موضوع همین جاست !
آورده اند که روزی مردی در یک صبح سرد زمستانی به شهری مسافرت کرد. وقتی او وارد هتل آن شهر شد, متوجه شد که کارمندان هتل و میهمانان همه پابرهنه هستند. در رستوران هتل, شخص جذابی را دید که پشت میزی در نزدیکی او نشسته بود. مرد از او سوال کرد چرا شما کفش نمیپوشید؟ آیا نمیدانید کفش چیست؟
او در پاسخ گفت: "البته که میدانم کفش چیست."
آن مرد مسافر دوباره پرسید: "پس چرا کفش نمیپوشید؟"
آن شخص در پاسخ گفت: "موضوع همین جا است که چرا من کفش نمیپوشم؟"
بعد از صرف صبحانه, مرد مسافر از هتل خارج شد. برف همه جا را پوشانده بود. اما بیرون از هتل نیز همه پابرهنه بودند. مرد مسافر به کنجکاوی از رهگذری پرسید: چرا در این شهر کفش نمیپوشید؟ آیا هیچ کس نمیداند که کفش از پاها در مقابل سرما محافظت میکند؟
رهگذر پاسخ داد: ما میدانیم کفش چیست. به آن ساختمان نگاه کن, آن ساختمان یک کارخانه کفش دوزی است. ما به داشتن این کارخانه افتخار میکنیم به همین خاطر هفتهای یک بار در آن جا دور هم جمع میشویم و به سخنرانی رئیس این کارخانه گوش میدهیم. او به ما میگوید که کفش چه چیز عالیای است.
مسافر پرسید: پس چرا کفش نمیپوشید؟
رهگذر پاسخ داد: آه, موضوع همین جا است که چرا کفش نمیپوشیم؟
عوامل اساسی موفقیت در زندگی دانشجویی :
1 . استمداد از خدای توانمند کارساز و راهگشای بنده نواز ( با توجه به ذکر « یا فتاح یا علیم » ). درسها را با یاد خدا شروع کنید و با توکل بر او ادامه دهید . حتی الامکان با وضو به دانشگاه و کلاس درس قدم بگذارید و دانشگاه را یک معبد و مسجد و کلاس را نمازخانه و درس ها را تفسیر آیات تکوینی الهی تلقی کنید و حقیقتا چنین است . هر جا هم که پس از تلاش و مطالعه به تنگنا برخوردید مانند ابن سینا به نمازخانه بروید و دو رکعت نماز حاجت بخوانید و از خدا بخواهید گره علمی و فکری تان را بگشاید و علم بهترین روزی الهی است و حتما شما را از زلال معرفت سیراب خواهد کرد .
2 . توجه به اهداف دوربرد علمی (مانند موفقیت در دوره کارشناسی ارشد و دکترا) و پذیرش از دانشگاههای معتبر بین المللی . توجه به جایگاه رشته در جهان امروز . و بالاتر از همه درک زیبایی ها و لذت عمیق نهفته در ادراک مسائل علمی و تخصصی .
۴. تمرکز فکری و علمی بر مسائل اساسی و محوری رشته علمی و تلاش برای تمرین تمرکز و افزایش قدرت تمرکز .
5. نداشتن اشتغالات افراطی غیر درسی در زمینه تفریحات و سرگرمی ها و سایر فعالیت های فوق برنامه ( که ممکن است بسیار مفید باشند اما در دراز مدت سبب افت اساسی در درس ها و نمرات امتحانی خواهد شد ) .
6 . نداشتن دلمشغولی های عاطفی افراطی و حساسیت های زیاد در برقراری روابط دوستانه و اجتناب از بله برون و خواستگاری و ... در فضای دانشگاه .
7 . آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم کلیدی رشته درسی . اصطلاحات درسی کلید ورود به خزانه دانش های تخصصی است .
۸ . آشنایی با سبک و روش آموزش هر یک از اساتید و انتظارات آنها و انجام به موقع پروژه های درسی زیر نظر استادان مربوط .
۹. پیش خوانی دروس قبل از رفتن به کلاس درس(مرور قبلی) و مرور آنها بعد از پایان کلاس ها . استفاده از کلاس برای رفع اشکالات و ابهامات و سوالات اساسی .
