چند دانشجو در همين چهار نشريه تدارك ديدهاند.
انقلابهاي مخملي به پروژهاي از تحولات سياسي گفته ميشود كه از مديريت رسانهاي و افكار عمومي و همزمان مهندسي اجتماعي آغاز ميشود تا به يك مهندسي جديد سياسي و تغييرات شبه دموكراتيك در يك نظام سياسي معطوف گردد، نخستين بار رسانههاي نزديك به غرب با مهندسي افكارعمومي در صربستان بود كه موجب به زير آمدن ميلوشويچ از مسند قدرت شدند. اين رخداد با واكنش مسكو كه حامي دولتهاي اروپاي شرقي بود مواجه شد، اما ظاهر اين تحول با يك روند شبه مردمسالارانه(دموكراتيك)رخ داده بود. بعد نوبت به گرجستان رسيد. ادوارد شواردنادزه در انتخابات پيروز شد اما نهادهاي مدني علاقه مند به غرب و رسانههاي مخالف سياستمدار كهنه كار را به تقلب در انتخابات متهم كردند و برخلاف قانون اساسي گرجستان شواردنادزه ملزم شد به انتخابات مجدد تن دهد. نتيجه انتخابات با اندك تمايزي به نفع مخالفان رقم خورد.
نماد مخالفان تجمعات ضد دولتي گلهاي سرخ بود اما اينان اغلب با لباس نارنجي به ميدان مي آمدند و براي همين اين شيوه مديريت فضاي سياسي از مهندسي اجتماعي تا مهندسي سياسي را انقلاب گلها، انقلاب نارنجي(رنگي)يا انقلاب مخملي(نرم) توصيف كردند. البته بسترهاي وقوع انقلاب هاي رنگين در جمهوري اسلامي ايران كه سنگ بناي آن بر حضور و مشاركت يكپارچه مردم در نظام نهاده شده خيالي خام و شبيه رويايي دست نيافتني است.
طراحان پروژه بازتوليد انقلاب رنگي در ايران اينبار توهين صريح به مقدسات را دستمايه آغاز جنگ رواني خود كردند تا به زعم خود با اقدامات شبه انتحاري اميدوار باشند شعلههاي نفرت را در دانشگاه برافروزند.
از اين پس اين نوع مهندسي سياسي كه با مقدمات رسانهاي و مهندسي اجتماعي شكل گرفته بود در ديگر كشورهاي جمهوريهاي تازه استقلال يافته شوروي سابق نيز آزموده شد و در اوكراين نيز به نتيجه مطلوب غرب منجر گرديد. اوكراين دروازه ورود غرب به آسيا بود. سپس جمهوري آذربايجان، كشورهاي آسياي ميانه ، لبنان و سوريه هدف قرار گرفت. البته در كشورهاي اخير توفيق جدي حاصل نشد و به ويژه ملت لبنان و سوريه عملا به تحكيم حاكميت ملي خويش راي دادند و به اعمال مديريت غرب در امور داخلي خود پاسخ منفي دادند. چند ماه پيش بود كه غرب همين تجربه را در نپال آزمود. هدف از اعمال فشار بر پادشاهي اين كشور استقرار يك نظام شبه دموكراتيك براي پذيرش اعمال مديريت غرب در اين كشور بود. نپال كشوري است در ميانه چين و هند و مهار اين دو كشور قدرتمند آسياسي با اهرم نپال مي تواند برنامه ديرينه غرب براي آسيا را تحقق بخشد. نكته قابل توجه اينجاست كه در ضلع شمال غربي نپال استان پرمساله تبت-چين-قرار دارد.
چندي پيش رايس به پاكستان رفت و در ديدار با مشرف وي را به اطاعت بيشتر از غرب فراخواند و با تاكيد بر ضرورت تن دادن پاكستان به دموكراسي آمريكايي، به طور ضمني فرمان گريزي اسلام آباد از سياستهاي غرب را موجب تحميل يك انقلاب مخملي به اين كشور عنوان كرد.
*گرجستانيزه كردن انتخابات
براي نخستين بار تهديد به انقلاب مخملي در ايران از سوي يك جناح افراطي و در آستانه انتخابات مجلس ششم مطرح شد. اين طرح زماني مورد توجه قرار گرفت كه گرجستان تازه تحولات شبه انقلابي خود را پشت سرگذاشته بود و طراحان آن در ايران از اين پروژه به عنوان گرجستانيزه كردن انتخابات ياد مي كردند.
اقداماتي چون تحصن و استعفاي دسته جمعي برخي نمايندگان و مديران كه با واكنش سريع رئيس مجلس وقت و رئيس جمهور سابق مواجه شد در همين راستا صورت پذيرفت، اما بي اعتنايي بدنه اجتماعي و ناآگاهي جناح افراطي از ظرفيت اجتماعي خود موجب شد اعتنايي از سوي جامعه به اين اقدامات رخ ندهد. اين در حالي بود كه رسانههاي حامي اين جناح افراطي و امپراطوري رسانهاي غرب تمام تلاش خود را براي تقويت پروژه به كار ميبستند.
اجرايي كردن اين پروژه براي انتخابات رياست جمهوري نهم نيز در دستور كار قرار گرفت اما شكاف عظيم جناح افراطي با بدنه اجتماعي موجب ناكامي دوباره اين پروژه شد.
براي شناخت كارگزاران انقلابهاي مخملي عجلهاي براي معرفي عوامل جناح افراطي داخلي وجود ندارد. البته معرفي ايشان گهگاه از سوي نشريات و محافل داخلي صورت ميپذيرد، اما بدنيست ستاد پشتيباني اين انقلابها را بيشتر بشناسيم. يك از اصليترين نهادهاي برنامه ريزي براي تحولات شبه انقلابي «بنياد اوپن سوسايتي» يا «جامعه باز» است. اين بنياد متعلق به «جورج سوروس» يكي از شاگردان كارل ريموند پوپر نظريه پرداز ليبرال دموكراسي اتريشي است كه با تمسك به كتاب «جامعه باز و دشمنانش» اثر پوپر بدين نام موصوف گرديده است. بنياد موصوف گاه به نام صاحب آن بنياد سوروس هم خوانده ميشود.
اين بنياد يكي از 10 موسسه فعال در خدمات عام المنفعه در اروپاي شرقي و جمهوري هاي تازه استقلال يافته شوروي است و در پوشش خدمات خيريه برنامه ريزي و ساماندهي نهادهاي مدني و غير دولتي را در راستاي تحقق جامعه باز در دستور كار خود دارد.
بنياد سوروس(اوپن سوسايتي)، در كنار بنياد رسانهاي رابرت مردوخ(يا مرداك) دومين سازمان رسانهاي جهان است كه بيشترين شبكه هاي تلويزيوني،خبرگزاري ها،خبرنامه ها و روزنامه ها را در سطح جهان مديريت و هدايت ميكند. اين مديريت و هدايت گاه صورتي آشكار دارد و گاه با واسطه و به صورت نهان انجام مي گيرد. فعاليت رسانهاي مردوخ آشكار است و جسورانه در اداره و خريد شبكه هاي بزرگي چون فاكس نيوز تا الجزيره و حتي رسانههاي آسياي دور ظاهر ميشود.
اما سوروس بيشتر اصرار دارد مشي نهان روشي را در خريد و هدايت رسانه ها ايفا كند. حضور چشمگير در هدايت قفقاز، آسياي ميانه، افغانستان، تركيه و ديگر كشورهاي اطراف ايران بديهي است كه ضرورت كار نهاني را بيشتر گوشزد مي كند، اما آشكار است كه تا سال 2004تنها20 موسسه خبري در جمهوري آذربايجان تحت پوشش بنياد سوروس قرار گرفته است. اعتراض هماهنگ جمعي از رسانه هاي اين كشور به سفر سال گذشته الهام علي اف به ايران و ديدار وي با مقام معظم رهبري و نيز هجمه گسترده خبري رسانه هاي جمهوري آذربايجان و تركيه در راستاي تقويت پشتيباني رسانه اي ناآرامي هاي اخير در شمال غرب كشور هدايت اين رسانه ها از سوي يك ستاد مركزي را بيش از پيش محتمل مي كند.
سال پيش يك استاد دانشگاه بازداشت شد. وي پس از بازداشت به چهره روز رسانه ها و نهادهاي شبه مدني غرب تبديل شد و از سوي مجامع غربي به روشنفكر و محققي برجسته موسوم گرديد. وزير اطلاعات نيز اوايل تيرماه گذشته در نشستي خبري اتهام وي را تدارك انقلاب رنگي در ايران و مرتبط با مجامع امنيتي-اطلاعاتي آمريكا عنوان كرد. متوقف دانستن پروژهاي عظيم چون انقلابهاي رنگي و حتي ناآراميهاي شبه انقلابي ديگر كه مقدمات آن در ايران پي جويي ميشد به اين فرد، قطعاً غفلت از كشف زواياي اين پروژه است و بديهي است كه عملياتي كردن چنين پروژههايي با يك فرد متوقف نميشود.
گويا بازداشت فرد ديگري يافتن ردپاي عوامل اين بحرانسازي را سهل كرده است. امروز، برخي رسانه ها درخصوص رابطه وي با اين فتنه انگيزيها نوشتند: « بابك.ز يك عضو افراطي دفتر تحكيم اوايل هفته جاري براي ايجاد تنش در ميان كارگران تجمع كننده مقابل قوه قضائيه دستگير شده بود. وي در اعترافات خود اعلام كرده كه با عوامل منافقين در ارتباط بوده است. ماموريت وي انجام يك عمليات انتحاري در كشور و سپس انداختن مسووليت آن به گردن نيروهاي حزبالهي است.»
