فرشته های کوچک یا شیاطین موذی اس ام اس

                                                        

یکی از سوغاتی های  تلفن همراه برای ما اس ام اس( ( Short Message Servicهای زیبای آن است  . اس ام اس ها غالبا برای سرگرمی و تفنن به کار می رود ولی موارد مصرف بسیار متنوعی دارد : طنز و شوخی ، سیاسی ، تجاری _ تبلیغاتی ،  لیست کالاهای مورد نیاز همسر گرامی که  مرد خانه باید بخرد ، خبر دادن کم هزینه و فوری یک گرفتاری و مشکل و دردسر ( در شرایطی که زنگ زدن دشوار یا ناممکن است ) ؛‌ اطلاع رسانی خبری مفید ؛ که مضرش را‌ خلافکاران در قسر رفتن به موقع از چنگ ماموران دارند .  انواع تبریک و تسلیت ها از عروسی و جشن تولد و عید و میلاد تا بیماری و  سانحه و حادثه و وفات و از فراخوان فوری اعضای یک برنامه و گروه برای برگزاری سریع جلسه تا شایعه پراکنی و دروغپردازی های شاخدار . تبریک و تهنیت و شادباش یا تعزیت و تسلیت در مناسبتهای مختلف دینی و ملی و میهنی (‌ در عید غدیر خم بیش از 72 میلیون پیام کوتاه در یک روز ارسال شد که در دنیا یک رکورد مجسوب می‌شود) .

 

 اما بعضی ها تمام هنرنمایی و ظرافت بالا و خلاقیت فراوانشان را در ساخت و طراحی اس ام اس به کار می گیرند تا احساسات و نگرشهای ضد فرهنگی الواط  هم جنس باز یا علاقه مند به انواع انحرافات جنسی را خیلی عادی و به صورت شوخی و شادی و تفریح ، کم کم عادی و ساده و طبیعی و همگانی جلوه دهند و از زشتی و فساد آنها بکاهند . هرچند در شکل اولیه و ساده ، قضیه خیلی عادی و طنزی ساده و جالب توجه و مسرت بخش به نظر می رسد ، ولی می تواند در دراز مدت به تدریج به نابه سامانی های بزرگی در فرهنگ مردم و فاجعه و انحطاطی در روابط انسانی منتهی گردد . مخصوصا با توجه به این که ایرانی ها روزانه به طور متوسط 20 میلیون اس ام اس می فرستند .

 

طبیعی است که بخشی از فرهنگ ولنگاری و فساد و انحراف جهانی با ظرافت و دقت و آرام آرام از طریق همین پیام های کم حجم و کوچک و ساده ، بی صدا وارد ذهن و فکر و زندگی و اخلاق و منش و عملکرد مردم می گردد . خیلی ها اس ام اس را وحی منزل می دانند و بلکه بالاتر از سخن خدا و رسول و درک عقل و منطق و وجدان می نشانند و نتیجه آن که از هر اس ام اس آلوده و مبتذل و بلکه مغرضانه و ملحدانه (‌که دست انداختن خدا و پیامبر و فرشتگان و قرآن و اهل بیت و ..... دیگر است )‌ استقبال می کنند و ضمن تایید محتوای این قبیل اس ام اس ها ، آنها را یکجا و سریعا به دهها و صدها نفر ارسال می کنند و این را شیرین کاری و موفقیت و ابتکار عمل  بزرگی برای خود می دانند  .

 

                                         Inviare SMS

  بخش عظیمی از اس ام اس ها ترویج و تحسین روابط انحراف انگیز بین دختران و پسران است ( به اسم عشق و به رسم مسائل جنسی ) و در ولنتاین و ایام جشن و شادی و نیز در مراکز تفریحی و توریستی مختلط این اس ام اس ها غوغا می کند . در بسیاری از مدارس صدای معلمان و مدیران در آمده و می گویند دانش آموزان به جای درس و مطالعه ، در ساعات درس و تفریح گاه و بیگاه به هم اس ام اس می زنند و موبایلشان جامع المزخرفات است و کلکسیون همه نوع اس ام اس جنسی و مردم آزاری و موذی گری و عشقولانه  و عکس و تصویر و موزیکهای کمیاب جهان از صدای همه نوع انسان تا صداهای حیات وحش و آدم آهنی ها و موجودات فضایی . خلاصه شهر شهر فرنگه از همه رنگه . علاوه بر مدارس می توانید ادارات و کارمندان را هم به این لیست اضافه کنید و صحنه هایی را تصور کنید که کارمندان در غیاب مدیر کل و معاون و هیات رئیسه گوشه ای جمع شده اند و پیاپی برای هم اس ام اس یا بلوتوس می فرستند و قاه قاه می خندند . این قضایا تمامی ندارد .   