۱۰. توجه کافی و یادداشت برداری مفید و چکیده از مطالب کلاسی .
11 . شرکت فعالانه و خلاقانه در آموزش با طرح بحث و سوال و نقد مطالب .
12 . مشارکت در پروژه های علمی و آموزشی یا تحقیقی با راهنمایی اساتید .
13 . شوق و همت و جدیت داشتن در درس و بحث و مطالعات علمی و خارج کردن فضاهای درسی و دانشگاهی از حالت رخوت و کسالت و بی خیالی و دلمردگی
14 . آشنایی با منابع اصلی درس ها و تحقیقات علمی به ویژه با مراجعه به کتاب خانه تخصصی گروه .
15 . تلاش به منظور یادگیری تازه های علمی و انتخاب چند موضع حساس و مهم علمی و تخصصی و یادداشت برداری در این زمینه .
16 . یادگیری مهارت های تند خوانی و چکیده نویسی و یادداشت برداری مفید و اصول نقد نویسی بر مباحث علمی .
18 . انتخاب گروهی از دوستان و همدوره ای های جدی و با انگیزه و آگاه برای بحث و مطالعه و تحقیقات دسته جمعی و مرور و نقد و بررسی مطالب درسی و رفع ابهامات و اشکالات با کمک آنان .
19 . تلاش برای یافتن سوالات تازه ، مطالب تازه و کوشش برای بروز خلاقیت ها .
20 . آشنایی با رایانه و اینترنت و مراجعه به منابع گسترده علمی در شبکه جهانی اینترنت . مانند مقالات و کتاب های بیشمار علمی و استفاده از کتاب خانه های آن لاین و نیز آشنایی با سایت های مهم مربوط به رشته درسی مورد نظر . مراجعه به سایت های دانشگاه های بزرگ جهان به منظور مقایسه وضع درسی خود و موضوعات تدریس اساتید و سطح علمی آنان و کم و کیف مطالب کلاس های خود با وضعیت موجود در دانشگاه های برجسته دیگر کشورها . خوب توجه داشته باشید که با مراجعه ساده به شبکه اینترنت در مورد هر یک از مباحث و اصطلاحات درسی تان صدها هزار مطلب و مقاله خواهید یافت . نیز می توانید به سایت هر یک از دانشگاه های بزرگ دنیا وارد شوید و ببینید که برنامه امروز درسی آنها چیست و چه موضوعاتی در چه سطحی توسط کدام استاد تدریس می شود .این را بدانید که هر چه دیرتر با رایانه و اینترنت انس بگیرید بیشتر عقب خواهید ماند .
21.توجه بیشتر به درس ها و واحدهای پایه ای
23 . فراهم کردن محیطی پشتیبانی کننده از علم و مطالعه و تمرکز بخش در منزل یا خوابگاه ؛ و ازبین بردن فضای کسالت بار و اسفناک خوابگاه ها و تبدیل آنها به یک محیط سرشار از انگیزه و نشاط علمی و معنوی .
24 . شرکت فعال در گروه ها و انجمن های علمی و تحقیقی که به نوعی در رشد درسی سودمند خواهد بود .
25 . شرکت منظم و مستمر و به موقع در کلاس های درس و حضور فعالانه و اندیشمندانه در درس ها .
26 . توجه به رسالت و مسئولیت داشجویی و نقش سازنده و پیش برنده آن در سطح کلان ملی و جهانی و پرهیز از همراهی و همدلی با دانشجویان غیر جدی که
27 . کوشا بودن در نگهداری کلیه کتاب ها و جزوات آموزشی ؛ چرا که در آینده نزدیک برای امتحان کارشناسی ارشد و ... به آنها نیاز ضروری خواهید داشت . حافظه هر فرد به گونه ای به کتاب و جزوه ای که می خواند وابستگی می یابد و دور انداختن کتاب و جزوه پس از امتحان سبب از دست رفتن بخشی یا قسمت مهمی از اطلاعات ذهنی می گردد و این اطلاعات با مطالعه جزوه و کتاب دانشجوی دیگر به دست نمی آید .
28 . پیش بینی ضعف ها و آسیب پذیری های احتمالی و آمادگی کافی برای پیشگیری یا رفع به موقع آنها قبل از آن که حادثه مشروطیت یا مصیبت های دیگر تکرار گردد .