آن گونه كه اعترافات وي آشكار ميسازد وي اعلام كرده است كه اين نقشه «موسسه هيفوس هلند» با هدف ايجاد تشنج و برهم زدن فضاي دانشگاههاي ايران اجرا ميشود. او عنوان كرده كه مطالبي توهين آميز نسبت به كليه مقدسات اسلام و نظام جمهوري اسلامي توسط برخي نويسندگان متواري روزنامههاي زنجيرهاي براي افراد خاص در داخل ارسال ميشود و آنها موظفند اين مطالب را در سطح وسيع از طريق نشريات دانشجويي منتشر كنند.
او دليل انتخاب اين زمان براي اجراي اين نقشه را تلاقي با روز كارگر و تلاش همزمان براي به تشنج كشيدن تجمعهاي كارگري در كشور عنوان كرده است.
عامل محوري موسسه هيفوس يك زن ايراني است كه سالها پيش و پس از همكاري با گروهكهاي چريكي منافقين و فدائيان از كشور گريخت و در هلند مقيم شد. وي در قالب يك روزنامه الكترونيكي و يك روزنامه در شرف تاسيس از سوي نويسندگان افراطي گريخته از كشور را در يك كانون عملياتي گرد هم آورده است. وي از طريق همين نويسندگان ميكوشد خود را به سياسيون افراطي داخل كشور مرتبط سازد.
بديهي است كه هوشياري به موقع جامعه و به ويژه نخبگان دانشجو، كارگر و فرهنگي باز هم موجب ناچيز شدن روياي انقلاب رنگي در ايران و بر هم خوردن ثبات و امنيت جامعه خواهد شد. حضور گسترده و در عين حال آرام دانشجويان دانشگاهها تهران در تحصن دانشگاه اميركبير نشانههايي از اين هوشياري را آشكار ساخته است، هرچند فتنهگران با اهانت صريح سعي داشتهاند احساسات دانشجويان مسلمان را به شدت جريحهدار كنند و در ادامه به ناآرامي دامن زنند.
در اين ميان برخورد هوشمندانه و مدبرانه مسووولان در شرايط كنوني بسيار اهميت دارد كه ميبايد با شناسايي عوامل محرك اين فتنهانگيزيها از قرباني شدن چند دانشجوي غافل جلوگيري كنند.
بدون ترديد حادثه دانشگاه امير كبير نه يك رخداد بلكه زنجيره اي از يك فرآيند طراحي شده و در دست اجرا از آن سوي مرزها است كه بايد بر بستري از عوامل داخلي و خارجي به پيش برود تا استراتژي مهار و ايجاد دولت ضعيف در كشور شكل بگيرد.
گفتار دوم: جهانگرايى و جهان شمولى اسلام
جهانىسازى و جهانگرايى علاوه بر اينكه همواره يكى از اهداف مصلحين بزرگ بشرى بوده است؛ اساساً ريشه در تعاليم و رسالت اديان بزرگ الهى دارد و مىتوان آن را يكى از اصلىترين آرمانهاى همه انبياء و اديان بزرگ الهى از جمله اسلام به شمار آورد.(1) بنابراين اين اصطلاح واژه جديدى نيست و در حقيقت در عصرِ حكومت حضرت مهدى اين رسالت نبوى و هدف اولياء الهى و ائمه طاهرينعليهم السلام را به بهترين شكلِ ممكن محقق خواهد ساخت و اين طرح جهانى را تكميل خواهد نمود. زيرا در غير اين صورت خاتميت دين اسلام معناى حقيقى خود را از دست داده و به واژهاى بىمعنا تبديل خواهد شد.
ريشههاى جهانشمولى دين اسلام در مبتنى بودن آن بر فطرت، انعطافپذير بودن آموزههاى آن و حركت و تطابق اجتهاد آن بر مبناى مقتضيات زمان و مكان نهفته است. بايد اذعان نمود كه اسلام و دستورهاى آن با فطرت انسانى كه همان بُعد ثابت حيات انسانى است؛ هماهنگ است و به همين خاطر اسلام دين جامع و فراگير بوده و مىتواند جهانشمول گردد. از سويى عناصر جهانىشدن نيز در مذهب تشيع به وفور ديده مىشود. از جمله شيعه بيشترين ملازمت را در بين مذاهب با خردورزى دارد. لذا اين عناصر را مىتوان در عقلانيت، اجتهاد، عدالت، مهدويت و فرازمانى و فرامكانى بودن پيام تشيع ملاحظه نمود و تمام اين عناصر مورد تاكيد و تصريح تشيع مىباشد.
در اينجا شايسته است قدرى به آيات و قرائن دال بر جهانشمولى اسلام پرداخته شود. از جمله در تعاليم اسلامى، از كره زمين به بيت و خانه تعبير شده و انسان به طور مطلق از هر نژاد و رنگ و زبان و مليت و طبقهاى، مالك اين خانه به حساب آمده است. در تفكر قرآنى، انسان - از هر نژاد و جنسيّت و طبقهاى - نماينده و خليفه خداوند در زمين است:
"وَ هُوَ الذى جَعَلَكُم خَلائِفَ الاَرض" (انعام/ 165)؛ اوست خدايى كه شما را [در زمين] جانشين [يكديگر] قرار داد.
اين مضمون حداقل در سه آيه ديگر در سورههاى يونس (آيههاى 13 و 73) و فاطر (آيه 39) آمده است كه رسالت كلى همه افراد انسانى را در اين زيستگاه كه زمين نام دارد؛ تبيين مىكند. پيامبران و رسولان الهى نيز راهنمايان براى همه انسانها هستند و تعليم و تربيت و نظام بخشى به زيست فردى و گروهى انسانها را بر عهده دارند تا مديران جامعه بشرى در همه ابعاد باشند.
قرآن كريم در رسالت اولين رسولان الهى چنين گفته است:
" وَ اِذ قَالَ رَبُكَ لِلمَلائِكَةِ اِنِّى جَاعِلٌ فِى الارضِ خَليفَةً " (بقره/ 30)؛ و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمين جانشينى خواهم گماشت.
و در خطاب به داود پيامبر عليه السلام چنين آمده است: " يا داودُ اِنّا جَعَلنَاكَ خَليفَةً فِى الاَرض " (ص/ 26)؛ اى داود ما تو را در زمين به خلافت و جانشينى گمارديم.
اين آيات بيانگر آن است كه رسول حق، به عنوان نماينده و مدير منصوب الهى در كل پهنه زمين مأموريت مىيابد؛ نه در بخش خاص يا نژادى ويژه. درباره پيامبر اسلام اين رسالت جهانى و فراگير با صراحت بيشترى مطرح گرديده است:
1 - تَبَارَكَ الذى نَزَّلَ الفُرقانَ عَلى عَبدِهِ لِيَكُونَ لِلعالَمينَ نَذيراً (فرقان/ 1)؛ بزرگوار است پاك خداوندى كه قرآن را بر بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذكر و خدا ترس گرداند.
2 - قُل يَا اَيُها الناسُ اِنِّى رَسولُ اللهِ اِلَيكُم جَميعاً (اعراف/ 158)؛ بگو: اى مردم، من پيامبر خدا به سوى همه شما هستم.
3 - وَ مَا اَرسَلناكَ اِلا كَافّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً (سبا/ 28)؛ و ما تو را جز مژدهآور و هشدار دهنده براى تمامى مردم نفرستاديم.
اين آيات بيانگر آن است كه هدف اسلام همانند ساير اديان بزرگ الهى، اصلاح كليت جامعه انسانى در فراخناى گيتى و بدون توجه به حدود جغرافيايى و مرزهاى ساختگى است. به همين خاطر اين اديان و از جمله اسلام همه حكومت و دولتها را وراى مرزها و نژادهايشان به يك دين و دولت واحد و مركزيتى يگانه فرا مىخواند. همچنانكه در صدر اسلام، پيامبر به حكام ايران، مصر، حبشه، يمن، روم و ... نامه مىنويسد و آنان را به تن دادن به مديريت واحد در جامعه انسانى دعوت مىنمايد.
براى تبيين اين اصل محورى، واژههاى "الانسان" و "الناس" در قرآن بارها به كار رفته است. نزديك به 240 بار كلمه "الناس" در قرآن آمده و نزديك به 65 بار كلمه "الانسان" تكرار شده كه واژهاى عام براى همه افراد انسانى مىباشد، و در بسيارى از موارد عموميت و كليت خطابها بسيار روشن است. مانند: "قُل يَا اَيُهَا النَاسُ اِنَّمَا اَنَا لَكُم نَذِيرٌ مُبينٌ (حج/ 49)؛ بگو: اى مردم! من براى شما فقط هشدار دهندهاى آشكارم. و يا "اِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَاسِ اِمَاماً" (بقره/ 124)؛ من تو را پيشواى مردمان قرار دادم.