 

اس ام اس های نابه جایی که به علت ترافیک خطوط در جعبه مخابرات گیر می کند و دیر و نابه هنگام و مسلسل وار به دست مخاطب می رسد  خودش معرکه ای است .

 

یک نمونه آنها در باره یک عضو شورای شهر ما بود .

 

نمونه دیگر ، این بود که اخیرا در مشهد در حرم امام رضا (ع) خانم گرامی بنده هنگام خروج از حرم مطهر به دلیل ازدحام جمعیت و جدا بودن مسیر ورود و خروج خانم ها و آقایان و کثرت مسیرهای خروجی مفقود الاثر گردید و به موقع او را در خروجی معین نیافتیم و زنگ زدن به دلیل تراکم ارتباطات مخابراتی بی فایده بود و هرچه اس ام اس زدیم که ما فلان جا هستیم و تو کجایی افاقه نکرد و البته با تاخیر 20 دقیقه ای بالاخره ایشان را یافتیم و گفتیم با این همه اس ام اس چرا جواب ندادی و دیر بیرون آمدی ،‌ که او از اس ام اس ها اظهار بی اطلاعی کرد و فردا صبح زود در خواب بودیم که پنج شش تا اس ام اس رگباری به موبایل همسرم فرستاده شد و گفتیم کدام مردم آزاری است که این وقت اس ام اس می فرسد ، بعد دیدیم اس ام اس های خودمان است که دیشب به او فرستاده بودیم و الان به مقصد می رسید .

 

یک بار هم یک اس ام اس عاشقانه اشتباه از طرف یک خانم که به جای یک زن اشتباها به مرد بیگانه ای ارسال شده بود ، باعث طلاق وی شد .

 

جای آن ایمیل اشتباه طنز آمیز از عالم اموات خالی .

 

 آن اس ام اس بنزینی طنز توهین آمیز به دولت هم که همان شب های اول سهمیه بندی بنزین ساخته و به همگان ارسال گردید ، باعث شد خطوط مخابرات چهار پنج ساعت قطع شود .  

 

اس ام اس برای بچه ها هم می تواند خوب و جالب و در عین حال مخرب و  انحراف خیز باشد ، مخصوصا که بچه ها دور از چشم بزرگترها و گاهی در حضورشان به گوشی ها سرک می کشند و محتویاتش را کاملا تست می کنند .

                                    

                 

اس ام اس های حکیمانه و نغز و پر مغز و آرامش بخش هم البته هست اما با کمال شرمندگی اس ام اس های بی معنا و حماقت بار و تکراری و پوچ در پوچ و مشوش کننده ذهن و روان خیلی زیاد است . به قول جوانان عزیز اس ام اس باید خفن و با حال باشد : یعنی + 18 باشد و مرتبط با طنزهای جنسی داغ یا اولش عشقولانه و آخرش توهین و تحقیر باشد . اس ام اسی که ساعت دو یا سه نصف شب ارسال می شود و غرض مردم آزاری است . به هر حال اس ام اس امروز به یک رسانه تبدیل شده و بچه کوچک مظلومی است که می تواند سبب نشاط و شادابی و سلامت و موفقیت خانواده اش گردد یا این که دنیا را بر سر خود ودیگران خراب کند . بت بودن اس ام اس ها از این جهت است که می گویند در برابر این سیل هیچ کاری نمی شود کرد . اما جریان نیکوی اس ام اس های فرهنگی و سازنده و آمیخته با طنزهای پخته و سنجیده نشان می دهد که کید شیطان چنان هم قدرتمند نیست (‌ان کید الشیطان کان ضعیفا ) و نغمه های بی ارزش را می توان به راحتی خاموش کرد یا بی پاسخ گذاشت ......

                

علل رکود علمی و آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و افت تحصیلی

              

                                            نقشه جغرافیای علمی جهان: تولیدکنندگان دانش و علم 

Börner, Katy (2006). The Story of Science Maps. Network Science Conference, May 25th, 2006 (Indiana University, Bloomington)

 

1 . افزایش ساعات موظفی تدریس اساتید که فرصت مطالعه و تحقیق بیشتر را از آنان می گیرد .

 

2 . جزوه نویسی یا املا نویسی ( هستند اساتیدی که کتاب و جزوه هم ندارند و باید همه سخنانشان را نوشت و اکثر کلاس به میرزابنویسی می گذرد ) .

 

3 . فقدان مشوق های موثر آموزشی برای دانشجویان - به نظر می رسد چراغهای جاذبه علم و حکمت آموزی خاموش شده و علم حالت تشریفاتی و رسمی و احیانا تفریحی یافته است .

 

4 . رکود فکر و اندیشه و بحران سوال در فضای کلاس ها

 

5 . چند شغله بودن برخی اساتید و وجود دلمشغولی های غیر علمی متعدد ( اقتصادی ِ اجتماعی ِ سیاسی و ...)

 

6 . مسئولیتهای غیر علمی اساتید  .

 

7 . فقدان ارتباطات فرهنگی و تعامل موثر در روابط اساتید و دانشجویان - بین دانشجویان و اساتید رابطه چندان صمیمی یا استاد شاگردی وجود ندارد یا خیلی کم و نامحسوس است .

 

8 . وجود اشتغالات و دلمشغولی های کاذب پرجاذبه غیر درسی در میان دانشجویان ( تفریحات فراوان در حواشی درس با دوستان مذکر و مونث با عکس و آلبوم و تفصیلات - اس ام اس - موسیقی - اینترنت - چت - قول و قرارهای دوستانه و روابط عاشقانه و ... )  

 

9 . جدی نگرفتن تدریس از سوی برخی اساتید . اگر هم در مورد سبک تدریس برخی اساتید تازه کار یا پیمانی سخت گیری ها و حساسیت هایی باشد . اما اساتید رسمی هر گونه که تدریس کنند و یا حتی نکنند ، کسی جوابگو نیست . البته به شرطی که صدای دانشجویان در نیاید . البته اگر هم درآمد دانشجو مقصر و محکوم است نه استاد محترم . یک بار استادی با ۳۳ سال سابقه به من می گفت : تا کنون هیچ کس در مورد تدریس من نگفته که فلان جایش خوب یا بد است .  

 

10 . عدم حضور اثربخش اساتید در دانشگاهها ( مثلا استادی در کلاس به سوالات پاسخ نمی دهد و می گوید بماند برای آخر درس و آخر درس هم به سرعت کلاس را ترک می کند و به دانشجویانی که دنبالش می آیند می گوید : من ستاره دنباله دار نیستم ؛ درس فقط در کلاس است و بس ! یا اساتیدی که هیچ کس از ترس جرات نزدیک شدن به اتاقشان را ندارد)‌.

 

11 . فقدان حضور و غیاب منظم  دانشجویان . یک بار دانشجویی در جایی بیرون دانشگاه درگیری به وجود آورده بود و آمده بود از استاد گواهی بگیرد که من در آن ساعت در کلاس بودم  و ببرد در دادگاه و محکومیت طرف مقابل را اثبات کند و بگوید من سر صحنه اصلا حضور نداشتم و در کلاس داشتم درس می خواندم . یا در ساعات درسی که حضور و غیابی وجود ندارد هزار و یک اتفاق اخلاقی و غیر اخلاقی رخ می دهد که خدا می داند ....

 

12 . تمایل بسیاری از اساتید به تدریس بیشتر به جای آموزش بهتر و تحقیق بیشتر . گاهی حتی استاد ریاضی بیش از چهل واحد این دانشگاه و آن دانشگاه درس دارد و بعضا دیده شده که استاد ریاضی دو سه درس را در شش هفت جلسه تدریس کرده بعد وقت کم آورده صد صفحه را در یک دو جلسه سریع السیر و ناقص تدریس کرده و فهمیده نفهمیده کلاسها را تمام کرده و دانشجویان را فی امان الله رها نموده است .  

13 . بی اطلاعی دانشجویان از بازدهی و کارایی رشته انتخابی و آینده شغلی رشته مربوطه . که نمی دانند این درسها در کجای جامعه و کشور و جهان چه نقشی خواهد داشت و این امر ، انگیزه های درسی را به شدت پایین می آورد .

 

14 . کثرت بیکاری انبوهی از مدرک داران ( با مدارک کارشناسی  کارشناسی ارشد و دکترا ) در جامعه و عدم دستیابی به مشاغل متناسب با رشته هایشان . که سبب می شود دانشجویان با نا امیدی و سر به هوایی ، سرسری درس بخوانند و تصور کنند که اگر درسها را خوب هم که بخوانند آخرش باید بیکار بمانند و بیحاصلی پیشه کنند و درجا بزنند .  

 

15 . روش های غلط آموزشی اساتید ( سبک استاد محوری و سخنرانی و پر کردن و پاک کردن تخته سیاه ) و فضای فیزیکی بسیاری از کلاسها به همین منظور طراحی شده و به سبکهای دیگر اجازه فعالیت نمی دهد . بسیاری از اساتید درسها را مثل بذرهای آشفته در مسیر طوفان  می پاشند و می روند و کاری ندارند که این بذرها در خاک ذهن دانشجویان قرار گرفت یا نگرفت و جوانه زد یا به خار و خس تبدیل شد .

 

16 . روش های غلط اساتید در تصحیح اوراق امتحانی . این که حتما باید دو سوم دانشجویان در درس من بمانند تا سطح علمی من و درس من جا بیفتد و دانشجویان با ترسی که از درس من پیدا می کنند خوب و جدی درس بخوانند . ولی جالب این است که هیچ وقت معدل نمرات چنین اساتیدی از 11 - 12 بالاتر نمی رود و حاکی از آن است که علی رغم ادعای علمی بلند بالا فاقد روش تدریس کارسازند و در ایجاد انگیزه و تحرک علمی دانشجویان بسیار ناتوانند و این نقصها را به پیچیدگی و سختی و عالی بودن سطح درس خود نسبت می دهند . این اساتید ممکن است سطح علمی بسیار عالی داشته باشند اما مقدار علم و دانش و بینش و تحولی که به دانشجویان می بخشند در حد بسیار ضعیفی است و با این که گاهی برای تدریس مطالب وقت کم می آورند ، ساعاتی از کلاسها به خودستایی و ذکر خاطرات مربوط به شهرت و جاه و جلال استاد و سفرهایش سپری می شود .

 

17 . وفور استفاده از اساتید حق التدریسی که غالبا صلاحیت تدریس در دانشگاهها را ندارند و چون در استخدام دانشگاه نیستند ، احساس مسئولیتی در قبال دانشجویان و درس و آموزش بهتر حس نمی کنند و نمی توانند دردها و مشکلات دانشگاه را درک کنند یا برایش وقت بگذارند . این اساتید در جلسات آموزشی شرکت نمی کنند و تذکرات کافی را نمی شنوند . اساتید نیمه وقت دانشگاه آزاد هم چیزی در این مایه ها هستند .

 

18 . حاکمیت روش های آموزشی قالبی و کلیشه ای و فرسوده و ناکارآمد و غیرفعال و فقدان روحیه پرسشگری و علم محوری و تفکر گرایی در عموم دانشگاهیان (‌اساتید ؛ دانشجویان ؛ کارمندان ) .

 

19 . وجود اساتیدی که به دانشگاه تنها به عنوان محل امرار معاش یا کسب و حفظ پرستیژ نگاه می کنند و انگیزه علمی و فکری زیادی برای فعالیت کارساز ندارند و خودشان را برای تدریس بهتر به زحمت نمی افکنند .

 

20 . ضعف فرهنگی دانشگاه ها در حل مشکلات فرهنگی و ذهنی و روحی دانشجویان و ناتوانی در مواجهه به آفات متنوع ضد فرهنگی راه یافته از دبیرستانها و محیطهای بیرونی ( خانواده و محله و جامعه ) به دانشگاهها .در برنامه ریزی های فرهنگی دانشگاهها  که به نهادها و بخشهای مختلفی دردانشگاه ها مربوط می شود  ، سیاست فرهنگی منظم و مدبرانه دنباله داری به چشم نمی خورد که در راستای اهداف بلند نظام اسلامی باشد . خانم محترمی از استادان دانشکده فنی به من می گفت : دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه از بس مشکلات حاد فرهنگی دارند که اساسا در حال و هوای درس و انگیزه ها و اهداف درسی قرار نمی گیرند و باید از آغاز  در مورد درس و مطالعه و اهداف آموزشی و مشکلات مربوطه به حد کافی توجیه شوند وگرنه درسها برایشان بی فایده است .  

 

21 . سیاست زدگی دانشگاهها که بیشتر به سال ها قبل مربوط می شود ولی عوارض آن به شکل دیگری (‌رکود سیاسی )همچنان باقی مانده است . این ذهنیت هنوز در ذهن برخی دانشجویان هست که به جای حساسیت های مطلوب درسی و علمی و فرهنگی سازنده کوچکترین مساله صنفی یا سیاسی و اجتماعی را به وسیله و بهانه ای برای در هم ریختن وضع دانشگاهها تبدیل کنند .

 

22 . حاکمیت سیستم نمره محوری (آن هم به سبک غلط )‌

 

23 . نگاه ابزاری و کمکی دانشجویان به دروس عمومی ( این که دروس عمومی برای وصله پینه دروس تخصصی و افزایش معدل و رفع مشروطی دانشجویان است )‌.

 

24 . انتخابهای بی مطالعه و شانسی و الابختکی رشته دانشگاهی ( گاهی در بعضی کلاسها بیش از نیمی از دانشجویان می گویند رشته خود را ناآگاهانه و بدون علاقه انتخاب کرده اند )‌

 

25 . فقدان فضای آموزشی کافی و وضع نامطلوب فضاهای آموزشی مطلوب و استاندارد

 

26 . جمعیت انبوه دانشجویان در کلاس درس ( حاکمیت کمیت بر کیفیت -  کاهش هزینه های دانشگاه به قیمت افت علمی دانشجویان )‌

 

27 . عدم ارجگذاری دانشگاهها نسبت به اساتیدی که تدریس بهتر و موثرتری دارند و به خاطر محبوبیت علمی و معنوی و نفوذ فکری ، دانشجویان را متحول می سازند .

 

28 .  کثرت دانشگاهها و مراکز آموزشی ای که به راحت طلبی و تنبل پروری و نمره دادن ارزان عادت کرده اند . وجود دانشگاهها و مرکز آموزشی خاصی که به سالن جشن و عروسی و تفریحات سالم و غیرسالم بیشتر شبیهند تا به دانشگاه . جالب این که ساختمان آموزشی و راه پله ها و کلاسهایش هم شبیه تالارهای جشن و عروسی می ماند و در راه پله ها جلو چشم مسئولان آموزشی و اساتید همه با هم مغازله و مذاکرات عاشقانه می فرمایند و اساسا ساختارشان این گونه است .  

 

29 . راه یافتن تنشهای تند بین قومیت ها و نژادها و گویش ها و مذاهب به دانشگاهها . متاسفانه این مشکل روز به روز حادتر می گردد . مثلا مشاهده می شود که دانشجویی که در دانشگاه درس می خواند در بیرون عضو گروههای سیاسی مسلح تندرو و تفرقه افکن است .  گاهی کم مانده که آدم به یاد اوایل انقلاب بیفتد که دانشگاه صحنه صف آرایی و سنگربندی و قشون کشی گروههای مختلف شده بود . گاهی این قضایا نه در دانشگاههای شهرستانها که در دانشگاه تهران هم کم و بیش مشاهده می شود .    

 

30 . فقدان وسایل کمک آموزشی در کلاسها . آموزش در بسیاری از کلاسهای دانشگاهها هنوز با گچ  و تخته سیاه رشدیه به همان سبک صد سال قبل پیش می رود و از رایانه و ویدئو پرژکتور و اپک و .... بسیار کم استفاده می شود و طبق معمول مشکلات مالی و اداری و فقدان امکانات کافی بهانه می شود . در برخی دانشگاهها کلاسها به محبس یا دخمه تاریکی می ماند و صندلی ها درب و داغان و در و دیوار پر از خاطرات و شعر و طنز . جلسه امتحان در برخی دانشگاهها واقعا زجر آور است : تاریک و بسیار گرم و همراه با سر و صداهای مزاحم بسیار و آزمونی که سه چهار ساعت طول می کشد .   

 

۳۱ . وضع شلوغ و آشفته و شلم شوربای اقامتگاه یا خوابگاههای دانشجویی که به هرجایی شبیه است جز خوابگاه دانشجویی . البته فضاهای عمومی خیلی از دانشگاه ها هم همین طوری است .

 

۳۲ . هیچ عاملی برای ادب آموزی و فرهنگ پروری و نظم بخشی به کارهای مربوط به دانشجویان وجود ندارد و این دانشجویان هستند که سر خود هر کاری خواستند می کنند . دانشگاه را اوایل و اواخر و اواسط ترم با توطئه های از پیش طراحی شده و سازماندهی شده به تعطیلی می کشانند و بهانه ها زیاد است : جشن آغاز سال تحصیلی ، مسابقه فوتبال ، طناب کشی بین دانشجویان ، اردوهای تفریحی و آموزشی ، رفتن به فرجه برای آمادگی امتحانات ( آن هم یک ماه مانده به تعطیلی ترم )  . سالها قبل هم که انواع تحصن و اعتراض و محکوم کردن و " آزاد باید گردد و اعدام باید گردد " بهانه های تعطیلی بود .

 

             

                    

ضمیمه اول : خاطرات و برخی از عکسهای سفرمان به زبان همسرم

یادگار نیشابور

آرامگاه‌ خیام

بر مزار حکیم عمر خیام نیشابوری به بنای یادبود این ریاضیدان شاعر می نگرم . مردی از اهالی فلسفه و شوخ طبعی های شاعرانه . در برابر مزاری سرد و خاموش ایستاده ام با سنگقبری بزرگ و سیمانی . کمی دورتر نیز عطار نیشابوری در این خاک کهن آرمیده است . برای دیدن مزار خیام باید ۳۰۰ تومان پرداخت و این مبلغ برای چنان شخص خردمندی بسیار کم است . تفکر شاعرانه خیام از یک سو یادآور تفکر خوشباشی اپیکوری است و صادق هدایت و فیتزجرالد و نهیلیسم و اباحی گری غربی با حواشی تزیینی عرفانی و الهی . از یک سو یادآور حافظ شیرازی و عرفان افلاطونی است با شوخ طبعی های شاعرانه و رندی های حافظی . البته به نظر برخی اکثر اشعار از شعرای سرگردانی است بی نام و نشان و برخی در دواوین متعدد دیگران هست و بسیاری از شعرهای خیامی هم به علی خیامی نسبت داده می شود که شخص دیگری بوده . جمعا حدود ۱۴ رباعی اصیل به حکیم نیشابوری نسبت داده می شود که برخی در مرصادالعباد هم آمده است . به هر حال این مرد بزرگ الهی چنان که استاد فقید محمد تقی جعفری در مکتوب خویش در باره خیام آورده از تفکرات خیامی و تردیدها و لذتگرایی های آن چنانی پیراسته بوده و چنان که سزاوار یک حکیم الهی است اندیشه های عمیقی در باب الهیات و مبدا و معاد داشته است .

آنان  که   ز  پیش   رفته اند   ای  ساقی

در  خاک   غرور  خفته اند   ای   ساقی

بیرون مزار خیام کودکی با ترازو در دست می خواهد ما را وزن کند . رئیس دانشگاه به کودک می گوید همه اینها ( جمعی از اساتید ) را به حساب ایشان (من) وزن کن . همه یک یک روی ترازو رفتند و به رئیس دانشگاه گفتم که اینها را خوب وزن کنید تا پس از مسئولیت اضافه وزن نیاورده باشند . رئیس دانشکده علوم پیشدستی کرده صد تومان به کودک داد . گفتیم : با این مبلغ نمی توان سخاوتمندی نشان داد . می خواهید برای همه بستنی بخرید  . من صد تومان دادم و چند تن دیگر نیز تشویق شدند و هر یک صد تومان به کودک دادند .

 

داشتم راههای بیابانی اطراف نیشابور را نگاه می کردم که چه بزرگمردانی از این مسیرها گذر کرده و رفته اند و و به دریا پیوسته و اینک در سینه خاک خفته اند  . از امام رضا تا خیام و عطار و ....

                                           زان پیش تر ای پسر که  در  رهگذری

خاک  من  و  تو  کوزه  کند  کوزه گری

***

من دیدم اگر ندید هر بی  بصری

خاک پدرم در کف هر کوزه گری

پاورقی اول : زندگینامه خیام

جهاد فکری و شمشیرهای فرهنگی امروز

 

جهان امروز جهانی است که بیش از هر چیز با پیام های فکری علمی و فرهنگی و تبلیغاتی اداره می شود . امروز نقش فعالیت های فکری و فرهنگی از بمب اتم و انرژی هسته ای هم تاثیرگذارتر است . امروز دقیقا انواع گلوله های فرهنگی و خمپاره ها و نارنجک های فرهنگی  و تانکها و هواپیماهای بمب افکن فرهنگی و تبلیغاتی داریم که قویتر از دینامیت و تی ان تی و بمب شیمیایی و سلاح های میکروبی کار می کنند .

                               Homeland Security poster: Your pen is no enemy if you keep your criticism of George Bush to yourself                        

همه گروه های ضد بشری با تمام توان به کارهای قلمی و فکری و تحلیلی و خبری روی آورده اند . امروز سایتها و وبلاگها و کانال های ماهواره ای و مطبوعات اینترنتی بسیار بیشتر از سواره نظام و لشکریان توانمند و تا بن دندان مسلح در عرصه سیاسی و اجتماعی اثرگذارند . چون از همه حصارها و مرزها و فیلترها عبور می کنند و اندیشه ها و افکار و دلها و مغزها را شخم می زنند و کشت و زرع می کنند و حاصل برمی دارند و برای دهها سال بعد موج انگیزی و جریان سازی می کنند .

 

دامنه این فعالیت ها به قدری گسترده و پیچیده و متنوع است که با هزاران نیروی مجهز نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و هیچ کار فیزیکی دیگر نمی توان در برابر این قبیل فعالیتها مقابله کرد . از قضا ، دامنه های امواج نیرومند و دنباله دار فکری و فرهنگی ، همان نیروهای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی را هم متحول می سازد و شکل می دهد .

 

سیاست شیطانی کثیفی که در همه دنیا ( مخصوصا در برابر فرهنگ ما و ملت ما و کشور ما)  دنبال می شود ، این است که همه جا پیروان ادیان و مخصوصا اسلام را در قالب پیامهای فرهنگی سخیف و نادرست و شیادانه وکینه توزانه مورد تهاجم قرار دهند و با کارهای فرهنگی نامقدس و تمسخر و لجن مالی مقدسات ( البته با زبان لطیف رسانه ای )‌ ، خشم مسلمانان را جریحه دار کنند و آنان را به جای فعالیت های سالم و تاثیر گذار و سازنده فرهنگی ، آرام آرام  به فاز نظامی قهرآمیز و کارهای خشونت آمیز وادارند و همین عکس العمل مسلمانان را هم به عنوان سوژه های تبلیغاتی به کار گیرند و بیش ازپیش علیه مسلمانان تبلیغ کنند و پیروزی منطق خود و ضعف منطق مسلمانان را نتیجه بگیرند .

 

 http://www.pafop.org/images/pengun.jpg

 

سالهاست که در خود ایران هم پروژه مورد نظر بدین صورت دنبال می شود که تا حد ممکن از همه ابزارهای فرهنگی مطبوعاتی و اینترنتی استفاده شود و مراکز مدیریتی و سیاسی و قضایی و اطلاعاتی و انتظامی را منفعل و خشمگین و حساس ساخته و در مقابل عمل انجام شده قرار داده و به کارهای فیزیکی و پلیسی محض وادارند و از حربه دمکراسی و آزادی یعنی بازی "رقص دمکراتیک تند و برانگیختن برخورد خشن متقابل " استفاده بهینه کنند و غوغاسالاری فرهنگی را به غوغای سیاسی و سپس غوغای اجتماعی تبدیل نمایند و هوچیگری رسانه ای را جایگزین بحث و نقد علمی و منطقی و منصفانه و راهگشا سازند .  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 We design all our handmade Well Dressed Bullet products; Belt Buckles, Bolo Ties, Bullet Pens, Card Guards, Clocks, Key Chains, Shotgun Shell Bar & Party Lights and more.

کارهای فرهنگی بیگانگان بسیار متنوع و قوی و دنباله دار و تاثیر گذار است و به ظاهر حق به جانب و علمی و آزادی خواهانه !و معمولا کارهای فرهنگی ما بسیار ضعیف ، سر هم بندی شده ، عجولانه و موسمی ، با لحن و بیانی غالبا یکنواخت و ساده و مطالب بسیار بسیار تکراری و ترکیبی از عناصر ضد تبلیغی همراه است .

آیا « جهاد فرهنگی » همین است ؟

 آیا انتظار خدا و رسول و قرآن کریم و اهل بیت و مردان پاکی که در بستری از خون زیر خاک خفته اند ، از دین باوران خردمند و آگاه و خلاق و متدین در همین حد است ؟

The image “http://img.alibaba.com/photo/51302470/Craft_Sword__Medallion_and_Pen.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

 

http://www.pafop.org/images/mobilephone3.jpg

 

 

آیا زدن چند متر پارچه و پلاکارد تبریک و تسلیت در میلاد یا شهادت ائمه و مولودیه و مرثیه سرایی کافی است ؟‌

آیا گسترش محافل مرثیه و روضه و دعا به تنهایی می تواند این خلا عظیم فرهنگی را پرکند ؟

 

http://www.cartoonstock.com/newscartoons/cartoonists/ena/lowres/enan84l.jpg

 

آیا تکلیف الهی خود را در این عرصه خوب ادا می کنیم ؟  آیا همین که از قدرت سیاسی و نظامی برخورداریم ، کافی است ؟

آیا برنامه ریزان صدا و سیما به محتوای فرهنگی و دینی برنامه های خود اندیشیده اند ؟ آیا این برنامه ها در برابر برنامه های پوچیگرا و الحادی و ضد میهنی آن سوی مرزها می تواند نقش مهمی ایفا کند و آیا به توانمندی های صدا و سیما واقفند ؟ وآیا از این توانمندی ها استفاده کافی می کنند ؟

Ballpoint Pens

 

آیا به تعداد نیروهای اطلاعات و بسیج و سپاه و ارتش نباید نیروی ورزیده کارساز و اثرگذار و جریان ساز فرهنگی داشته باشیم ؟‌

آیا بدین منظور کاری کرده ایم ؟‌ کجاست آن کارها ؟ آیا ما توانسته ایم ذهن کودکان بسیار کنجکاو و جوانان بسیار آگاه و پرسشگر را آرام و قانع کنیم ؟

آیا مساجد به عنوان مرکز پایگاه فرهنگی دین به این رسالت عمل می کند ؟ در چند درصد مساجد کار فرهنگی و فکری صورت می گیرد و چند درصد مساجد اساسا تعطیل یا راکد است ؟

آیا دانشگاهیان و روحانیان و طلاب فرهیخته و متعهد یک صدم آن همه سوز و گداز و اشک و غم دینی ، تلاش جدی و اثرگذار فکری دارند ؟ آیا اصولا احساس می کنند که در میان جنگ همه جانبه فرهنگی قرار دارند . آیا صدای شلیک گلوله ها را می شنوند . یا اساسا در این عرصه نیستند .

 

The image “http://www.college.columbia.edu/cct/jan04/images/feature4_03.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

 

آیا با شگردهای ضد فرهنگی دین ستیزان که هر لحظه رنگ نویی به خود می گیرد ، آگاهند و آیا وقت آن نرسیده است که عالمان دین علیه جبهه های متحد کفر و فساد و تباهی و تزویر بین المللی اعلام جهاد فکری و بسیج فرهنگی کنند ؟

آیا امروز در کربلای جهان معاصر ، فرهنگ دینی و انسانی و پاکیها به خاک و خون کشیده نشده و پیکر حقایق مقدس جاودانه، قطعه قطعه نشده است ؟

 

 The image “http://www.geocities.com/perry_peterson_1999/ring-pen.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.