مهم ترین شاخصه یا معیارهای مسلمانی و دینداری کدام است ؟
عقل و خرد و اندیشه ورزی و تفکر : حضرت علی دین را دارای هفت پایه بیان می کند که اولین آنها عقل و خرد است و صبوری ( پایه های دیگر : ۲. آبرودارى و راستگویى ۳ . تلاوت قرآن چنان که هست (و بر پیامبر نازل شده اسـت ) ۴ . دوستى و دشمنى براى خدا , ۵ . حق آل محمد (ص) و شـناخت ولایت آنها ۶ . حق برادران و حمایت و دفاع از آنها ۷ . نیکوهمسایه دارى کردن با مردم . ) . در سخن دیگری از پیامبر (ص) اساس اسلام علم و آگاهی بیان شده و در سخنی از امام صادق (ع) آمده است که هرکس آگاهی ندارد عقل ندارد ( چون عقل با آگاهی کار می کند) و هرکس عقل ندارد و فکر نمی کند ، دین ندارد و هرکس دین ندارد دوزخی است ( ر.ک: تحف العقوق ، سخنان امام صادق ) .
اعتقاد به رهبری صالحان و عشق ورزی به ولایت اهل بیت : امام حسین حج را نیمه تمام گذاشته رهسپار کربلا می شود . یعنی چیزهایی مهم تر از حج وجود دارد . در حکومت افراد ناصالح ستم پیشه به ظاهر خیلی از شعائر ظاهری اسلام هست ولی حقیقت اسلام نیست و حقیقت اسلام در ولایت و امامت متجلی است و این ولایت مهم تر از آن شعائر است . ممکن است حافظ و قاری قرآن باشی و اهل نماز شب ولی در خیمه های طاغوت باشی و اسیر فسقه و فجره . به همین جهت پیامبر فرمود : هر چیزی دارای اساسی است و اساس اسلام حب ما اهل بیت است ( سفینه البحار ، ج۴ ، ص ۲۳۴) . مشکل اساسی خوارج هم دو چیز بود : یکی نداشتن درک و فهم و خرد و روشن بینی دینی و دیگری خروج از خط رهبر شایسته و چتر هدایتی امام عادل ، یعنی علی (ع) .
اعتدال : پسرم می گوید : اگر شخص از همه امور دینی و فضایل ضروری اخلاقی بهره متعادلی داشته باشد ، این اعتدال کلی و عمومی مهمترین شاخصه مسلمانی است . چون برخی نماز را با تعقیبات و مستحبات کاملش می خوانند ولی ممکن است خشن و بد اخلاق باشند یا به حق الناس کم اعتنا باشند یا روزه بگیرند و نماز نخوانند یا وجدان کاری داشته باشند ولی اهل نماز و روزه نباشند یا فکرشان بالا و معنویت شان پایین باشد . البته اعتدال و عدالت چه در اخلاق اسلامی و آیات قرآنی و روایات مذهبی و چه اخلاق یونانی مهمترین فضیلت ها است .
صداقت : خیلی از دانشجویان معتقدند اولین و مهمترین مشخصه دینداری و مسلمانی عبارت است از صداقت و درستکاری و یکی بودن حرف و عمل و قول و قرار و ظاهر و باطن . در حدیث امام صادق(ع) هم آمده است که طول سجود و رکوع کسی شما را نفریبد . چون ممکن است به این امور عادت کرده باشد و ترک نماز برایش وحشت آور باشد بلکه به صداقت در گفتار و امانت داری اش توجه کنید .
احساس درد و دغدغه و مسئولیت اجتماعی نسبت به رنج و فقر مردم : در برخی منابع دینی داریم که اگر کسی سیر بخوابد و در همسایگی اش فرد گرسنه ای باشد ، دین ندارد . یا اگر ستمدیده ای ( از هر دین و آیین و هر جای دنیا ) فریاد بزند و از مسلمانان یاری بطلبد ، اگر کسی این ندا را بشنود ولی دست یاری دراز نکند ، مسلمان نیست . نیز آمده است که اگر کسی سحرگاه از خواب برخیزد ولی نسبت به سرنوشت مسلمانان بی توجه باشد مسلمان نیست .
