ناشکیبایی و کم ظرفیتی

   ناشکیبایی و کم ظرفیتی

                        خداوندا دلی دریا به من ده
                           
 در او عشقی نهنگ آسا به من ده
                                       
 حریفان را بس آمد قطره ای چند
                                                    
 بگردان جام و آن دریا به من ده

* گاهی نگاه می کنم به کم ظرفیتی های عجیب و غریب فکری و روحی و اجتماعی مان و ناشکیبایی ها و کم تحملی هایی که این جا و آنجا داشته ایم و داریم و فکر می کنم به این که چطور ما صاحب دینی جهانی و جهانشمول هستیم و مکتبی داریم با منطقی فولادین  ، و گذشته فرهنگی بس پربار و درخشان با آثار و اندیشه هایی بس متنوع و غنی و  از طرفی منتظر ظهور منجی ای هستیم که با تفکری جهانی و منطقی قابل قبول برای همه بشریت و ظرفیتی متناسب با آن بر همه جهان و جهانیان حکومت خواهد کرد و سطح و افق علم و فکر و فرهنگ و فناوری را از دو درجه به 27 درجه خواهد رسانید .

 

*  گاهی فکر می کنم که ما اگر زمان پیامبر بودیم و می دیدیم با ابوسفیان کنار آمده و وحشی قاتل خونخوار حمزه سیدالشهدا را بخشیده حتما هزار سوال و اعتراض داشتیم و اگر می دیدیم علی در مسجد کوفه بر همه ناسزاها و نارواهای خوارج مسلکان و بدتر از آنان لبخند قاهرانه ای زده و با بی تفاوتی از کنارشان عبور می کند بر علی نهیب می زدیم و اعتراض می کردیم مخصوصا اگر می شنیدیم که گفته است : به معاویه و یارانش ناسزا مگویید ؛ من دوست ندارم که ناسزاگو باشید بلکه اعمال شان را توصیف کنید بهتر است . یا متوجه می شدیم که فرزند ابوبکر ، محمد بن ابی بکر را از فرماندهان صدیق خود انتخاب کرده یا بعد او را عزل و مالک اشتر را به جایش انتخاب کرده باز اعتراض می کردیم . اگر امام صادق (ع) را می دیدیم که در مسجد النبی با ابن ابی العوجای زندیق و زندیقان دیگر به تفصضیل و کاملا محترمانه و منطقی بحث علمی می کند ، آنجا را ترک می گفتیم .

 

*  بسیار دیده ایم که توی یک اتاق کوچک یک شهر دور افتاده دو کارمند ساده تحمل دیدن هم را ندارند و بعد هر دو قرآن می خوانند که بله برادران بهشتی رویاروی هم در بهشت بر تخت های زرین تکیه داده و بی غل و غش با هم شاد و مسرورند : « وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ » .

 

* فرهنگ اجتماعی ما برای پوست خربزه انداختن و زیر پای همدیگر را جارو کردن بسیار قوی است . آن وقت دوستان براحتی پشت دوستی را خالی می کنند و هرکس زمین افتاد سنگباران می شود و به مهره سوخته ای بدل می شود که تاریخ مصرفش گذشته است و بدین وسیله سرمایه های انسانی بزرگی را به راحتی از دست می دهیم . سرمایه هایی که سالها باید برای دستیابی به آنها بکوشیم و معلوم نیست که بتوان دوباره جایگزین آنها را به دست آورد  .

 

*  سالها قبل در یکی از مجلات شرح مختصری بر آیه 17 و 18 سوره زمر ( مندرج درهمین تابلوی بالایی )  نوشته بودم و از این آیات می فهمیدم که طبق نگرش قرآنی ما باید پیشتاز درک همه نظریات علمی در همه زمینه ها باشیم و در مرحله بعدی با انتخاب بهترین و کامل ترین نظریات آنها را کاربردی و درونی و نهادینه و بخشی از فرهنگ خود گردانیم . اما بسیار دیده ام که حتی طرح نظرات و مسائلی ساده و سوالاتی معمولی چه سوء تفاهمات عجیب و عظیمی به وجود می آورد که همه از کم ظرفیتی و کوچکی مغرهای ماست . آن وقت می فهمم که دنیای علی چه بزرگ بوده و قرآن چقدر عظیم است و ما چقدر کوچکیم ... کوچک تر از یک استکان و بلکه انگشتانه و آنگاه به راحتی و شیوایی از دریا و اقیانوس حرف می زنیم .....