در اين خطابهاى قرآنى هدايت الهى و آموزشهاى پيامبران براى همه انسانها ضرورى شمرده شده است، و فرقها و امتيازهاى موهوم كه ممكن است يگانگى و يكپارچگى جامعه انسان را بگسلد، باطل و پوچ معرفى گشته است. بدين گونه نگرش قرآنى به انسان و رهبران جامعه انسانى فراگير و جهانى است كه هيچ مرز و مانعى را در راستاى اهداف بلند جهانشمول و جهان وطنانه خويش نمىشناسد.(2)
در آيه 143 سوره بقره به صراحت بر مسأله جهانىسازى تأكيد شده و آن را مسئوليت خطير جامعه اسلامى به شمار آورده و از آنها مىخواهد با تمام توان خود در ساخت و ساز ملتها و اصلاح جوامع بشرى در سراسر جهان بكوشند. آنجا كه مىفرمايد: "وَ كَذلِكَ جَعَلنَاكُم اُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلى النَاسِ وَ يَكونَ الرَسُولُ عَلَيكُم شَهِيداً"؛ و ما شما مسلمين را با آيين اسلام هدايت كرديم به اخلاق معتدل و سيرت نيكو، تا گواه مردم باشيد و ساير ملل عالم نيكى و درستى را از شما بياموزند. و پيغمبر را گواه شما كرديم تا شما از وى بياموزيد.
همچنين قرآن در آيه 28 سوره فتح فرموده است: "هُوَ الذِى اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَى وَ دِينِ الحَقّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً"؛ او خدايست كه رسول خود را [بقصد] هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان دنيا غالب گرداند و [بر حقيقت اين سخن] گواهىِ خدا كافيست.
در اين آيه به برترى فرهنگ اسلامى اشاره شده تا شايستگى آن بر ديگر فرهنگها را در راستاى جهانىسازى اسلام و ايجاد حيات طيبه براى همه عالميان مبرهن سازد. از ديدگاه آيات الهى در چنين حيات مؤمنانهاى بركات الهى، جهان را فرا خواهد گرفت:
وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنَا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَمَاءِ وَ الاَرضِ (اعراف/ 96)؛ چنانچه مردم شهرها همه ايمان آورده و پرهيزكار مىشدند، همانا ما درهاى بركات آسمانى و زمين را بر روى آنها مىگشوديم.
بدينترتيب هرگاه ايمان و تقوا (التزام به تعهدات انسانى) در جامعه گسترش يابد و انسانها حريم خود و خدا را حفظ كنند؛ هرآئينه بركات الهى جهان را فرا خواهد گرفت. و اگر مسلمانان جهانيان را به اين حقيقت رهنمون شوند، آنگاه زمام جهانىسازى بشردوستانه را به دست گرفته و مسئوليت پيشگفته خويش را در برابر خدا و خلق به نحو احسن ادا خواهند نمود.(3) در اين صورت فرهنگ اسلامى جهانى خواهد شد و آگاهى و دانايى گسترش يافته و عدل، جهان را در بر خواهد گرفت و كليه نظامهاى سلطه و استثمار جهانى فرو خواهد ريخت.
ادامه دارد... .
امروز ، سيزدهم ارديبهشت ماه 1386 هجري شمسي ، برابراست با 14 ربيع الثاني 1428 قمري و 3مه 2007ميلادي . رويدادهاي مهمي که در طول تاريخ ، درچنين روزي ، بوقوع پيوسته از اين قرارند:
آغاز قيام ژاندارک
578 سال پيش درچنين روزي در سال1429ميلادي ، قيام ژاندراک برضد سلطه انگلستان آغازشد. ژاندارک قهرمان ملي، مذهبي، سياسيِ فرانسوي، نماد شجاعت، شهامت و عِرق ميهن پرستي، از جان گذشته و بي باک، و پرهيزگار، در عين سادگي کودکانهاش، خشن و خستگيناپذير است. شنيدن نداهاي آسماني و قوهي درک فرازمينياش، وجوهي متعالي و والا به او ميبخشد، که اين زواياي ديني و الهي محبوبيت مردمياش را ميافزايد. ژاندارک دختري بود که به شدت عليه اشغالگران انگليسي وارد مبارزه شد و در اين مسير توانست افکار عمومي را عليه انگليسي ها بسيج نمايد .
البته ژاندارک به همراه گروهي از فرانسويان وطن پرست توانستند اشغالگران را از وطن برانند اما در نهايت انگليسي ها پس از دستگيري ژاندراک پس از محکوم کردن وي به جادو گري او را آتش زدند .
بعدها شارل هفتم شاه فرانسه محاكمه او را تجديد كرد و رأي صادرشده دردادگاه سال1431ميلادي ملغي اعلام شد. درسال1909ميلادي ژاندراك دررم تقديس شد و پاپ بنديكت پانزدهم او را دررديف قدّيسين مسيحيت قلمداد كرد و سَنت ژاندراك ناميد. گفتني است كه روزهفتم ماه مي بنام عيد ژاندراك مشهوراست و جشن عمومي ملي درفرانسه برگزارمي شود.
زادروز ماکياولي
538 سال پيش در چنين روزي در سال 1469 ميلادي ، «نيكلو ماكياولي» متفكر، سياستمدار و نويسنده دوران رنسانس ايتاليا ، در فلورانس به دنيا آمد .
او كه نخست از هواداران مردم سالاري و محدود بودن قدرت رئيس كشور بود و به همين سبب هم به دستگاه حكومت راه يافته بود بعدا طرفدار قدرت مطلقه رئيس كشور شد و عقايد خود را در اين زمينه در كتاب «شاهزاده» شرح داده است كه كار تاليف آن در سال 1513 پايان يافت.
ماكياولي در فصل 15اين تاليف (هدف و وسيله)، سياست را از اخلاق جدا ساخته و نيل به هدف را اصالت كار «حكمران» دانسته، نه راههاي وصول به آن را ؛ حتي اگر اين راهها تقلب، دروغ، دغلكاري و خشونت باشد. به عبارت ديگر «نتيجه، وسيله را توجيه مي كند».
با وجود اين، ماكياولي به حاكم مطلقه گوشزد كرده است كه نبايد كاري كند كه مردم از دولت او منتفر بشوند كه تنفر عمومي، پايان كار هرحكومت است و با تاكيد گفته است كه ترس و اطاعت جدا از تنفر هستند. فرزند از پدرش مي ترسد، ولي از او متنفر نيست.
وي 58 سال عمر كرد و در سال 1527 ميلادي درگذشت .
کشف جاماييکا
513 سال پيش درچنين روزي در سال1494ميلادي ، کريستف کلمب جزيره جاماييکا را درسومين سفراکتشافي خود کشف کرد . اين جزيره پس از اکتشاف ضميمه اسپانيا شد .
دوقرن بعد اين جزيره تحت سلطه انگلستان درآمد و پارلمان اين كشورحكومت پادشاهي دست نشانده خود را درجاماييكا برسركارآورد.
درسال1962ميلادي حكومت اين جزيره به فرمانداري كل تغييريافت و ازآن زمان فرمانداري كل جاماييكا را ملكه انگلستان انتخاب مي كند. اين كشوردرشمال درياي كاراييك و در90كيلومتري جنوب كوبا واقع است. مساحت آن يک ، صد و چهل وچهارم مساحت ايران است . مردم اين کشور از نژاد سفيد سرخ و دو رگه اند و به زبان انگليسي و اسپانيولي تکلم مي کنند و اکثرا پيرو دين مسيحيت اند . نوع حکومت جاماييکا جمهوري است . اين کشوردر سال 1962از انگليس مستقل شد و در هجدهم سپتامبر همان سال به عضويت سازمان ملل متحد در آمد . پايتخت اين کشور بندر کينگستون است
***
روز قانون اساسي در لهستان
216 سال پيش در چنين روزي در سال 1791 ميلادي ، لهستان به قانون اساسي دست يافت . لذا همه ساله چنين روزي به عنوان روز قانون اساسي در اين کشور گرامي داشته مي شود .
قانون اساسي فعلي لهستان درسال 1952م تدوين گرديد . ولي درسال1976 اصلاحاتي درقانون اين كشورصورت گرفته است . مطابق قانون اساسي حق رأي دادن ازجمله حقوق تمامي شهروندان است وكليه اشخاص حق رأي دارند (مگر به حكم قانون ازدادن رأي محروم شوند)حداقل سن شركت در انتخابات هجده سال وحداقل سن داوطلبان نمايندگي درپارلمان بيست ويك سال است .نمايندگان به موجب قانون اساسي بارأي مستقيم ومخفي مردم براي مدت 4 سال انتخاب مي شوند.
قانون اساسي به تمام اهالي آن كشورحقوق وامتيازات برابري اعطاء مي كند.داشتن هرگونه مذهب آزاد است و هيچكس درموردمذهبش متحمل زحمت يا شكنجه نخواهدشد.امنيت خانواده نيز به موجب اين قانون ضمانت مي شود.خانواده هاي ويژه رافقط مي توان براساس تصميم محكمه عالي كشوري و به وسيله قوانين مخصوصي مورد بازخواست قرارداد.
در مورد موقعت جغرافيايي لهستان لازم به ذکر است که بدانيم :
لهستان در شمال قاره اروپا واقع شده، و قسمت اعظم جنوب درياي بالتيك را به خود اختصاص داده. كشوري است با منابع آب فراوان كه، در جنوب به كوهپايه هاي كارپات منتهي مي شود.
زبان اين کشور لهستاني است. واحدهاي پول اين کشور عبارت است از: زلوتي = 100 گروشي = 1160 ريال و از شهرهاي مهم اين کشور ميتوان به لدز، کراکوف، وروتسلاف، پزنان، گدانسک و شچتسين اشاره کرد .
روز قانون اساسي در ژاپن
60 سال پيش در چنين روزي در سال 1947ميلادي ، نظام مشروطه در ژاپن شکل گرفت . همه ساله چنين روزي به عنوان روز قانون اساسي در ژاپن گرامي داشته مي شود .
دوران نوين ژاپن با به تخت نشستن امپراتور موتسوهيتو در سال 1868 ميلادي آغاز شد. در دوره امپراتوري او (که تا سال 1912 ادامه داشت و دوره ميجي خوانده ميشود)،اصلاحات بسياري در ساختار اداري، حکومتي و نظامي صورت گرفت و ژاپن به يک قدرت جهاني تبديل شد (که توانست چين را در جنگ نخست چين و ژاپن، و روسيه را در جنگ روس و ژاپن شکست دهد). در اين دوره، ژاپن توانست بر تايوان، کره و شبهجزيره ساخالين سلطه يابد.
در جنگ جهاني اول، ژاپن از متفقين بود. در جنگ جهاني دوم، ژاپن يکي از دول محور بهشمار ميرفت و با متفقين ميجنگيد. پس از جنگي درازمدت در اقيانوس آرام، ژاپن بيشتر متصرفات خود را از دست داد و در انتها پس از فروافتادن بمب اتم در هيروشيما و ناکازاکي، ژاپن بدون قيد و شرط تسليم شد.پس از اشغال توسط آمريکا، با يک برنامه پيگير توسعه صنعتي و کمک آمريکا، ژاپن به رشد اقتصادي چشمگيري دست يافت و به يکي از بزرگترين اقتصادهاي دنيا بدل شد.
در گذشت موريس مرلو پونتي
46 سال پيش در چنين روزي در سال 1961 ميلادي موريس مرلو پونتي ديده از جهان فروبست . وي به هنگام مرگ پنجاه و سه سال داشت . از او در حوزه فلسفه سياسي آثاري چند به جاي مانده است . در سال 1944 ميلادي اگزيستانسياليسم(فلسفه وجودي) تازه شروع شده بود . وي در مورد اين شاخه فلسفي معتقد بود که ، « اين فلسفه را کوششي براي باز سازي فلسفه دوره دکارت، لايبنيتز و کانت مي دانست » .
اشغال سفارت ايران در لندن
27 سال پيش در چنين روزي در سال 1359ه.ش ، شش جوان عرب با گذرنامههاي عراقي از فرودگاه بغداد عازم لندن بودند تا پنج روز بحراني را در سفارت ايران بيافرينند. ساعت يازده و نيم صبح چهارشنبه همگي افراد مقابل سفارت ايران بودند و حمله آغاز شد.
دو تن از مردان مسلح كه سر و صورتشان را با چفيه عربي قرمز و سفيد پوشانده بودند وارد اتاق اصلي گروگانها شدند و با لحن آمرانه اي هشدار دادند كه «حركت نكنيد، هر كس تكان بخورد بلافاصله كشته ميشود. »
مردان مسلح 26 گروگان در اختيار داشتند. 17 نفر اعضاي سفارت، 8 نفر مراجعه كننده و يك نفر هم پليس نگهبان سفارت. آنها در ازاي آزادي اين گروگانها خواستههايي داشتند كه بايد پذيرفته ميشد.
آنها دائماً دكتر غلامعلي افروز كاردار ايران در لندن را كه بعدها رئيس دانشگاه تهران شد و امروز چهره تلويزيوني در برنامههاي روانشناسي و تربيتي است تهديد ميكردند از او ميخواستند كه به پليس بگويد كه آنها در پيگيري مطالباتشان جدي هستند.
در يك تماس تلفني با خبر بخش برون مرزي بي بي سي، خواستههاي اشغالگران چنين اعلام شد: خواسته ما آزادي 91 عرب از زندانهاي عربستان (خوزستان) كه يكي از استانهاي جنوبي ايران است، ميباشد. دولت ايران ?? ساعت مهلت دارد كه اين 91 نفر را آزاد كند و با هواپيما به لندن بياورد. موقعي كه اين هواپيما به لندن رسيد، ما به همراه گروگانها به يك پايتخت عربي در خاورميانه پرواز خواهيم كرد و در آنجا گروگانها آزاد خواهند شد. آنها همچنين گفتند كه خواستار خودمختاري عربستان و شناسايي آن توسط دولت ايران هستند.
اشغالگران هرگز نام پايتخت عربي مورد نظر خود را نگفتند و زمان هم به آنان فرصت نداد تا در اين باره تصميمي بگيرند.
عليرغم تهديد اشغالگران در مورد كشتن گروگانهاي ايراني، وزارت خارجه ايران بر اساس سياست شوراي انقلاب هيچ گونه نرمشي در مواضع اوليه خود نشان نداد و حاضر به معامله با گروگانگيرها نشد. حتي در پاسخ تهديدات مردان مسلح اعلام نمود كه ديپلماتهاي ايراني آماده شهادتند و از مرگ نميهراسند وهمين نظر فرداي آن روز در 13 ارديبهشت به صورت تيتر اول روزنامه كيهان جلوه نمود كه: «ديپلماتهاي ايراني: ما آماده شهادتيم!»
جريان گروگان گيري در حالي رخ داد كه نامه اي از سفارت جمهوري اسلامي ايران در لندن به وزارت خارجه انگليس نوشته شده و در آن از دولت انگليس، تامين امنيت سفارت ايران خواسته شده بود و دقيقا دو روز بعد از پاسخ دولت انگليس مبني بر تامين كامل امنيت سفارت ايران، اين حادثه روي ميدهد.
يك عضوسابق انجمن اسلامي دانشگاه لندن عقيده دارد دولتمردان انگليس خواستار فيصله دادن به اين جريان نبودند. درحالي كه گروگان گيرها روز پنجم اعلام ميكنند اگر روزنامه نگاري از يك روزنامه عربي معين را ببينند، در ازاي مصاحبه با آن روزنامه، تسليم شده و گروگانها را آزاد ميكنند ولي پليس انگليس كه گويي نميخواست اين جريان به راحتي پايان يابد اصلا اين درخواست را مطرح نكرده و در اين زمينه تعلل ميكند تا كار به درگيري ميانجامد.
البته با نگاهي دقيق به اين جريان ميتوان علل تعلل انگليسيها براي پايان اين جريان را حدس زد اين گروگان گيري 6ماه بعد از تسخير لانه جاسوسي آمريكا در ايران و 6 روز بعد از حادثه طبس روي داد و پيشنهاد تبادل گروگانهاي اين جريان با گروگانهاي آمريكايي در ايران به طور جدي مطرح شد به گونه اي كه آيت الله خامنه اي در همان روزها در خطبههاي نمازجمعه تهران گفت: « كساني كه معلوم نيست از كدام مليت ميباشند و معلوم نيست كه واقعا عرب باشند... عده اي با نام عراقي را تحريك ميكنند ميآيند و ديپلماتهاي ما را در سفارت ايران در لندن محاصره ميكنند، گروگان ميگيرند و بعد ميگويند شرط آزادي اينها اين است كه شما گروگانهاي آمريكايي را در تهران آزاد كنيد، پس واضح شد خودتان، خودتان را رسوا كرديد، پس شما آنجا گروگان گرفتيد براي اينكه در مقابل گروگانهاي آمريكايي مستقر در ايران ميخواهيد يك عوض درست كنيد، امروز در مقابل اين قدرت عظيم جهاني ما اينجور داريم ميجنگيم.»
دولت انگلستان كه درگير جنگي كهنه با استقلال طلبان ايرلند شمالي بود به هيچ وجه نميخواست تجربه يك عمليات گروگانگيري موفق را در تاريخ اين كشور و اذهان ايرلنديهاي مبارزه جو باقي گذارد براي همين بود كه از هنگ ويژه هوابرد (اس اي اس) خواسته شد تا با يك عمليات رعدآسا به گروگانگيري خاتمه دهد.
اس اي اس كه ابتدا يك نيروي ويژه هوابرد ارتش سلطنتي براي عملياتهاي برون مرزي بود سوابق درخشاني در نبردهاي مالايا، عمان، برونئو، عدن، يمن، عمان و ايرلند داشت. اس اي اس اين عمليات را با موفقيت اما مثل هميشه با خشونت و ويرانگري هرچه تمامتر به پايان رساند.
وقتي كه عمليات «پرنسس گيت» به پايان رسيد جنازه 5 تن از اشغالگران شناسايي شد و نفر ششم كه علي نام داشت و خود را بين گروگانها پنهان كرده بود دستگير شد و بعدها محاكمه و به حبس ابد محكوم شد.در اين گروگانگيري دو تن از دانشجويان و فعالان سياسي مقيم لندن (شهيد لواساني و شهيد صمد زاده ) كه با سفارت ايران همكاري مي كردند به شهادت رسيدند .
علي آخرين بازمانده تروريستها در دادگاه به قاضي گفت كه در بغداد او را فريب داده اند و اكنون از آنچه كرده پشيمان است. او گفت كه هدايت عمليات در بغداد و سازماندهي گروه در لندن را يك افسر عراقي ارتش بعث به نام سامي محمدعلي- با نام مستعار روباه- برعهده داشته است. مردي كه انگيزههاي قومي علي را نردباني براي ترقي خود در حزب بعث و فرماندهي ستاد ارتش بعث قرار داد و يك فاجعه را آفريد.
دكتر افروز كارداروقت سفارت ايران خواستار حضور در دادگاه عضو باقي مانده اين گروگان گيري شد ولي دولت انگليس دادگاه را غير علني برگزار كرد و بعدها يك بخشي از صورت جلسههاي دادگاه ناپديد و حذف شد. و هيچ گاه معلوم نشد افرادي كه تروريستها را در انگليس پذيرفته و مقدمات كار آنها را فراهم كردند چه كساني بوده و چرا محاكمه نشدند.
سقوط هواپيماي حامل محمد بن يحيي وزيرامورخارجه كشورالجزاير
25 سال پيش درچنين روزي در سال1361ه.ش ، هواپيماي حامل محمد بن يحيي وزيرامورخارجه كشورالجزايركه درراس هياتي جهت تحكيم و گسترش روابط بين ايران و الجزايرعازم تهران بود؛ درنزديكي مرزايران و تركيه مورد حمله هواپيماهاي جنگنده رژيم متجاوزعراق قرارگرفت و سقوط كرد.
1- مهر
2- صداوسيما
3- روزنامک
4- ويکي پديا
6-سايت شريف نيوز
7- سايت فکوهي
8- سايت مرکز توسعه تجارت کيش
9- سايت نظام آموزشي لهستان
10- سايت سيستان و بلو چستان
11- سايت تئاتر
به نام خدا
دو کوهه ،اي پر از نواي کميل ! اي پر از زيارت عاشورا ! و اي مثنوي معنويت بسيجيان! آمده ام کنار تو ، کنار شانه هاي ستبر تو و بر زخمهايت بوسه مي زنم . دو کوهه ، اي ديوان خاطرات سرخ ! آمده ام تا با تو از دلتنگي بسيجيان بگويم . آمده ام بگويم تنها تو نيستي ، که تنهايي ، ما نيز تنهائيم . و دل خوشيم با مشتي خاطرات پريشا ن .آمده ام بگويم تو از همه بخدا نزديکتري و بهتر از هر کس در دل بسيجيان جاي داري .آمده ام بگويم دلمان انبوه درد است . درد نا مهرباني و حسرت فراق دوستان . آنانکه خود نام آور بيشه هاي خوف و خطر بودند و فرياد رسايشان کمر دشمن را مي شکست ،اينک گمنام ترينند .تنها تو هستي که از زمزمه بسيجيان آگاهي . خوشا بحالت ! دو کوهه تو ميزبان هشت ساله بهترين لاله هايي که در دامان سبز تو پرورش روح يافتند و آگاهانه به خدا رسيدند . لاله هايي که در دامان تو بود بعد از اين در دامنه هيچ دشتي نتوان يافت . با تو و اروند و شلمچه و قلاويزان و شاخ شميران و ماووت جور ديگري بايد صحبت کرد بايد از شما با واژه هاي آسماني سرود . کاش مي شد يکبار ديگر بسيجيا ن را در حسينيه تو گرد آورد و زيارت عاشورايي زمزمه کرد. دو کوهه ، تو عزيز دل بسيجياني ، تو پاکترين سرزميني براي گريه هايم ! تو صبورتريني براي شکوه هايم ! شبهاي تو زيباترين شبها ست براي خوا ندن خدا . تو هنوز که هنوزست بسيجي مانده اي . دشتها همه به تو ا قتدا مي کنند . بسيجيان جز در آ غوش تو آرام نمي گيرند .امروز تمام زمزمه هايم را مي آورم براي يا فتن آرامش گمشده ام .ما همه خويش را در تو پيدا مي کنيم . نمي توان بسيجي بود و تو را نشناخت .نمي توا ن دل بسيجي دا شت و تو را فراموش کرد .راستي دو کوهه مي خواهم بگويم ، چه شده است که جامعه ما را جذبه معنويت فرا نمي گيرد ؟ چه شده ا ست که فرهنگ بسيجي که زماني ا فتخار پاکترين و بزگترين مردان ما بود از بين رفته است ؟ چه شده ا ست که زماني نه چندان دور ، بسيجي زندگي کردن ، بسيجي مردن ،راه کسب ا فتخار بود ، اما اينک از بسيجي فقط " لفظ" ان مانده و بس ! راستي دوکوهه ، تو هم اين را مي داني که در تمام دنيا يک بسيجي سرمايه دارپيدا نمي شود ؟ و اين را هم ميداني که بسيجيان ما ، ماهانه کرايه خانه ندارند بدهند . اما دلشان و عقيده ا شان را به کرايه نميدهند ؟ و لابد اين را هم مي داني که در گوشه وکنار شهرمان ،بسيجيان بيصدا دارند دق مي کنند ! دو کوهه ، اي محرم راز بسيجيان ،دل تنگيهايم را فقط در فضاي تو پرواز مي دهم که از نماز شب بسيجيان سرشاري .اي اشناي سروهاي سربدار ، روبروي تو ارامش عميقي ست براي ا لتيا م زخمهايم . با تو که مي نشينم ، تنهايي را فراموش مي کنم و زمزمه يا زهراي بسيجيان را در نگاهت ميخوانم . اي يادگار حاج همت ! اي صبور غريب ! اي عطر بسيجيان پيچيده در تنت ! در ان روزگار علي (ع) با چاه درد دل مي کرد اينک و در اين روزگار ما نيز با تو بازگو
مي کنيم دلتنگيهايمان را . ما را درياب ، دوکوهه !
مصرف زياد گوشت قرمز مي تواند عواقب وخيمي به دنبال داشته باشد.
مراقب سرطان روده باشيد
يکي از معروف ترين خطرات مصرف زياد گوشت قرمز، ابتلا به سرطان روده ي بزرگ است که اين مسئله در پژوهشهاي متعدد، به اثبات رسيده است. به عنوان مثال، گروهي از پژوهشگران اروپايي پس از بررسي عادات غذايي 500 هزار نفر به اين نتيجه رسيدند، افرادي که هر روز حداقل 2وعده ي 80 گرمي گوشت قرمز يا گوشت فرآوري شده (مثل سوسيس) مصرف مي کنند، در مقايسه با افرادي که کمتر از يک بار در هفته گوشت قرمز مي خورند، يک سوم بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ هستند.
تحقيق ديگري که پژوهشگران آمريکايي روي 148 هزار نفر انجام دادند نيز نشان داد کساني که زياد گوشت قرمز مصرف مي کنند، 13 تا 15 درصد بيشتر در خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ هستند.
دانشمندان عوامل متعددي را در ايجاد سرطان به دنبال مصرف گوشت قرمز متهم کردهاند. يکي از اين مواد سرطان زا، آمينهاي هتروسيکليک (HCAs) است که به دنبال کباب کردن يا سرخ کردن گوشت ايجاد ميشود. البته اين ترکيب در صورت پختن مرغ و ماهي در دماي بالا هم ايجاد مي شود، بنابراين نمي تواند متهم اصلي باشد.
متهم بعدي که به ويژه در گوشتهاي فرآوري شده ديده مي شود، ترکيبات نيتريت است. اين ترکيبات که در کارخانجات براي دوام بيشتر مواد غذايي به آنها اضافه مي شوند، سرطان زا هستند.
اما متهم اصلي به نظر مي رسد ترکيب "هم– آهن" باشد. "هم" جزء اصلي هموگلوبين است و هموگلوبين هم جزء اصلي ساختار گلبول قرمز خون است. به عقيده ي پژوهشگران، ترکيب هم - آهن که در گوشت قرمز دو برابر مرغ و ماهي است، به سلولهاي پوششي روده ي بزرگ آسيب مي رساند و باعث رشد غير طبيعي و سرطاني شدن آنها مي شود.
به غير از سرطان روده ي بزرگ، به نظر مي رسد که مصرف گوشت قرمز خطر ابتلا به سرطان پانکراس (لوزالمعده) را هم افزايش مي دهد. سرطان پانکراس يکي از بدخيم ترين سرطانهاست و نتايج يک تحقيق که در مجله انستيتو ملي سرطان آمريکا (National Institue of cancer) به چاپ رسيده است نشان مي دهد که مصرف فراوان گوشت قرمز، خطر ابتلا به سرطان پانکراس را 50 درصد و مصرف فراوان گوشت فرآوري شده (مانند سوسيس) اين خطر را تا 68 درصد افزايش مي دهد.
گوشت قرمز علاوه بر موارد فوق، خطرات ديگري هم دارد. مثلا گوشت قرمز حاوي اسيدهاي چرب اشباع فراواني است که وجود آنها يک عامل شناخته شده ي بيماريهاي قلبي به شمار مي رود.
از سوي ديگر مصرف گوشت قرمز فراوان باعث ابتلا يا تشديد بيماري نقرس مي شود. در بيماري نقرس، مقدار اسيد اوريک خون بالا مي رود و رسوب کريستالهاي اسيداوريک در مفاصل، باعث درد شديد مي شود. اسيد اوريک در اثر تجزيه پروتئينها ايجاد مي شود و مي دانيد که گوشت قرمز منبع کاملي از پروتئين است.
علاوه بر موارد فوق، پژوهشگران دانشگاه منچستر انگلستان در مطالعه اي که روي 25 هزار نفر انجام دادند به اين نتيجه رسيدند که مصرف زياد گوشت قرمز باعث افزايش خطر ابتلا به روماتيسم مفصلي مي شود. سرطان غدد لنفاوي، سرطان کيسه ي صفرا ، سرطان پروستات و... هم از جمله بيماريهايي هستند که ارتباطي بين آنها و مصرف گوشت قرمز ديده شده است.
با خواندن مطالب فوق حتما خود به خود به اين نتيجه رسيدهايد که اگر کمتر گوشت قرمز بخوريد، بيشتر زندگي مي کنيد، ولي گروهي از پژوهشگران آلماني براي محکم کاري تحقيقي در اين زمينه انجام دادند. آنها 2هزار فرد 10 تا 70 ساله را که گوشت کمي مصرف مي کردند يا اصلا گوشت مصرف نمي کردند، در بين سال هاي 1978 تا 1999 مورد پيگيري قرار دادند.
در اين مدت به ازاي هر 100 مورد مرگ در جمعيت عمومي، 59 مورد مرگ در اين گروه مشاهده شد. البته اين تحقيق نشان داد که قطع کامل مصرف گوشت هم کار عاقلانهاي نيست.
پژوهشگران همين جمعيت 2هزار نفري را به 3 گروه تقسيم کردند: گروه اول اصلا گوشت، ماهي، تخم مرغ و لبنيات نمي خوردند. گروه دوم فقط گوشت نمي خوردند، ولي لبنيات و تخممرغ مصرف مي کردند و گروه سوم گاهي گوشت هم مي خوردند.
اين تحقيق نشان داد که به ازاي هر 100 مورد مرگ در گروه اول، 66 نفر در گروه دوم و 60 نفر در گروه سوم جان خود را از دست دادند.
بنابراين مهم ترين نتيجه اي که از اين تحقيق مي توان گرفت اين است: گوشت بخوريد، ولي به اندازه ي متعادل.
البته در کشور ما سرانه ي مصرف گوشت در روز در حدود همين 80 گرم است و معمولا بيشتر از آن مصرف نمي شود. به همين دليل بيماريهايي که ذکر کرديم، بيشتر در کشورهاي غربي که مقادير بيشتري گوشت قرمز به صورت استيک و... در طول روز مصرف مي کنند، يک معضل عمده ي بهداشتي به شمار مي رود.
گذشته از اين، براي داشتن يک رژيم متعادل، توصيه مي کنيم که حداقل 2 بار در هفته ماهي استفاده کنيد. ماهي به دليل دارا بودن اسيدهاي چرب اُمگا-3 تاثيرات مفيدي براي بدن دارد.
مصرف ميوهجات و سبزيجات تازه هم که نياز به تاکيد ندارد. پزشکان توصيه مي کنند در روز حداقل 5 وعده ميوه و سبزيجات تازه را در برنامه ي غذايي خود بگنجانيد.
اگر همه ي اين دستورات را رعايت کرديد، آن وقت مي توانيد مطمئن باشيد که اين مقاله، شامل حال شما نمي شود.
دکتر سميرا موسوي فرد
پروتئين؛ اساس رشد مناسب نوجوانان
چرا مصرف گوشت براي کودکان و نوجوانان ضروري است
تا بحال گوشت بلدرچين خورده ايد؟
رژيم غذايي کشورهاي حاشيه مديترانه خطر سکته و سرطان را کاهش مي دهد
مسئوليت و استقلال در کودکان(1)
والدين در همه جا به دنبال راههايي براي آموختن مسئوليت به کودکان هستند. در بيشتر خانهها، انتظار ميرود که ارجاع کارهاي روزمره به کودک راهحلي براي اين مشکل باشد. والدين بر اين باورند که خالي کردن ظرفهاي زباله و زدن چمنهاي باغچه تأثير بخصوصي در ايجاد احساس مسئوليت در کودکان دارند؛ همچنين بر اين باورند که شستن ظرفها و مرتّب کردن تختخوابها بنا به دلايلي براي دخترها احساس مسئوليت را پايهريزي ميکند. اين قبيل کارهاي روزمره گرچه عملاً براي اداره ي خانه مهم هستند، ولي شايد هيچ تأثير مثبتي در ايجاد احساس مسئوليت در کودکان نداشته باشند. برعکس، در برخي منازل، انجام وظايف روزانه به زد و خوردهايي منجر ميشود که هم براي والدين و هم براي کودکان خشم و اندوه ببار ميآورد.
اين امکان هست که پافشاري در اجراي تحميلي کارهاي روزمره، به اطاعت کودک منجر شود، ولي اين امکان نيز هست که همين پافشاري تحميلي تأثير نامطلوبي در شکلگيري شخصيت کودک برجاي بگذارد.
واقعيت آشکار اين است که نميتوان مسئوليت را به کسي تحميل کرد. مسئوليت فقط در درون فرد ريشه دارد و از آنجاست که رشد ميکند و ارزشهايي که آن فرد در خانه و در اجتماع کسب ميکند، آن را رشد و جهت ميدهد. احساس مسئوليتي که بر پايه ي ارزشهاي مثبت استوار نشده است، ميتواند ضداجتماعي و ويرانگر باشد. افراد اوباش و لوطيهاي محله در رابطه با يکديگر و دارو دستهشان بسيار وظيفهشناس هستند و از احساس مسئوليت بالايي برخورد دارند. به عنوان مثال، اعضاي گروه مافيا حتي اگر جانشان هم در خطر باشد وظيفه ي خود را انجام ميدهند؛ آنان اوامر را اجرا ميکنند، به همدستان محتاجشان کمک قانوني ميکنند و از خانوادههاي زندانيان مراقبت بعمل ميآورند.
سرچشمه مسئوليت- ما ضمن اينکه آرزو ميکنيم فرزندانمان اشخاصي مسئول و وظيفهشناس باشند، ميخواهيم که احساس مسئوليتشان از ارزشهاي نهايي سرچشمه بگيرد، از ارزشهايي که در آنها زندگي محترم است و سعادت بشري مورد توجه واقع ميشود.
ما معمولاً موضوع مسئوليت را در چارچوب وسيعتر آن مورد توجه قرار نميدهيم. ما مسئوليت يا عدم مسئوليت را در مواردي که واقعيتر هستند، ميبينيم: مثلاً در اتاق بهم ريخته ي فرزندمان، در دير رسيدن به مدرسه، در کثيف انجام دادن تکاليف، در نافرماني عبوسانه و يا در عادات بد.
ممکن است کودکي با ادب باشد، خود و اتاقش را تميز و مرتب نگاه دارد، در انجام تکاليف خود دقت کند ولي با وجود اين، تصميماتي بگيرد که عاري از احساس مسئوليت باشد.
اين بخصوص در مورد کودکاني صدق ميکند که هميشه به آنها گفته ميشود چه کار بکنند و به همين خاطر فرصت اندکي نصيبشان ميشود تا به قضاوت بپردازند، راه حل ارائه دهند و طرحهاي دروني خود را توسعه بخشند.
واکنش احساس دروني کودک در برابر آموزش ما عاملي تعيين کننده است و مشخص ميکند کودک از آنچه که ميخواهيم بداند، چه مقدارش را ياد گرفته است. ارزشها را نميتوان بهطور مستقيم ياد داد. ارزشها تنها از طريق انطباق کودک و رقابت او با اشخاص مورد احترام و علاقهاش جذب او ميشوند و قسمتي از شخصيتش را تشکيل ميدهند.
بنابراين، موضوع احساس مسئوليت در کودکان به والدين برميگردد، يا اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم، به ارزشهايي که والدين در اعمال مربوط به تربيت کودک از خود نشان ميدهند. سوالي که اکنون بايد مطرح شود، اين است: «آيا اعمال و رفتارهاي معيني وجود دارد که احتمالاً از طريق آنها احساس مسئوليت مطلوبي در کودکان به وجود آيد؟» در اين سلسله مقالات تلاش شده است که از طريق يک ديدگاه روانشناختي به سوال بالا پاسخ داده شود.
احساس مسئوليت در کودک از رفتار و مهارتهاي والدين سرچشمه ميگيرد. رفتارها يعني اينکه پدر و مادر بگذارد کودک تمام احساسهايش را درک کند؛ مهارتها يعني اينکه آنها بتوانند راه قابل قبول مواجهه با احساسات را به کودک نشان بدهند.
والدين و دبيراني که ما خودمان داشتيم به حد کافي ما را براي مواجهه با احساساتمان آماده نکردهاند. آنها حتي خودشان نميدانستند که چگونه با احساسات قوي مواجه شوند. آنها هنگامي که به احساسات آشفته بر ميخوردند، سعي ميکردند که آنها را انکار و يا پايمال کنند، ظاهر بهتري به آنها بدهند و يا چنين احساساتي را از کودک سلب کنند. آنان از عبارتهايي که قالبي خاص داشتند استفاده ميکردند، که معمولاً زياد مفيد واقع نميشوند:
1- وقتي آنها را انکار ميکردند چنين ميگفتند: « راستي راستي که منظورت اين نيست، خودت ميداني که برادر کوچکت را دوست داري.»
2- در سلب کردن آنها از کودک چنين ميگفتند: «اين تو نيستي، اين شيطان درون توست که دارد بدرفتاري ميکند.»
3- در پايمال کردن آنها چنين ميگفتند: «اگر يکبار ديگر کلمه ي «نفرت» را تکرار کني، آن وقت در زندگيات روز خوش نخواهي ديد. يک بچه ي خوب اينجوري احساس نميکند.»
4- در ظاهر بهتر دادن به آنها چنين ميگفتند: «تو راستي راستي که از برادرت متنفر نيستي. شايد ازش دلخوري. تو بايد در برابر چنين احساساتي مقاومت کني.»
اين قبيل اظهار نظرها اين واقعيت را که احساسات همچون رودخانه غيرقابل توقفاند و فقط تغيير جهت آنها امکانپذير است، ناديده ميگيرند. احساسات قوي همچون آبهاي متلاطم يک رودخانه هستند که نميتوان وجود آنها را انکار کرد و يا با دليل و منطق و مذاکرات شفاهي آنها را رد کرد. تلاش به منظور ناديده پنداشتن آنها دعوتي است براي به وجود آمدن بلا و مصيبت. اين احساسات بايد درک و سپس رشد داده شوند. با اين احساسات بايد با احترام برخورد کرد و در جهتدهي به آنها بايد مهارت به خرج داد. خلاصه اينکه، اگر اين احساسات جهت يابند، شايد زندگيمان را تأمين کرده و شادي و روشنايي به آن بخشند.
اينها اهداف بزرگي هستند. اما اين سوال هنوز باقي است: «چه مراحلي را ميتوانيم طي کنيم تا بين اهداف مطلوب و اعمال روزانه پل ارتباطي بزنيم؟ از کجا بايد شروع کنيم؟»
در مقاله ي بعد به نحوه ي برنامه ريزي هاي رازمدت و کوتاه مدت مي پردازيم.
ادامه دارد...
منبع:برگرفته از کتاب راه حل هاي جديد براي مسائل قديمي
نويسنده: دکتر هايم جي گينات
مقالات مرتبط:
از کودکي به فرزندتان بياموزيد...
فرمتهاي مختلف براي فايلها گاهي مزيتهايي دارند و گاه نيز همين مزيتها دردسر ساز ميشوند.
يکي از مهمترين اين نوع فايلها که هميشه دردسر ساز بودهاند، فرمتهاي مختلف فايلهاي صوتي و تصويري هستند. همان طور که مي دانيد، فايلهاي تصويري در فرمتهاي مختلفي ارائه ميشوند که هر کدام از اين فرمتها، ويژگيهاي مخصوص به خود را دارد. يکي داراي حجم پاييني است و ديگري داراي کيفيت بالا، بعضي قابليت پخش بر روي تلفن همراه را دارند و برخي ديگر فقط بر روي رايانه پخش ميشوند.
اين قابليتها و تفاوتها در برخي مواقع مشکلات بسيار زيادي را به همراه دارد که يکي از اين مشکلات، استفاده از آنها در دستگاههاي مورد علاقه است. فرض کنيد فيلمي را از اينترنت دانلود کرده ايد و مي خواهيد آن را روي سي دي کپي کنيد و در دستگاه ويدئو سي دي مشاهده کنيد. بيشتر فيلمهاي اينترنتي به دليل کم شدن حجم شان در فرمت AVI در دسترس قرار دارند و اين فرمت نيز به راحتي قابليت رايت و پخش در دستگاه ويدئو سي دي را ندارد در چنين حالتي، چه کار بايد کرد؟ مي خواهيم راه حلي مناسب براي تمامي اين موارد به شما معرفي کنيم تا مشکلي با فايلهاي تصويري از فرمتهاي مختلف نداشته باشيد.
نرم افزار پيشنهادي، Convert Master Video است و همان طور که از نام آن مشخص است، استاد تبديل فايلهاي ويدئويي به يکديگر است. اين نرم افزار مي تواند عمليات تبديل و جداسازي فايلهاي مختلف تصويري از جمله RMVB,RM,WMW,MPEG1,MPEG2,MPEG4,VCD,DVD,SVCD,AVI,MPEG به يکديگر را انجام دهد.
قابليت رايت تمامي فرمتهاي بالا، روي دي وي دي براي مشاهده در DVD Playerهاي خانگي نيز در اين نرم افزار قرار دارد. همچنين در اين بخش، منوهايي کمکي تعبيه شده است که با استفاده از آنها به راحتي مي توانيد چندين فايل را در يک دي وي دي با سرعت بالا جمع آوري نماييد.
از ديگر قابليتهاي موجود در اين نرم افزار، امکان دريافت فيلم از منابع خارجي مختلف از جمله دوربينهاي آنالوگ و دي وي، وب کم، تلويزيون و ويدئو است.
فرض کنيد يک کليپ تصويري در اختيار داريد و مي خواهيد از آن در ضبط صوت ماشين استفاده کنيد. در چنين حالتي، تنها راه استفاده از آن، تبديل فايل تصويري به فرمت صوتي قابل پخش در ضبط صوت ماشين است.
براي انجام چنين کاري نيز مي توانيد از اين نرم افزار کمک بگيريد. استخراج صوت از فيلم و ذخيره آن در فرمتهاي MP3,AC3,RA,M4A,OGG,AAC,MP2 از ديگر قابليتهاي منحصر به فرد اين نرم افزار قدرتمند است.
روش کار با اين نرم افزار بسيار راحت است. پس از نصب و اجراي آن از در محيط اصلي نرم افزار، آيکونهاي مختلفي را مشاهده خواهيد کرد. براي انتخاب فايل مورد نظر در اين بخش، بايد روي گزينه Browse در کنار بخش Input file name کليک کنيد.
سپس فرمت خروجي مورد نظر خود را از آيکونهاي ليست شده در بخش بالايي نرم افزار انتخاب کنيد و محل ذخيره فايل بعد ازعمليات تبديل را نيز با کليک روي گزينه Browse در کنار بخش Output Directory مشخص کنيد. در نهايت، با انتخاب جزييات مربوط به فرمت مورد نظر از بخش Profile، براي آغاز عمليات تبديل، روي گزينه Convert کليک نماييد. ميتوانيد با کمک همين نرم افزار بر روي گزينه DVD Bum کليک کنيد. سپس با استفاده از پنجره جديد که به نمايش در مي آيد. دي وي دي مورد نظرتان را رايت کنيد.
اين نرم افزار، از سايت www.mcfunsoft.com قابل دانلود است.
منبع: روزنامه کليک
نحوه ذخيره صداي پس زمينه يک سايت
نرم افزارهاي بازيابي اطلاعات
پيکاسا: لذت كار كردن با تصاوير
در حال حاضر اولين علت مرگ و مير در کشور را بيماري هاي قلبي- عروقي تشکيل مي دهد که متاسفانه در حدود 35 تا 45 درصد از مرگ و ميرهاي کل جامعه را شامل مي شود. اين در حالي است که تعداد زيادي از بيماران قلبي در نااميدي بقيه ي زندگي را سپري مي نمايند.
گفته مي شود 70 درصد از بيماراني که دچار سکته ي قلبي شده اند، هرگز بهبودي کامل پيدا نکرده و در ناتواني زندگي مي کنند. از سوي ديگر نتايج درماني در اين بيماران چندان رضايت بخش نيست. به طوري که عمل جراحي باي پس(Bypass) کرونر که با صرف هزينه ي هنگفتي انجام پذير است، در بسياري از بيماران فقط جنبه ي تسکيني دارد.
پيشگيري بسيار موثر است به شرطي که در کل جامعه و از ابتداي زندگي به آن پرداخته شود. پيشگيري را به چهار قسمت تقسيم نموده اند:
1) ابتدايي (Primordial)
در نوع ابتدايي که اصولاً همه ي جامعه، اعم از کودک و بزرگسال را شامل مي شود، راه هايي به کار مي رود که از بروز عوامل خطرساز جلوگيري شود؛ مثلاً مانع از چاقي شده يا مانع از بالا رفتن چربي خون، فشار خون و .... شود.
2) اوليه (Primary)
در نوع پيشگيري اوليه عوامل خطرساز موجود در افراد (يعني عواملي که حداقل خطر بروز بيماري را دو برابر مي نمايند) را کنترل مي نمايد؛ مثلاً چاقي، فشار خون موجود کنترل مي شود.
3- ثانويه (Secondary)
در نوع ثانويه، بيماري ايجاد شده، درمان و کنترل مي شود.
4- ثالثيه (Tertiary)
در نوع چهارم پس از بيماري با انجام عمل جراحي، بازتواني صورت مي گيرد.
عوامل خطرساز در بيماري هاي قلبي-عروقي شناخته شده هستند و شامل مصرف سيگار، فشار خون بالا، کلسترول بالا، تغذيه ي ناصحيح، فعاليت نکردن (ورزش نکردن)، چاقي (به خصوص چاقي شکم)، استرس و... مي باشند.
طبق توصيه ي انجمن قلب آمريکا که انجمني علمي و معتبر است، فقط تغذيه و فعاليت مناسب موجب کنترل شش عامل از عوامل فوق مي گردد.
هر کدام از اين عوامل لازم است در جاي خود مورد بحث قرار گيرند و هر يک داراي اهميت خود مي باشند. اما به عنوان يک جراح قلب که هر روز صحنه هاي غم انگيز گرفتگي عروق کرونر را زير تيغ جراحي تجربه مي نمايم و انسان هاي مضطرب، نگران و دردمندي را در اتاق عمل ملاقات مي کنم، اگر از من سوال شود بايد به چه چيزي بيشتر اولويت داد، ضمن تاکيد مجدد به همه ي موارد فوق مشکل کنوني جامعه را به تغذيه ناسالم و در راس آن مصرف روغن نباتي جامد مربوط مي دانم.
روغن نباتي جامد در اصل روغن مايع بوده که به منظور پايدار نمودن و افزايش مقاومت آن در برابر حرارت، هيدورژنه مي شود. اما اين پديده که به صورت ناقص صورت مي گيرد موجب بروز يک تغيير فيزيکي در اسيدهاي چرب آن شده و لذا ايزومرهاي سيس تبديل به ترانس مي شود.
امروزه مشخص شده که يکي از عوامل خطرساز در بروز بيماري هاي قلبي-عروقي (آترواسکلروز) مصرف همين اسيدهاي چرب ترانس مي باشد.
طبق توصيه ي انجمن دارو- غذاي آمريکا، حداکثر ميزان مجاز مصرف اين اسيد چرب 2 درصد مي باشد. اگر اين ميزان به 4 درصد برسد، بيماري هاي قلبي- عروقي به مقدار 25 تا 40 درصد افزايش مي يابد. بر اساس گزارشي از دپارتمان تغذيه و اپيدميولوژي دانشگاه هاروارد، شواهدي نشان دهند ه ي اين واقعيت است که مصرف اسيدهاي چرب ترانس در دهه هاي اخير در بروز اپيدمي بيماري هاي عروق کرونر در قرن بيستم نقش اساسي دارد.
توجه فرماييد که از اپيدمي نام برده شده است. مطالعات زيادي در کرمانشاه در مورد ميزان اسيدهاي چرب ترانس در روغن هاي نباتي جامد و کره هاي نباتي انجام شده است.
اين مطالعات نشان داده است که به طور متوسط 35 تا 40 درصد از روغن هاي جامد نباتي و بيش از 20 درصد از کره هاي نباتي را اسيدهاي چرب ترانس تشکيل مي دهند. از طرفي ديگر اصولاً بايد مجموعه ي اسيدهاي چرب ترانس و چربي هاي اشباع در هر روغني کمتر از 30 درصد باشد.
در حالي که در روغن هاي جامد نباتي ايران مجموعه ي اسيدهاي چرب ترانس و چربي اشباع شده به طور متوسط 60 تا 70 درصد مي باشد، به عبارتي ديگر 60 تا 70 درصد از وزن روغن هاي نباتي را عوامل مخرب و ايجاد کننده ي بيماري قلبي تشکيل مي دهد.
ادامه دارد...
دکتر معصومعلي معصومي،
دانشيار جراحي قلب و رئيس انجمن پيشگيري از بيماري هاي قلبي کرمانشاه
عوامل خطر اصلي بيماري قلبي (قسمت اول) و (قسمت دوم)
مواد غذايي مفيد و مضر براي قلب
هنوز يك هفته از انتشار خبر درمان بزرگي خوش خيم پروستات با مدرنترين نوع ليزر موسوم به KTP براي اولين بار در ايران و در يكي از بيمارستانهاي خصوصي تهران در مطبوعات و خبرگزاريها نگذشته بود كه رئيس جامعه ي جراحان ايران(دکتر فاضل)، تبليغاتي كه در خصوص مزاياي گسترده ي ليزر در انواع جراحي "توسط برخي افراد" انجام مي شود را "عوام فريبي"خواند، جملاتي كه واكنشهايي را در محافل پزشكي برانگيخت.
بخش قابل توجهي از صحبتهاي روز دوشنبه ي(10 ارديبهشت) دكتر ايرج فاضل در جمع خبرنگاران، در مورد تبليغات گمراه كننده ي پزشكي بود.
رئيس جامعه ي جراحان با بيان اينكه پزشكان حق ندارند به غير از معرفي خود و يا اعلام تغيير مكان خود از لحاظ ديگري تبليغات انجام دهند، گفت: ليزر نيز مانند نخ جراحي يكي از ابزار پزشكي است كه بيشتر در چشم پزشكي كاربرد دارد، اما متأسفانه برخي پزشكان با تبليغ اينكه خدمات پزشكي و اعمال جراحي را با ليزر انجام مي دهند ،در صدد القاي اين پيام هستند كه خدمات بهتري ارائه مي كنند و اين عوام فريبي مثل اين است كه فردي نخ جراحي خارجي خود را به رخ مريض بكشد و پول بيشتري بگيرد. به گفته ي دكتر فاضل برخي تبليغات كه در خصوص كاربرد ليزر در جراحيهاي زيبايي بيني ، جراحي استخوان و ساير جراحيها مي شود، نوعي روش براي جلب توجه مردم است.
كارشناسان مي گويند مشكلات نظام سلامت در كشور ما، كه تبليغات پزشكي بخش كوچكي از آن است، زنجيره ي به هم پيوسته اي است، چنانكه معضلاتي مثل تبليغات و زيرميزي هم به وضعيت اقتصادي پزشكان و به بحث تعرفهها و بالاخره سرانه سلامت ربط پيدا مي كند.
واكنش رئيس جامعه جراحان ايران به تبليغات غير واقعي پزشكي هم اگرچه با الفاظ تندي بيان شد، اما در بخش ديگري از گفتههاي خود او، مي توان آن را ريشه يابي كرد.
جايي كه او به بحث تعرفه هاي پزشكي پرداخت و گفت: ما نمي خواهيم وضعيت كشور را با اروپا و آمريكا مقايسه كنيم، اما حتي در مقايسه با كشورهاي عربي اطراف يا حتي پاكستان و بنگلادش نيز مي بينيم كه معدل ويزيت يك پزشك عمومي در اين كشورها 4 برابر تعرفه پزشك عمومي در كشور ماست و در حالي كه در اين كشورها متوسط ويزيت يك پزشك عمومي 20 دلار است، هزينه ي يك خودرو 12 هزار دلار است، اما در كشور ما بدون دليل قيمت يك خودرو 3 برابر است و هيچ كس هم اعتراض نمي كند.
فاضل افزود: حتي تعرفههاي پزشكي بخش خصوصي كه نظام پزشكي اعلام مي كند نيز عادلانه و واقعي نيست و حداقل بايد 10 برابر شود و متأسفانه اين خود ما هستيم كه با واقعي نكردن تعرفههاي پزشكي زمينه رشوه گرفتن و پولهاي زيرميزي و اجحاف در حق بيمار و پزشك را فراهم مي كنيم.
وي گفت: اين وضعيت نابسامان باعث شده است كه تعداد زيادي از پزشكان جوان اكنون در حاشيه ي خط فقر زندگي مي كنند. تعداد زيادي از پزشكان وضعيت معيشتي بيماران و مردم را در نظر مي گيرند اما هيچ وقت درباره ي آن صحبت نمي شود. اما همين كه يك پزشك پول زيادي گرفت، همه ي رسانهها مي نويسند.
دكتر فاضل با بيان اين كه دريافت هزينه ي اضافي كه در برخي بيمارستانهاي خصوصي از بيماران در هنگام عمل جراحي اخذ مي شود تخلف است، گفت: پزشكاني كه بيماران خود را به بيمارستانهاي خصوصي براي انجام عمل جراحي ارجاع مي دهند هم متخلفند، اما برخي پزشكان تمام اعمال جراحي خود را در بيمارستانهاي خصوصي انجام مي دهند كه اين مانعي ندارد.
رييس جامعه ي جراحان ايران، اگرچه در بخشي از سخنانش درباره ي تبليغات پزشكي به پزشكان انتقاد كرد، اما در جاي ديگري هم گفت: اخلاقيات همچنان در جامعه ي پزشكي بسيار بيشتر از ساير اقشار رعايت مي شود، در هيچ حرفه اي مثل پزشكي چنين خدمات رايگاني به مراجعان ارائه نمي شود، همچنان كه در بسياري از موارد پزشكان، بيماران را بدون دريافت حق ويزيت معاينه مي كنند.
گفتني است همزمان با صحبتهاي دكتر فاضل، سازمان نظام پزشكي هم اعلام كرد كليه ي پزشكان از اين پس براي امور تبليغاتي خود بايد از سازمان نظام پزشكي مجوز بگيرند، زيرا تبليغات برخي از پزشكان در شأن جامعه ي پزشكي نيست.
عليرغم گفتههاي دكتر فاضل، كارشناسان مي گويند كاربردهاي ليزر حتي در اعمال جراحي روز به روز بيشتر مي شود.
دكتر كامران كامروا، متخصص گوش، حلق و بيني مي گويد: ليزر نيز مانند تيغ جراحي يك وسيله است كه به دليل دقت بيشتر و ضايعات كمتري كه به جاي مي گذارد، در عملهاي جراحي گوش، حلق و بيني بسيار كاربرد دارد.
او با بيان اينكه ليزر در عملهاي گوش، حلق و بيني كاربردهاي مختلفي دارد كه بسته به نوع آن به كار مي رود، مي گويد: ليزرهاي پُرتوان، در از بين بردن ضايعات توموري، برداشتن لوزه، استفاده در بيماري سينوزيت، از بين بردن پوليپها و از بين بردن ضايعات داخل تراشه و حنجره كاربرد دارد و به دليل ضايعات كمتر و دقت كار بيشتر، نسبت به تيغ و ابزارهاي ديگر مزيت دارد.
وي درمورد كاربرد ليزرهاي كم توان در گوش، حلق و بيني نيز مي گويد: ليزرهاي كم توان نيز در از بين بردن ضايعات التهابي با افزايش سرعت ترميم ضايعات و كاهش زمان بهبودي، بسيار در گوش، حلق و بيني كاربرد دارند.
به گفته ي دكتر كامروا اين كاربرد ليزر حدود 4 سال است كه در ايران به انجام رسيده و مهم ترين كاربردش در تشخيص تومورهاي سرطاني است كه با استفاده از آن، از نمونه برداريهاي بي مورد در ناحيه ي سرطاني جلوگيري مي شود.
همچنين دکتر مژگان شفيعي شهيدلو دکتراي جنين شناسي نيز مي گويد: دستگاه ليزر و ليزر درماني در تمام رشتههاي پزشکي کاربرد موثري دارد، به طوري كه در سالهاي اخير اين روش توانسته در تسهيل درمانهاي ناباروري نيز نقش داشته باشد.
به گفته ي وي، عدم توانايي جنين در شکفتن و تکثير بعد از لقاح و تشکيل تخم يکي از عوامل بروز نازاييهاست که به کمک ليزر درماني شرايطي فراهم مي شود تا جنين ناشکوفا در زمان مقرر بدون عوارض جانبي، براي تکثير و شکوفا شدن جنين مهيا شود.
وي در ادامه با بيان اين که ليزر در درمان ناباروري، کاربردهاي وسيعي دارد، افزود: به کمک روش ليزر درماني امکان دسترسي به سلول جنين و تشخيص قبل از لانه گزيني نيز فراهم مي شود. به اين وسيله جنينهايي که در خطر ابتلا به ناهنجاريهاي ژنتيکي هستند، مورد بررسي قرار مي گيرند.
منبع : همشهري
ليزر و كاربرد آن در بيماري هاي پوستي