خداترسی و روح تسلیم و عبودیت : مطابق پاره ای از متون دینی اساس دین و فلسفه شعائر مذهبی عبارت است است از ناراحتی از گناه و عصیان و داشتن حس خداترسی به هنگام گناه . معیار متدین بودن گناه نکردن نیست بلکه این است که اگر شخص در آستانه گناه قرار گرفت یا گناه کرد بلرزد و سوز و گداز و توبه و انابه داشته باشد . برخلاف برخی که شاید خیلی ادعای تقوا و دیانت داشته باشند اما وقتی گناهان خاصی انجام می دهند یا از اوج فسادهای پیرامون خود مطلع می شوند ککشان هم نمی گزد و اصلا احساس ناراحتی و احساس مسئولیت نمی کنند . خوب این افراد حتما در ایمان و دین و تقوای خود شک کنند .
فداکاری و شهادت طلبی : حس شهادت طلبی بالاترین ارزش دینی است . چون دین یعنی این که هرکس هر چه دارد به مهمانی خدا بیاورد و به پیشگاه خدا هدیه کند . یکی تنها از بخشی از اموالش می گذرد و خمس و زکات می دهد و یکی کمتر از آن و تنها به چند نفر صدقه می دهد و یکی عاشق پول است و تنها به عبادات بدنی اکتفا می کند و عبادات مالی و گذشت از مقداری از ثروت ،برایش از مرگ هم وحشتناک تر است و یکی جسم و جان و مال و آبرو و هرچه را که دارد به خدا هدیه می کند و همه هستی اش را به خطر می اندازد . یعنی شهید . داشتن چنین آمادگی ای بالاترین مشخصه دینداری است .
البته در متون دینی برخی اوصاف هم چنان مهم هستند که نبود آنها به منزله فقدان دین قلمداد شده است . مانند : عفاف و پاکدامنی جنسی - امانت داری - وفاداری به تعهدات و پیمانها و ....
داشتم فکر می کردم که مهم ترین معیار دینداری یا مسلمانی چیست ؟ نماز و روزه و ذکر و قرآن خواندن و صلوات فرستادن؟ خیلی ها بودند و هستند که نماز می خوانند و روزه می گیرند ولی غرور و خودبینی شان به حدی زیاد است که همه ثوابهای آن عباداتشان را خراب می کند بلکه زیر صفر می برد . آیا ابن ملجم مرادی یا قاتل امام حسین یا ترور کننده استاد مطهری نماز نمی خواند یا معاویه قرائت قرآن و صوت و تجوید بلد نبود ؟ خود شیطان عبادتگر بزرگی بود ولی مهمترین آفتش غرور و تکبر و روحیه استکباری و برتری طلبانه بود . آیا معیار دینداری یا مسلمانی چهره و سیمای مذهبی است ؟ در حالی که هرگز ظواهر نمی تواند باطن افراد و هویت واقعی شان را نشان دهد و چه بسا در ورای مسلمانی ظاهری و پوشالی ، کفر و دنیاپرستی و فساد باطنی عمیقی نهفته باشد . تازه ، آیا بین اسلام سطحی و ظاهری " قالوا اسلمنا "و اسلام و ایمان ابراهیمی که از معرفت عمیق و مستدل جریان می یابد ، هیچ فرقی نیست ؟ آیا هرکس بیشتر مدعی مسلمانی باشد بیشتر متدینتر است ؟ شعار های داغ و تند دینی منافقان چه بسا خیلی بالاتر از شعارهای متدینان واقعی باشد . پس با شعار و ادعا هم نمی توان چیزی را اثبات کرد . تازه ایجاد کردن ظواهر مذهبی آسان و کم هزینه است اما اسلام و ایمان واقعی به سهولت و ارزان به دست نمی آید . سواد و تحصیلات و مدرک هم معیار اساسی مسلمانی نیست . چه بسا افراد بی سواد ولی پرمغز و خردمند و پاکدل و باصفا و مخلص و صادق . آیا معیار ، گذشته و سوابق مذهبی زیاد است ؟ چه بسیار بودند کسانی که با ایمان زیستند و با کفر و نفاق مردند . پس معیار واقعی دینداری و مسلمانی چیست و شاخصه هایش کدام است ؟ شما بگویید . بسم الله : ..............