 

*  باید از خداوند بخواهیم قبل از آن که از ثروت و دانش و زیبایی و معنویت و پرستیژ چیزی به ما دهد ظرفیتش را هم عطا کند وگرنه نابود می شویم و بخواهیم ظرفیت های مثبت مان را افزایش و ظرفیت منفی مان را کاهش دهد  ....

 

* و برای آن که چون آب حوض کوچک خانه ای متروک یک جا نمانیم و نگندیم و در تنگنای محدودیت های ساختگی خود نپوسیم ، آرزو کنیم کمی شرح صدر پیدا کنیم و ظرفیتی بزرگ تر بیابیم :

- ظرفیت در برخورد با تیپ ها های مختلف سنی و شغلی و فکری موجود در جامعه  ؛

- ظرفیت در برخورد با سبک ها و  سلیقه های گوناگون ؛

-  ظرفیت در شنیدن ناشنیده ها و دیدگاه ها و  نظرات و نقدهای دیگران ؛

- ظرفیت در نقد پذیری و تحول گرایی ؛

-  ظرفیت در رویارویی با پیروان سایر مذاهب و ادیان و حتی بی دینان ؛

- ظرفیت در مواجهه با طوایف و قبایل و قومیت ها و  صاحبان لهجه ها و زبانهای دیگر ؛

- ظرفیت در مواجهه با ساکنان شهرها و مناطق و کشورهای دیگر ؛

- ظرفیت در مواجهه با خودی ها و ظرفیت و انصاف در برخورد با دشمنان ؛

- ظرفیت در فکر و فرهنگ و مطالعات ؛

- ظرفیت در خانه و خیابان  واداره و  جامعه و مدیریت و سیاست ؛

...... زمین خدا بسیار بزرگ است ؛ در دنیای خود برای هر یک از بندگان خدا جایی در نظر بگیریم و جهان را تنگ نسازیم .  خدا به ما لطف کند در چسباندن مارک ها و عناوین منفی بافانه هم کمی حقوق انسان ها را در نظر بگیریم و تا حدی احتیاط های شرعی (!) و اخلاقی را مد نظر قرار دهیم ( کمی بیشتر از وسواس در طهارت و نجاست و شکیات نماز یا همان اندازه ) و به سخن پیامبر اسلام اذعان داشته باشیم که حرمت انسان باورمند از کعبه بیشتر است و به قول علی (ع) به مالک اشتر : « دلت را نسبت به مردم از مهر و محبت و اظهار لطف و نیکی آکنده ساز و چونان درنده ای وحشی بر آنان متاز که امکاناتشان را به غنیمت بری ؛ زیرا آنان یا یا همکیش و آیین تو هستند و یا انسانی همنوع و شبیه تو در خلقت الهی » * و این آیات را یک بار دیگر هم بخوانیم و درست بفهمیم که : و لاتقولوا لمن القی الیکم السلام لست بمومن  .....و ..... ان بعض الظن اثم ....

-----------------------------------------------------------

* « واشعر قلبک الرحمة للرعیة، والمحبة لهم، واللطف بهم، ولا تکونن علیهم سبعا ضاریا، تغتنم أکلهم، فإنهم صنفان: إما أخ لک فی الدین، أو نظیر لک فی الخلق.»

نظرات 27 + ارسال نظر
behshad ( Booter ) yahoo 8 final جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.booter-rasht.blogsky.com

salam dost khob khobi hamsayeh jan aziz wblaget jaleb va motnaveh bood
age tonesty be man ham sar bezan va nazareto bego moafagh bashy
behshad
bye

درجستجوی معنا جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:02 ب.ظ http://darjostejoyemaana.blogfa.com/

سلام وتشکرازحضوردرمعنا...

باربارا دی آنجلیس : شما این توان را دارید که زندگانی ای سرشار از عشق و رضایت بیافرینید

درجستجوی معنا جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:02 ب.ظ http://darjostejoyemaana.blogfa.com/

قالبهای ذهنی به زبان ساده نقشه هایی هستند که بعد از کودکی ، توسط خودمان در ذهنمان جای داده شده است . تو وقتی به حالت بی قالبی تغییر نگرش می دهی ، براساس توکل و اعتمادی که به هستی و خالق هستی داری و بر اساس پیام های الهام گونه ایی که عشق به سوی دلت می فرستد ، بدون اینکه از قالب ذهنی خاصی دفاع کنی و یا به قالب کسی حمله کنی ، عمل خواهی کرد .تا وقتی خودت را به بازی قالبها سرگرم ساخته ایی محال است که بتوانی به توانایی های خارق العاده پنهان در وجودت دست یابی !

روزگار بی وفا جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:19 ب.ظ http://www.sajadl.blogfa.com

یکی از راد مردان بزرگ جهان تشیّع، کسی که در اخلاص و محبت نسبت به امیرالمؤمنین(علیه السلام) سرآمد عصر خود بود؛ کسی که ایرانیان به او افتخار و شیعیان به او مباهات می کنند؛ کسی که با رشادت خود برگی از برگهای تاریخ سرخ و سبز شیعه را به خود اختصاص دادو موجب شد تا در کنار نهمین برگ از نهال نورسته ربیع الاول سیب سرخ شادی جلوه ای دیگر نماید.


او که احیاگر غدیر ثانی و فطر دوم بود؛ او که با شجاعت خود باعث شد که از دل کوههای سهمگین غم و اندوه و مظلومیت موجی از اشک و شادی در چشمان دریایی ولی الله الاعظم به تلاطم درآید و لبان شیرین گفتار مولای متقیان بسان گلهای زیبای ماه ربیع بشکفد و این جمله گوهر بار به گوش شیفتگان مکتب علوی برسد که: « ای کاش حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) زنده بود و این خبر را میشنید. »


اویی که غنچه لبخند را در بهشت بر لبان یاس کبود احمدی رویاند و « فرحة الزّهراء » را آفرید؛ آری این بزرگ مرد کسی نبود جز « فیروز پسر ذکوان » که مردم لقب بابا شجاع الدین را برای او برگزیدند و اعراب کنیة « ابولؤلؤ » به وی دادند. .

روزگار بی وفا جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.sajadl.blogfa.com

یکی از راد مردان بزرگ جهان تشیّع، کسی که در اخلاص و محبت نسبت به امیرالمؤمنین(علیه السلام) سرآمد عصر خود بود؛ کسی که ایرانیان به او افتخار و شیعیان به او مباهات می کنند؛ کسی که با رشادت خود برگی از برگهای تاریخ سرخ و سبز شیعه را به خود اختصاص دادو موجب شد تا در کنار نهمین برگ از نهال نورسته ربیع الاول سیب سرخ شادی جلوه ای دیگر نماید.


اویی که غنچه لبخند را در بهشت بر لبان یاس کبود احمدی رویاند و « فرحة الزّهراء » را آفرید؛ آری این بزرگ مرد کسی نبود جز « فیروز پسر ذکوان » که مردم لقب بابا شجاع الدین را برای او برگزیدند و اعراب کنیة « ابولؤلؤ » به وی دادند. .

نیایش جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:57 ب.ظ http://zohorenoor.blogfa.com/

با سلام وتشکر از آثار بسیار خوب شما درپی تحقیقاتی نیاز به کتب جی پی واسوانی دارم می توانید کمکم کنید وراهنمایی کنید این کتب راچگونه دراینترنت می توانم تهیه کنم
محبوبم
اگر برای آن به سوی تو می آیم
کـه مرا از شعله ها ی دوزخ نجات بخشی ، بـگـذار کـه در آن جا
بسوزم
و اگر برای آن به سوی تو می آیم
که لـذت بهشت را بـه من ببخشی ، بگذار که درهای بهشت به رویم
بسته شود
اما اگر بـرای خاطر " تو "به سویت مـی آیـم
محـبـوبم
مرا از خویش مران ، متبرکم کن ، تا در کنار مهر و زیبایی جاودانه ات
تا ابد بمانم
جی پی واسوانی

شراره ها و شکوفه ها شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:21 ق.ظ

در باره ابولو باید گفت که اکثر مطالب در زمینه او ساختگی است و آمیخته به خرفات و تبلیغات غلط دشمنان اسلام و تشیع ... علاوه بر این که همان گونه که آقای تسخیری اخیرا مفصل گفته وی شخصیت بی ارزشی است .... همان طور که هیچ علم و فضیلتی از وی نقل نشده ....

شراره ها و شکوفه ها شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:32 ق.ظ

در مورد کتابهای جی پی واسوانی فرصت کمی داشتم که در شبکه جستجو کمم ... البته تقریبا همه یا اکثر کتابهای وی به فارسی ترجمه شده و در کتابفروشیها هست ... اما در اینترنت با فرصت کمی که من داشتم در وبلاگها و منابع زیادی نکات و مطلب بسیاری در باره او هست :
http://108-2a.blogfa.com/

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%A7_%D9%88%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C

http://tahavvol.mihanblog.com/

http://www.rahpouyan.com/Forum/topic.asp?TOPIC_ID=60&whichpage=2


شراره ها و شکوفه ها شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:59 ق.ظ

این متن از کتاب ازآن سوها نوشته ی جی پی واسوانی است

سه راه رویارویی بارنج


1- خدا عشق است عشقی همه گیر او هرگز دردی بر ما نازل نمی کند مگر انکه به خیر ما باشد .دردهای جسمانی وسایر ناراحتی ها بی هدف نیستند آنها درسهایی را که نیاز داریم به ما می آموزند وقتی که درسهایی مورد نظر را آموختیم ناراحتی به خودی خود از میان میرود


2- جوینده ی خدا باید مشتاق باشدکه خواست خدا را انجام دهد وحتی انجام خواست خودش را نبیند اگر خواست خدا باشدکه من رنج ببرم نباید آرزو کنم که بهبود یابم اگرخدا چیزی برای من می خواهد از آن روست که به من عشق می ورزد ایا بهتر نیست در اتش دوزخ بسوزم اماعشق خدا را دریافت کنم که بسیار برتر از نعمتهای بهشت است. عشق خدا تنها قانونی است که اهمییت دارد.وقتی می دانم او مرا دوست دارد دردی که برایم میفرستد شیرین قابل تحمل و معنادار است..می دانم که این درد گذراست و پس از آن یکبار دیگر عشق عظیم ورحمت بی کران خدا را با تمامی وجودم احساس خواهم کرد


3- تفاضا برای چیزی کمتر از خدا به نظر بچه گانه می رسد هنگام دعا که رو به خدا می کنیم هرگز نمی توانم از او چیز هایی دنیایی یا اسایش بخواهم زیرا در آن لحظات هیچ چیز بهتر وبرتر از عشق او نیست پس از خدا می خواهم که مهرش را به من بدهد وقتی که او از آن من است هرآنچه دارد به من تعلق میگیرد پس بی نیاز هستم


شراره ها و شکوفه ها شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:07 ق.ظ

به هر طریقی که دوست داری

و به هر زبان که میخواهی ،

به درگاه خدا دعا کن .

خدا همه زبانها را میداند .

به ویژه زبان سکوت را ، زبان دل را

این زبان ، زبان عشق است .

*****
بادا آن کس را که هرگز ما را فراموش نمی کند فراموش نکنیم .


جی.پی.واسوانی

نیایش شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:18 ب.ظ http://zohorenoor.blogfa.com/

باعرض سلام وادب خدمت شما بزرگوار از محبتتون سپاسگزارم می خواستم خدمتتون عرض کنم که کتابهای جی پی واسوانی رامن دارم وتاحدی مطالعه کردم ولی برای تحقیق باید از آثار ایشان استفاده کنم وچون محدودیت زمانی دارم وفرصت تایپ کردن آنها راندارم می خواستم بواسطه کتب ایشان دراینترنت بتوانم درفرصت کمتری کارم راانجام دهم ومطالب مورد نیازم راکپی کرده وبعد پرینت بگیرم به همین دلیل مزاحم شما شدم کتاب باخالق هستی ایشان انقلابی دردلها بوجود می آورد وهمچنین دیگر نوشته های ایشان البته برای شما گفتن این سخنان زیره به کرمان بردن است جسارت منو ببخشید

نیایش شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:26 ب.ظ

این چند کتاب راازاو می شناسم ونیاز دارم اگر باز هم کتابی از ایشان هست لطفا راهنمایی کنید
سخن عشق - جی پی واسوانی
تا سرای او - جی پی واسوانی
با خالق هستی - جی پی واسوانی
از آن سوها - جی پی واسوانی
صدای دانش - جی پی واسوانی
زندگی پس از مرگ - جی پی واسوانی
در پناه او - جی پی واسوانی
زایری در راه - تی ال واسوانی

شراره ها و شکوفه ها شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:20 ب.ظ

به سوی او 108 دعای ساده از مردی ساده
جی پی واسوانی
مترجم: فریبا مقدم
ناشر: کلک آزادگان
مجموعه 108 دعای ساده از دعاهای دادا جی. پی. واسوانی و مجموعه ای از نجواها و نیایشهای ساده وی میباشد. دعاهای این کتاب، دعاهای رسمی و مدون نیستند، بلکه اندیشه، کلام و عملی آمیخته به زندگی هر روز ما هستند که با عشق و خلوص به خداوند تقدیم میشوند.
--------------------

[ بدون نام ] شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:29 ب.ظ

پر بار ترین گنج،قلبی عاشق است که با همه در آرامش است(جی پی واسوانی).

مندوست شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:14 ب.ظ http://www.mandost84.blogfa.com

سلام

آخرین تصویر عبدالمالک هم اکنون به دست من رسید بیا ببین

همیشه عده ای گرگ صفت در کمین عشاق بوده اند وهستند از خدای متعال

نابودیشان را میخواهیم.

روح همه شهدا شاد....

علی یارتون

فرشته مهر یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ق.ظ http://mahmele-shekasteh.blogfa.com

"راز گل سرخ "

فرشته نمی دانست عشق چیست !

از خداوند اجازه خواست تا به زمین برود

عشق را ببیند و باز گردد

خداوند گفت : ممکن است اسیر عشق شوی و باز نگردی !

فرشته سوگند خورد که باز گردد .

خدا به او اجازه داد .

او بالهایش را گذاشت و

کنار کلبه مرد مومن و مهربانی "فرود" آمد .

مدام از لای لنگه در به خلوت او سرک می کشید.

و هر روز مهری از او بر دلش می نشست .

روزی آن مرد او را دید

و لبخندی زد

همان دم در دستان فرشته گل سرخی شکفت

فرشته آن را بویید و عطر عشق وجودش را سرشار ساخت .

ازآن روز زندگی برای فرشته سخت دشوار شد .

گاه عاشقانه به گل می نگریست

و گاه با آه و حسرت به آسمان نگاه می کرد و می گریست

مرد که متوجه حال او شد تاب نیاورد ....

و دلی که بر دنیا نداشت را برداشت و پر پرواز فرشته شد .

و هر دو به سوی خدا بازگشتند .

امشب" جشن عرس " آنها در آسمان است .

" دوست خوب پر پرواز به سوی پروردگار است "

نورا یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ق.ظ http://nooronline.persianblog.com

بسم رب النور

سلام خدمت دوست بزرگوارم. خوبید؟
با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما

خوشحال میشیم به کانون وبلاگ نویسان مذهبی هم سری بزنید
آدرس کانون: http://rbc.najva.ir

منتظر شما هستیم
یا حق

فرهاد یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:22 ق.ظ http://paragraph.blogfa.com

سلام
با نوشتن در مورد مسائل و مشکلات جاری در بین مردم و نشان دادن راه حل های مناسب بامید یافتن گوشهای شنوا و دستهای قدرتمند دست اندرکار برای رفع نقایص و تقویت نیرو های خلاق و پیشروی بسوی اهداف های والای انسانی خود از مسائل مهم دیگری هستند که متاسفانه این هماهنگی ها بسیار نادر پیش میاید و نوشته ها در لابلای صفحات روزنامه ها و در میان انبوه وبلاگ ها همچنان دست نخورده باقی میمانند و در مکاره بازار درویی ها و چاپلوسی ها و خود باختگی ها رنگی ندارند.
طبیعیست که هر جامعه ای قدرت و اعتبار خود را از افراد خود بدست میاورد و من در شگفتم که کی زمان برگشت ما به اصالت انسانی خودمان است!؟... البته اگر هنوز اثری از آن در ما مانده باشد !
با تشکر از شما

مریم یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:06 ق.ظ http://sharjiedarya.blogfa.com

سلام

ممنون از حضور و نظر شما

موفق باشید

وبلاگ خوبی دارید

خدانگهدار شاد باشید

هیچ کس یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:20 ب.ظ http://www.saye-khoda.blogfa.com/

سلام.
خوبی دوست خوبم.
ممنونم ازاینکه به فکرمن هستی.
من نمی تونم درموردمتنت نظر بدم.
هروقت آپ کردی خبرم کن.
من اومدم که عکس یک گل روبرات بزارم.
ولی توخودت گلی.
یاعلی مدد.

ناهید یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:21 ب.ظ http://knahid.blogfa.com

دو قسمت بسیار زیبا در این بحث به نظرم خیلی جالب آمد:
؛؛؛؛ باید از خداوند بخواهیم قبل از آن که از ثروت و دانش و زیبایی و معنویت و پرستیژ چیزی به ما دهد ظرفیتش را هم عطا کند وگرنه نابود می شویم و بخواهیم ظرفیت های مثبت مان را افزایش و ظرفیت منفی مان را کاهش دهد .... ؛؛؛؛؛
دوباره اگر نوشتم تکرارش برای خودم بودم تا بیشتر و بهتر فهم کنم.
و بعدی:

؛؛در دنیای خود برای هر یک از بندگان خدا جایی در نظر بگیریم و جهان را تنگ نسازیم . ؛؛؛؛
از شما متشکرم نه بابت آمدنتان و نظری که داده اید بلکه به این دلیل که سرزدن شما مرا به این پست بسیار ارزشمند راهبر شد.
دلتان خرسند



پریشان دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:05 ب.ظ

سلام استاد
بلاگ شما خودش یه پا دانشگاهه

قلمتان جاری و احساستان روان باد

محمدعلی(ایران اسلام) دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:54 ب.ظ http://iranislam.parsiblog.com

عرض سلام خدمت استاد گرامی

بیشترین جایی که در متن پشت انسان را به لرزه درمیاورد واقعیتهای زمان پیامبر و امیرالمومنین علیهما السلام بود.
از آن تلخ تر صلح امام حسن علیه السلام یا قبول ولی عهدی امام رضا علیه السلام. بارها با خودم فکر کردم اگر حضرت ظهور کنند و چنین تصمیمی بگیرند چند نفر ایشان را تکفیر میکنند؟؟ خدا به همه ما توفیق شناخت صحیح را عطا بفرماید.
و اما یسمعون القول...
فکر میکنم بیشتر به یک واقعیت تاریخی در ایران برمیگرده. خود رایی و تک بعدی بودن مردم ما...
دستتون درد نکنه
عالی نوشتید
یا علی

نهمین همایش افلاکیان خاک نشین

عبدالزهرا پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:44 ق.ظ http://www.abdezahra.mihanblog.com

سلام دوست عزیز

با مطلبی در مورد عبادت شیطان در خدمتم.

شکوفه یاس پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:01 ق.ظ http://weblog.persianyas.com

سلام همسایه

واقعا از این پست بهره بردم
براستی باید ظرفیت هایمان را که بی نهایت است کشف کنیم
و جستجو کنیم آنچه را که خود داریم اما از آن غافلیم .

نیایشهای جی پی واسوانی خیلی تاثیر گذار بود.

ممنون

در پناه حق

نورا پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 09:31 ب.ظ http://nooronline.persianblog.com

بسم رب النور

سلام خدمت برادر بزرگوارم. خوبید؟
ممنون که تشریف آوردید
در کانون وبلاگ نویسان مذهبی (http://rbc.najva.ir) برای شرکت در مباحث انجمنها باید ابتدا عضو کانون بشید
برای عضویت روی لینکی به همین نام در قسمت بالای صفحه اول کانون کلیک کنید

با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما
یا علی علیه السلام

عکاس پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:00 ق.ظ http://akass9431.persianblog.com

استاد گرامی مطلب خوبی را اشاره فرمودید
براستی که اگر چنین بود چهره اسلام کاملا ظاهر گشته بود
آیا خودمان علت این معلول نیستیم؟
آیا وقتی تمامی بزرگان ادیان خود نمی توانند حرف همدیگر را بفهمند وهرکدام بر طبل رسوایی خود میزنند چه انتظاری از دیگران میرود وقتی رفتار پیامبر وامامان رادر برابر کسانی که مستقیما وجلو چشم اصحابشان با کسانی که به آنها توهین میکردن میشنوم میبینم که چقدر ظرفیتها ی آن بزرگواران وعملشان وگفته هایشان در یک سمت و صد افسوس عمل وگفته وظرفیت مدعیان ورهبران دینی امروز هر کدام به سویی
وقتی رفتار پیامبر را با آن مرد یهودی که چه توهینها به پیامبر میکرد و رفتار ما با یک طراح سوال را میبنیم که با شدید ترین توهینهاوتحقیرها مواجه میشود آیا خود پیامبر هم در برابر این فرد خاطی همین طور رفتار میکرد که ما میکنیم
کمی به خود نگاه کنیم آیا ما واقعا پیرو همان پیامبر وامامیم؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد