علاقه ها و اندیشه ها

 

آدم ها : قیافه ها ، احساسات ، اندیشه ها ، عملکردها  

                                                                                       

نفر اول :  من با گروه خاصی کار ندارم . زندگی خودم را می کنم . اول عاشق تیپ و قیافه فردی می شوم و بعد احساساتش و بعد افکارش را هم به تدریج دوست می دارم و جز در موارد استثنایی هیچ انتقادی به افکار و اعمالش نمی کنم ... اما تا تیپ و قیافه کسی توی دلم ننشیند به او سلام هم نمی کنم . قیافه هم یا باید زیبا و چشمگیر و دارای پرستیژ باشد یا طرف ، ادم حسابی و مشهور باشد ... من حتی کتابهایی را که دوست دارم این طور انتخاب می کنم ....هیچ وقت کتاب نویسنده ای را که مشهور یا خوش تیپ و یا مد روز نباشد نمی خوانم .... هیچ وقت کتابی را بر اساس مطلب و محتوا انتخاب نمی کنم .

 

نفر دوم :  من به گروه ها و تیپ های .....عشق می ورزم . همه کسانی را که در این مایه ها باشند ، دوست دارم و هیچ وقت به افکار و عقاید و اندیشه هایشان گیر نمی دهم  و با مخالفان و منتقدان شان هم امکان ندارد سازش و تفاهم داشته باشم .

 

نفر سوم :  نسبت به افراد خاصی احساسات و عواطف دوستانه پیدا می کنم و بعد به خاطر دوستی آنها همه یا اکثر حرف ها و اندیشه هایشان را هم می پذیرم و حوصله ندارم که  افکار و اندیشه هایشان را نقد و بررسی کنم یا راستش را بگویم که  جراتش را ندارم ...

 

نفر چهارم :  خیلی با تیپ و قیافه ظاهری افراد کار ندارم . بیشتر به واقعیت عینی و عملی و اتفاقات ناشی از شخصیت افراد نظاره می کنم . هنگامی که در عمل این رفتارها و حرکات و اتفاقات را معقول و زیبا و اثربخش می بینم به شخصیت افراد مربوط به این اتفاقات و اعمال هم علاقه پیدا می کنم ...در مورد اندیشه ها و جریان های فکری هم فله ای کار نمی کنم بلکه با بحث انتقادی پیش می روم . هر وقت روی مطالب و حقایق معین منطقی با افراد خاصی تفاهم پیدا کردم ، طبق همین موارد مشترک عاطفه و احساسات نشان می دهم ...

 

نفر پنجم :  فکر می کنم توی دنیا هرکس فقط برای خودش زندگی می کند و بقیه کشک است . هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد . من هم بر اساس منافع شخصی خودم دنبال کسانی می گردم که حرص و طمع و منافعم را تامین کنند و قیافه و تیپ و اندیشه و احساس آنها و حتی دیندار و بی دین بودنشان اصلا برایم مهم نیست . فقط فکر می کنم که بالاخره چی گیر من یکی میاد ؟  

 

                                                                    شما جزء کدام یک از این پنج نفر هستید ؟‌ یا از جنس دیگری هستید ؟

 

آیا در تاریکی ارتباطات می توانید نقاط سایه روشن شخصیت آدم ها را خوب ببینید ؟

      

  

ضمیمه اول : نماز جماعت در پایگاه نظامی «وست‌ پوینت»

نظرات 17 + ارسال نظر
مسافر شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.farvardin86.blogsky.com

سلام
وبلاگ جالب و زیبایی دارید.

استاد رضا محمدی تبار شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:37 ب.ظ http://nopi.blogsky.com

تعبیر خواب - استخاره - تفال - مشورت
09121536406
02517750027
02517738160

علی شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:12 ب.ظ http://www.koodakhttp://www.koodak2.blogfa.com/

که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی

که به کوی می فروشان دوهزار جم به جامی

شده ام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم

که به همت عزیزان برسم به نیک نامی

تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن

که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی

عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود

نه به نامه ای پیامی، نه به خامه ای سلامی

اگر این شراب خام ست، اگر آن حریف پخته

به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی

ز رهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیح

که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی

سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش

که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی

به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت

که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی

بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ

که چنان کشنده ای را نکند کس انتقامی

حافظ





امید شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.harf-e-tanhaei.blogfa.com/