29 . تقویت زبان انگلیسی برای پیشرفت سریع در مراجعه مستقیم به منابع اصلی درسی که به انگلیسی تالیف شده و غالبا در کتابخانه دانشکده یا در اتاق اساتید یا در سایت های اینترنت موجود است . اگر این مشکل را از هم اکنون حل نکنید (همانند ضعف در علوم پایه) تا آخر لنگ لنگان حرکت خواهید کرد و به خصوص در دوره های عالی تر در کارشناسی ارشد و دکترا با بن بست اساسی و شدید مواجه خواهید شد .
بهترین موقع برای تربیت اراده ؛ ایام جوانی است . جان لاک
دانش کم خطرناک است یا بایدآب سرچشمه را تا ته نوشید یا اصلا لب نزد. الکساندر پوپ
سخاوت در زیاد عطاکردن نیست، در به موقع انجام دادن است . لابرویر
انسان خشمگین ، همیشه فکر می کند بیش از توان خود قدرت دارد. بره شایی
با چوب هایی که در جوانی گردآوری ، در پیری گرم خواهی شد. مثل افریقائی
بخشودن ، دست کشیدن از این گرایش است که دیگران رامسئول گرفتاریهای خود بدانیم. جان گری
کسی که عقل را بر احساسش غلبه دهد ،قوی ترین مردم است . امام علی (ع)
کسانی که دیر قول می دهند ، خوش قول ترین مردمانند . روسو
سخن داروئی را ماند که اندک آن سود دهد و بسیارش کشنده باشد. امام علی (ع)
دوست ندارم جوانی را مگر اینکه یا دانشمند باشد یا دانش آموز. امام صادق (ع)
در هر ملت چراغی است که به عموم نور می دهد و آن معلم است. هوگو
دانش انسان را فروتن می سازد و نادانی موجب ادعا وخودستائی می گردد. جان کایزل
در این دنیا یگانه چیزی که می تواند ما را از فراموشی نجات دهد ، کتاب است. تویک
در دنیا لذتی که با مطالعه برابری کند نیست. تولستوی
کتاب از لوازم و ضروریات اولیه زندگی است و لباس جزو تجمل و زینت آن . اداسموس
کتاب برای جوانان راهنمائی است که آنها را به سوی شرافت و فضیلت می کشاند. ازمی تایلر
اگر یکی از مشتاقان کتاب هستید بزرگترین خوشبختی جهان را دارا هستید. ژول کاراتی
اگر مادر نباشد جسم انسان ساخته نمی شود و اگر کتاب نباشد روح بشر پرورش نمی یابد. پلوتارک
خواندن کتابهای خوب ، مکالمه بامردمان شرافتمند گذشته است. دکارت
دانشمند هرقدر از دانش خویش ببخشد به معلومات خود می افزاید. حضرت علی (ع)
کسی که در کودکی دانش نیاموخت ، در بزرگی جلو نمی افتد. امام صادق (ع)
آدمی برای شک آفریده نشده ، برای پرسیدن آفریده شده است. یانگ
افتادن در گل و لای ننگ نیست، ننگ در این است که آنجا بمانی . مثل آلمانی
زیاد زیستن تقریبا آرزوی همه است ؛ ولی خوب زیستن آرمان یک عده معدود. هیوز
خردمند کسی است که است که گفتارش را کردارش تصدیق کند. حضرت علی (ع)
دانا انتظار ندارد کارهای او مورد تمجید و تحسین قرارگیرد . لائو تسه
معلوماتی که در کودکی فرا گرفته شود ، مانند نقش درسنگ پایدار می ماند. مثل تازی
کسی که دو روز او مساوی باشد ضرر کرده است. حضرت محمد ( ص)
مردم با اخلاق معمولا دارای وجدانی پاکند. اسمایلز
یگانه تسکین دهنده آرزوهای طلائی دو چیز است: صبر و امید. دوما
کاری که در راه خدا باشد ، مزد خدائی هم دارد. امام رضا (ع)
تو چرا غمگینی ؟
چرا آزرده خاطر و ناراحتی ؟ چرا ملول و پکری ؟ چرا هوای دلت ابری و بارانی است ؟ چرا خسته و بی حالی ؟ از چه خشمگین و رنجوری ؟ از که می نالی ؟ از چه می ترسی ؟ از چه می گریزی ؟ پرده های تاریکی را از چشمانت کنار بزن . دستی به شیشه گرد گرفته دلت بکش . پنجره هایت را باز کن . دلتنگی مکن ! بهار را در خزان بنگر . شادی را در اشک ها بیاب . الماس از خاکستر بردار . اگر تو نمی توانی جهان تاریک را روشن کنی ، اگر تو نمی توانی گذشته را برگردانی ، اگر تو نمی توانی آسمان و زمین را جور دیگری بسازی ، پس برای چه غم خوردن و ناله سردادن . اگر نمی توانی تقدیرهای رفته را بازسازی کنی ، اگر سرنوشتت همین بوده ، برای چه زانوی غم بغل کرده ای ؟ اگر تو چون برگی در سیلاب افتاده ای برای چه ناخرسندی ؟ اگر پر کاهی در مصاف تند باد ، چرا با ابر و باد می جنگی ؟ آیا تو می توانی قوانین را جابه جا کنی ؟ آیا می توانی مسیر رودخانه ها را تغیر دهی ؟ مگر خورشید و ماه به خواست تو طلوع می کند ؟ مگر تو مسئول همه خرابی های دنیا هستی ؟ پس خرسند و شادمان باش .
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای که بر من و تو در اختیار نگشاده است
اگر زمانه را تو می سازی ، اگر آینده همان راهی است که می روی و خانه ای است که الان داری آجرهایش را بر هم می گذاری ، ز چه رو غمگینی ؟ اگر می دانی و می توانی و عمرت به آخر نرسیده ، ز چه رو می نالی ؟ اگر همه پل های پشت سرت را خراب نکرده ای ، اگر راه بازگشت همیشه هموار است ، ز چه رو نشسته ای ؟ اگر تو فرزند زمین و همسایه آسمانی و سازنده زمین و زمانی ، ز چه زو دلمرده ! اگر آتش گناهی روشن کرده ای ، آب ندامتی بریز تا شادمان گردی . اگر کسی را از دست داده ای ، کسان دیگری داری . اگر هیچ کسی نداری ، همه کس را داری . اگر فکر می کنی کسی برایت اشک نخواهد ریخت ، بدان که دلها و فرشتگانی همراه تو می گریند . تو تنها نیستی ، همسایه خورشیدی . تو ستاره های پاره پاره نیستی ، تو ستارگان جهانی . اگر گوشه ای نشسته ای و از افسردگی می نالی ، بیا بیرون و رویش جوانه ها را بنگر . به آهنگ ناپیدای هستی گوش بده . اگر بیرونی و از گشت و گذار وعشرت و لذت خسته شده ای ، بیا تو و درونت را بنگر و دمی باخودت انس بگیر و دمی با آن گوهری که آزرده ای همدمی کن . بگذار کمی کبوتر دلت بر آشیانه اش آرام و قرار گیرد . دمی به صداهای دلت گوش بده ، همه غصه ها را فراموش خواهی کرد . تو هنوز عمری طولانی در پیش داری ، گذشته فیلم کوتاه و میان پرده ای از سریال طولانی زندگی ات بوده ، بهترین صحنه های فیلم زندگی ات در پیش است . تو هم هنرپیشه خوب زندگی خواهی شد و هم آهنگساز خوبی برای بارش باران حوادث و رخدادها . چرا که تو هم تهیه کننده و هم کارگردان سریال باشکوه زندگی هستی . پس ز چه رو غمناکی . ز چه روافسرده . ز چه رو دلمرده . تو اسیر هیچ تقدیر حتمی نیستی ! اگر تقدیری در کارست ، قلموی رنگین تقدیر الهی به دست تو برایت جلوه گری می کند . هیچ کس نمی تواند سرنوشت تو را رقم بزند . تویی آن انسان بزرگ که همه جهان سایه ای از وجود توست . پس برای چه نگرانی و از که می ترسی . اگر فرصتی از دست داده ای چه فرصت های طلایی که در پیش داری . اگر عزیزی از دست داده ای ، او در بیکرانه زمان و فراسوی مکان در آن چشم انداز جانفزا دارد به تو می خندد . دارد به تو می گرید که چرا دنیای خودت را چنین تنگ و سیاه کرده ای . چرا پنجره هایت را به سوی افق های پهناور گیتی بسته ای . چرا خاموش و بی حالی و چرا بیکاری . بیکاری ملالت آور است . پرگویی ملالت بار است . پر خوری و خوش باشی و سرمستی دیوانه وار ملالت خیز است . ملالت بوی مرگ می دهد . سبکبال باش . چون پرندگان . بارهای اضافی همه غصه ها و کینه ها و هذیان های روحی و فکری را بیرون بریز . بگذار بال و پرت گشوده شود . در گذشته ها ماندن ، از دست دادن آینده ای است که هم اکنون داری به سویش می روی . اگر فکر می کنی بازی خورده ای ، دیگر بازی مخور و سادگی و خامی نکن . بازیگران زندگی بیشتر از بازی خوردگان اسیر بازی های خویش اند . آنان در دام های خود به نوعی گرفتارند . بیش از آن که به درهای بسته فکر کنی دنبال درهای باز بگرد . حتما کاری هست که نکرده ای و می توانی بکنی و نیرویی در تو هست که هنوز به کارش نگرفته ای . کلیدی هست که هنوز آزمایشش نکرده ای . بجوی و بکوش و بیندیش که اگر شانس و اقبالی هست با جوینده و کوشنده است . اگر فکر کنی که در چاله ای در چاه خواهی افتاد و اگر بیندیشی که شکست خورده ای خرد خواهی شد و اگر تصور کنی باخته ای بیشتر خواهی باخت . هر چه بخواهی و هر فال بد یا خوبی که بزنی همان طور خواهد شد . هر چه انتظارش را داشته باشی همان را خواهی یافت . آن که نگران است نگران تر خواهد شد و آن که امیدوار است امیدوارتر خواهد گشت . یاس و ناامیدی بن بست ذهنی توست نه بن بست جهان پهناور . پاهای تو ممکن است در مرداب گیر کرده باشد اما دست های توانمندتری همیشه پشتیبان توست . به وسوسه هاس بداندیشان گوش مسپار . مثبت اندیش باش تا واقعیات را نیکوتر بیابی و منفی باف باش تا مصیبت های بیشتری بر سرت ببارد و یکی از آنها همین نگاه تاریک توست . یاس و افسردگی و فال بد زهر جانکاهی است که چهار ستون جان و تن آدمی را می پوساند .توقعات اضافی را از خود و دیگران کم کن تا آسوده شوی . در حد ظرفیت واقعی خود و اطرافیانت از آنان انتظار داشته باش . وسواسی را رها کن و به پاکی ها یقین داشته باش . همیشه باران زیبای آسمانی همه زباله های زمینی را می شوید و با خود می برد . بگو و بخند و گره از جبین بگشای . شاد باش و خرسند . دغدغه های بیهوده را از دلت جارو کن . اگر بر دنیا خشم بگیری بر تو خشم خواهد گرفت . اگر به روی دنیا بخندی به رویت خواهد خندید . اگر عبوس و بی حوصله باشی مطمئن باش دیگران هم آینه دق تو خواهند شد . اظهار مهر کن تا محبت دریافت کنی . ببخش تا بخشوده شوی . دنیا همان دنیای توست . دنیای بیرون از تو اگر همه جایش شادی و شیرین کامی باشد برایت به کلی بی ثمر خواهد بود زیرا دنیایت تلخ و تاریک است و دنیای تو همان عالمی است که برای خودت درست کرده ای . یعنی برنامه ها واحساسات و اندیشه ها و زندگی تو . زندگی همیشه آب گل آلود نیست . به زندگی ایمان داشته باش . خودت را باور داشته باش . به آینده زیبا ایمان داشته باش . به چشمهایی که همیشه با نیروی جادویی خویش با مهر پدرانه و صمیمیت مادرانه و محبت دوستانه ، نظاره گر تو، یاور تو ،در کنار تو و همدم تنهایی توست ، ایمان داشته باش . او می تواند همه زغال های گناهانت را به الماس تبدیل کند . او می تواند دنیایت را رنگ دیگری ببخشد . زندگی چنان که فکر می کنی نیست و چنان نمانده و چنان نیز نخواهد ماند .