سلام دوست عزیز؛
وبلاگ پر بارتان را خواندم. البته نه کامل؛ چون نمی توان تمام آنرا در چند جلسه کامل مطالعه نمود ولی دو ساعتی پای مطالب شما نشستم و خواندم. از معدود بارهایی بود که بعد از تمام شدن (یا بهتر بگویم خسته شدن) از مطالعه پای مانیتور و خواندن مطالب وبلاگ ها احساس کردم که عمرم هدر نرفته است.
هل من ناصر ینصرنی، آن روی تلخ روزگار ما، دینداری مورثی، آدم های قالبی، بیماری تنبلی، مرگ در آینه آم ها، زیبایی های اسلام، راه های انتخاب یک دین و چندین مطلب دیگر را خواندم و برای خواندن بقیه حتماً حتماً بر میگردم.
بازهم برایتان آرزوی سلامت و موفقیت دارم و از اینکه من کمترین را مورد عنایت قرار دادید سپاسگذارم.

کبوتر بین الحرمین یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:54 ق.ظ http://nodbe-feragh.persianblog.com

سلام.....
انشاالله عزاداری ها مقبول باشه
.
.
.

.... اینجاست که حسین (ع ) می فرمایند میدانم درد شما چیست ؟«ملئت بطونکم من الحرام» آری شکم های شما از حرام پر شده است. ...
.
.
.
دولت عاشقی به روز شد . منتظر قدوتان .

محمدعلی(ایران اسلام) یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:29 ب.ظ http://iranislam.parsiblog.com

سلام
راستش من تلفیقی از این پنج گروه هستم. نه البته همه همه!
راستش افراد با عقایدشون شناخته میشند. بعد بقیه چیزها هم مطرح میشه.
انگار اولین نفری هستم که متن رو خوندم و کامنت میذارم نه؟؟

یا علی

سیاه یا سفید؟؟

بوکفا دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:33 ق.ظ http://www.bookfa.blogfa.com/

سلام دوست من
ممنون از لطفتون
البته من از قبل با کتابنمای مفیدتان آشنا بودم
روشن هست که کار من به گستردگی کار شما نیست
البته با چند تفاوت
اول اینکه اینجا کتابخانه ی شخصی من هست
پس هر کتابی اینجا پیدا نمیشه!
بعد هم من صرفا لینک ها رو جمع آوری نکردم بلکه تمام کتاب ها رو دوباره -یا برای اولین بار- آپلود کردم.
لینک شما هم قرار گرفت
شاد و سلامت باشید

حمید دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:05 ق.ظ http://www.hamid-man.blogfa.com

سلام
ممنون که به وبلاگم سر زدی
مطالب من بیشتر در این وبلاگ نوشته میشه نه در وبلاگ ارومیه
اونجا بیشتر برای لینک همشهریان ارومیه ای هستش
در ضمن در وبلاگ خودم فراخوانی دادم که می خوام بخونید و نظر بدهید.اگر موافق بودید شما هم اونو تبلیغ کنید.
ممنون

[ بدون نام ] دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ق.ظ http://akass9431.persianblog.com

راستش ظاهرا بجز گروه چهارم بقیه گروهها یه چیزی تو
زندگیشون کم دارن ولی به نظر من ارتباط بین آدما فقط به منفعتی که از هم میبرن پایدار میمونه میدونی استاد عزیزاگه مردم از دینشون نفعی نبرن من مطمئنم که ازش میبرن
حتی ارتباطاتشون با پیامبرشون وامامشون ودنیا وآخرتشون مربوط میشه به نفی که از اونا میبرن
میگی نه
من که میگم حتی آدما اگه از خداشون نفی نبرن علنا منکر خدا میشن
پس باید جزو کسانی بود که ارتباطی هم اگه ایجاد میشه بدون نفعش نباشه وحداقل منفعت این ارتباط از ضررش بیشتر باشه تا بتونه نفس بکشه
حالا این منفت میخاد دنیایی یا آخرتی باشه غیر از اینه؟

مریم اختیاری سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:54 ق.ظ http://maryam1370.persianblog.com

دوست عزیز سلام
من برگشتم خیلی دلم براتون تنگ شده بود
ممنون که تو این مدت وبلاگمو تنها نذاشتی
منم کلی تو مشهد دعا کردم
راستی آپ کردم خوشحال میشم سری بزنی

مهم نیست سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:37 ق.ظ http://akass9431.persianblog.com

سلام ممنون از اینکه نظرتونو فرمودین راستش اولش از اینکه منو بخاطر نمیارین چون از شاگردان مهمتون نیستم اما استادا برای من اهمیت دارن .
بخاطر اینه که اسممو نمیتونم بگم چون اصلا بیاد نخواهید آورد
اما نظر تون در مورد ارتباط آدما با دینشون متینه
راست حسینی به نظر شما اگه دین راه گشا نباشه همین دین های تحریف شده رو میگم اونوقت ارتباط بین دین وآدما رو چطور میشه توجیح کرد منکه میگم اونا اون دنیارو ندیدن فقط چیزایی از اون شنیده انداونماز زباندینفروشانی که فقط دینو وسیله معاش خودشون کردن خودشون هم که با تحقیق ایمان نیاورده اند پدر زادی دیندار شده اند یعنی مذهبشونو مدیون پدرو مادرشون هستند
همینطور سطحی وبدون آگاهی تا چشم باز کردن دیدن مثلا مسیحی اند ویا مسلمانند
یعنی اول مسلمان شده اند و تازه الان میخاندینو با سلیقشون وقف بدن به نظر من درصد خیلی زیادی مردم اینجوریند یعنی حتی ارتباطشون با دینشون بستگی داره به نفع خیالی ویا واقعی که از دین میبرن
مثلا خودشونو آدم دینداری نشون میدن منتهی تا زمانی که
بهشون ضرری نداشته باشه اگه ضرر باشه اونقسمت دینو بیخال میشن
این قصه امروز ودیروز نیست از اول تاریخ بشر بوده وخواهد بود
یه مثال دیگه میزنم ودیگه مزاحم نمیشم
خداوند متعال انسان طماع رو بهتر از خود آدم میشناسه
بهمین خاطره که برای تشویق ادم به آدم شدن وعدههای فراوان وبرای ترساندنش وعده عذاب درد ناک میده چون میدونه این انسان اگه از چیزی منفعت نبینه ویا از چیزی نترسه هیچ رابطهایی با اون چیز برقرار نمیکنه
فیلسوفی میگفت این احتیاج است که دو نفر رو پیش هم نگه میداره اگه احتیاجی بهم نداشته باشن اون ارتباط خود بخود از بین میره
حالا این وسط ممکنه احتیاج یه طرفه باشه
موفق باشی

کمی پنجره سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:45 ب.ظ http://meslekaboutar.blogfa.com

سلام
زیبا نوشته بودید... کاش همه ی ما توی زندگی وجدان رو در اظهار نظرهاش محل توجه قرار می دادیم.کاش...
موفق باشید..

تنهاترین تنهایان سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:36 ب.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
0000000000000000
سلام بر عاشقان حسین (ع)
سلام بر شراره ها و شکوفه های عزیز
خوبی انشالله ؟
امیدوارم که با توکل بخدا زندگی بر وفق مرادتون باشه
یادمه وقتی بچه بودم وقتی تشنه میشدم و آب می خواستم و بهم آب میدادن
وقتی آب می خوردم و یه آهه جانانه از سر رفع تشنگی می کشیدم
بهم میگفتن این کارو نکنم میگفتن بگو : سلام بر حسین شهید
لعنت به یزید ٬ سلام بر لب تشنه ات یا حسین شهید
اکثر ماها از همون بچگی حسین (ع) رو میشناسیم
من که فکر میکنم هر چی بزرگتر میشم
گناهکارتر میشم و سیاهتر و از حسینیا دورتر
ولی هنوزم هر موقع که کارم گیره سریع می دوئم دمه در خونشون
نمیدونم چرا ولی هنوزم همیشه کمکم میکنن ٬ همیشه هوامو دارن ...
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
وگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
فرصتی دست داده تا من حقیر تنهاترین سعادت آن را داشته باشم تا زائر کربلای معلا باشم
انشالله اگه عمری باقی باشه در تاریخ یازدهم اسفند ماه به مدت ده روز زائرم
که نیمی از آن را در نجف اشرف و زیارت حرم مطهر امام علی (ع) و نیم دیگر آن را در کربلا و حرم مطهر امام حسین (ع) و آقا ابا الفضل العباس (ع) خواهم بود
از این سبب از شما دوست و همراه عزیز وبلاگ نویسم دعوت می کنم تا به کلبه تنهایی من قدم رنجه فرمایید
پیشاپیش روز اربعین حسینی رو خدمتتون تسلیت عرض می کنم
شما رو به خدا ، خدا رو فراموش نکنید
در پناه حضرت دوست دلشاد باشید و امیدوار
یا حسین شهید
خداحافظ ... خداحافظ ... همین حالا ...
0000000000000000000000000000000000000
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

کورش چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:11 ب.ظ

گر تو سنگ و صخره و مرمر شوی

چون به صاحب دل رسی گوهر شوی


مهر پاکان در میان دل نشان

دل مده الا به مهر دلخوشان


.........................

وای آن زنده که با مرده نشست

مرده گشت و زندگی از وی بجست

..................................

دوستی جاهل شیرین سخن

کم شنو کان هست چون زهر کهن

....................................

گر به مظروفش نظر داری شهی

گر به ظرفش بنگری تو گمرهی

...............................

سلام

در مورد رابطه و دوستی مولوی شعرهای زیادی دارد ...برای من اولین مشخصه دوست این است که خطرناک نباشد ....قبل از خوب یا بد بودن خطرناک نبودنش مهم است منظورم از خطر عادتهایی است که او دارد و ممکن است مرا هم به خود جذب یا آلوده کند .... از آنجایی که دوست اهل کتاب و اندیشه به ندرت گیر میاید خصوصا در دنیای حقیقی بنابراین تقریبا از این حسن ناامید شده ام ....خصوصا اینجا که همه دنبال کار و پول و این چیزها هستند البته هم وطنان رو میگم ...تقریبا اینجا با آدمهای زیادی در تماس نیستم ...حتی به نوعی از آنها فرار میکنم ...مدتی پیش دل خوش کردم که با یک استاد در مورد ادبیات آشنا شده ام که در جلسه اول دیدم پیشنهاد مخدرات میکند مثل اینکه عرفای جدید ما تا یک بس تریاک و یک سیگاری حشیش نکشند نمیتوانند در پرتو نور حق محو شوند ....

برای همین ارتباطم را قطع کردم بعد هم هر چه سعی کرد که دوباره رابطه برقرار کند به نوعی فرار کردم ... متاسفانه ایرانیان کشور بلژیک از قشر پایین فرهنگ خودمان بوده اند فکر کنم آلمان و سوئد و فرانسه بهتر باشد چرا که در فرانسه با چندین نفر آدم حسابی برخورد کردم ، حسابی از نظر من یعنی اینکه آلوده نباشد ...ما در دنیایی زندگی میکنیم که سالم ماندن و آلوده نشدن یک افتخار شده است ...در دنیایی زندگی میکنیم که گناه نکردن افتخار است هرچند اگر ثواب نکنی ...اما طبق تجربه بیشتر دوستان من که با آنها صمیمی بوده ام دستکم ده سالی از خودم بزرگتر بوده اند اصلا نتوانستم با دوستان هم سن و سال رابطه برقرار کنم ...با آدمهای میان سال و خصوصا مسن خیلی راحت تر ارتباط برقرار میکنم ...من چیزهایی را که یاد گرفتم همیشه از دوستان مسن یادگرفته ام ....آشنایم با قرآن و مولوی که نقش موثری در زندگیم داشته اند ....توسط دوستانی بود که حداقل پانزده تا بیست سال از خودم بزرگتر بوده اند ....بیشتر هم سن و سالها معمولا دنبال بازی کردن و ارضا غرایز حسی بوده اند ...یه جورایی دلم میخواد قبل از پیر شدن و نزدیک شدن به مرگ خیلی چیزها را درک کنم ...اما واقعا در انتخاب دوست خصوصا در دو سال اخیر خیلی حساس شده ام ...اصلا به این فکر نمیکنم که برایم سود داشته باشند مهمترین فکرم این است که ضرر نداشته باشند ...به قولی ما را به سود شما امیدی نیست ... البته در دنیای مجاز دوستان خوبی دارم ...از اینجا خوشم میاد چون در مورد چیزهایی که دوست دارم تبادل نظر میکنم ...این بیرون همش باید در مورد موضوعات خسته کننده روزمره و تمام نشدنی صحبت کرد ...اما اگر بخواهم مشخصه اصلی یک نفر را بدهم ...دل پاکی است و سادگی ...اگر ببینم کسی دل پاک و ساده است حتی اگر سواد خواندن و نوشتن هم نداشته باشد شدیدا تحت تاثیرش قرار میگیرم ...

دفتر صوفی سواد و درس نیست

جز دل اسپید همچون برف نیست


یا حق

بوکفا پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:46 ق.ظ

بوکفا پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ق.ظ http://www.bookfa.blogfa.com/

سلام دوست من
لینک را چک کردم مشکلی نداشت
اگر باز هم با مشکل مواجه شدید از برنامه هایی که برای دانلود موجود است استفاده کنید.
شاد و سلامت باشید.

چماغ دار جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:43 ق.ظ http://akhoondak.blogfa.com

درود بر شما،

وبلاگِ (( آخوندَکهای کِرواتی و مُومِنین مُدِرن )) آپ شد:

دفاع امیر المونین (ع) از ایرانیان
http://akhoondak.blogfa.com/post-4.aspx

(پرادختن به مناظره ای بین سایت درفش کاویانی و دانشکده علوم حدیث.)

به من سری بزنید.

با سپاس و بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد