پرواز را به خاطر بسپار

پرستوی مهاجر

 

یادگار پرستوی مهاجر ژولیس سزار  

انا لله و انا الیه راجعون

 خوشا آنانکه که با عزت ز گیتی    بساط عیش بر چیدند و رفتند

ز کالاهای این آشفته بازار    محبت را پسندیدند و رفتند

برادر بزرگوارم دانی یا ژولیس سزار امپراتور سرزمین آبهای همیشه آبی  جانباز شیمیایی  ، وبلاگ نویس توانمند ،  نویسنده  چیره دست  ، دانشمندی ادیب ، پزشکی دلسوز  که زخم خورده جنگ است  در تاریخ 20 / 9 / 138۴یکشنبه ساعت ۳۰/۲۳ در بیمارستان در اثر عمل جراحی برای درمان بیماریش به شهادت رسید . و از زجر ها و  ناراحتی هایی که در اثر خوردن قرص ها و آمپولهای دردناک متحمل بود و دم بر نمی آورد  راحت شد  .  کبوتر عاشق ما به سوی آسمانها عروج کرد . امپراتور درد کشیده  همه دوستان را نا باورانه در غم و اندوه فرو برد .

 

ژولیس سزار عزیز  با اینکه می دانست این بار برگشتی در کار نیست .  جاده ای بی انتها را در پیش گرفته است . می داند انتهای جاده کجاست . مقصد او بهشت است . خدا چه گلچینهایی می کند  . شهید بزرگوار می دانست باید از همه تعلاقات  دنیا حتی از وبلاگش که آن را از  همه دنیا بیشتر دوست داشت  دل بکند باز امیدش به خدا بود و میگفت :

 

*   هر روز صبح که از خواب بر میخیزم این را تکرار میکنم که من امپراطور ژولیس سزار زندگی را دوست دارم ...دوست دارم ...دوست دارم  .. مهم این است که این دفتر باز باشد ...به این نتیجه رسیده ام که وبلاگم را در حال حاضر از همه چیز بیشتر دوست دارم ..به خاطر آدمهایی که در این جا دوستان منند ...برای بهار گفتم که خوانندگان وبلاگ من بهترین دوستان نادیده منند ...و دوستشان دارم ..خیلی !..دوری آنها را تاب ندارم ...دلم برایشان تنگ میشود ...بس که این بچه ها گل و با معرفت و با مرامند ...من آنها را باور کردم ...و باور دارم ...چون آنها نیز مرا و سرزمین و امپراطوری مرا باور دارند ..پس پیوند ناگسستنی بین ماست ...عشقی عمیق و ناگفته و ننوشته ...به بهار گفتم که اینان عزیزترین لحظات زندگیم را رنگ کردند ...برای همین تا این حد دوستشان دارم و نگران آنها هستم !

 

*   آخ که چقدر به شما و به دنیای وبلاگی شما و کامنتهایتان وابسته ام ...چقدر ...چقدر ... من این رسانه را دوست دارم به خاطر همه خوبیها و بدیهایش . پر از سوء تفاهم است . پر از اشتباهات و خطاهای انسانی است . اما بهترین دوستانم خوانندگان وبلاگم هستند . اگر من زنده بر نگردم میخواهم این وبلاگ ادامه پیدا کند و مطمئن باش آنقدر به خدا غر و نق میزنم که هر روز اجازه بدهد برای چند دقیقه هم که شده بیایم و وبلاگ دوستانم را بخوانم و لذت ببرم و بعد بروم سراغ کامنتهایم و بخوانم و اگر شد شبها به خواب آنان بروم و جواب کامنتشان را حضوری بدهم . من رابطه ام با این دنیا یه این وسیله همیشه برقرار میشود .

 

*   نمیدانم چرا دل نازک شده ام ..به تلنگری میشکنم ...بغض میکنم ...در خود فرو می روم و نگران میشوم ...نمیدانم شاید این چنین مظلومانه و بی هیچ سر و صدائی باید کوله بار سفر ببندم ...دلم شکسته ...به چیزی نیاز دارم که نمیدانم چیست ...ولی هست و میتواند آرامم کند ...شاید دوباره باید ایمانم را مرور کنم ...شاید ریسمانی که مرا به این دنیا وصل کرده جنسش قوی است ...و باعث زجر من میشود ...

سریال های دنباله دار تنبلی

 

سریال های دنباله دار تنبلی

قسمت دوم

             

                علایم بیماری تنبلی 

تمایل به بی حالی و خود را به بی حالی و بی خیالی و خواب آلودگی زدن * میل به استراحت و تفریح زیاد ، حرافی و پرگویی و پرخوابی ، بهانه تراشی * جمود ( تنبلی در درک مبانی عمیق و جامع دین  ) و تحجر ( تنبلی در مطالعات جدید و درک واقعیات جهان امروز   *یک دندگی و تحول ناپذیری *پرخوری و چاقی ، کم کاری ، نداشتن تحرک کافی جسمانی و فکری و روانی  *در جایی ماندن و در رویاها فرو رفتن ، مثل گنجشکان بی هدف از این شاخه به آن شاخه تخیلات پریدن و گذراندن دو سوم عمر به همین منوال *ساعت را جلو کشیدن برای به موقع رسیدن به کارها و جاها * همیشه کم آوردن وقت و زمان *امتحان دادن به جای دیگری *به جای دو ساعت درس خواندن هزار ساعت چانه زدن برای کم خواندن و هزار دوز و کلک سر هم کردن برای فرار از درس * نمره گرفتن سفارشی *کارت زدن به جای دیگری ( در ادارات)*تبدیل اداره به اجلاسیه ؛ جلسات اداری فراوان  برای صرف صبحانه و ناهار و گفتمان های خصوصی و گپ زدن  یا تقسیم سهام و هدایای ویژه برای خود و دوستان  *کش دادن پرونده های اداری ؛ انجام یک کار ساده به وسیله ده ها نفر*سر دواندن مراجعان محترم *  بودن هر کارمند در اتاق کارمندان دیگر  *مرخصی های متوالی ؛ انجام کارهای سودمند (!) غیر اداری در محل کار * کپی کردن حرف ها و شعرهای دیگران در وبلاگ خودمان *کش دادن جلسات درمانی با استخوان لای زخم گذاشتن و ایجاد صف های کاذب در مطب ها برای جنگ زرگری به پا کردن * خمیازه کشیدن به محض باز کردن لای کتاب  *به خواب رفتن به محض شنیدن سخنان علمی  * بی برنامگی و سردرگمی *در اگر و مگر و کاشکی زندگی کردن  *تنبل ها  در انواع «توجیهات لایتچسبک » ( ناچسب ) برای کسالت و سستی و کم کاری خود متخصص هستند و در بهانه تراشی و عذر آوردن فوق تخصص دارند و همیشه سر قرار خود دیر حاضر می شوند و تقصیر آن را هم یا به گردن ترافیک می اندازند یا ساعتشان که خوابیده بود (‌در حالی که خودشان خوابیده اند ) * در صندلی های آخر کلاس قایم شدن و سنگر گرفتن و به متهمین ردیف آخر پیوستن و نا به جا صلوات فرستادن و مرتب خسته نباشید گفتن به استاد

 

                   راهکارها و شعارهایی برای پوشاندن تنبلی ها و توجیه آنها 

ª      کار نکردن و جر زدن و گرد و خاک بی خود به پا کردن برای وانمود کردن به پرکاری ؛

ª      انداختن مشکلات به گردن کسی غیر از خودمان ؛

ª      کارها را همیشه به دقیقه نود موکول کردن  ؛

ª      کارها را همیشه به افراد غیر مسئول درجه چهار ( از رده خارج ) واگذار کردن و خود به دنبال تفریحات سالم (!)رفتن ؛

ª      کار امروز را به ماهها بعد موکول کردن و ماهها بعد هم مشکلات را به گردن اتفاقات گذشته انداختن ؛

ª      به جای نشان دادن کارها و کارنامه خودمان به خیانتهای دیگران اشاره کردن  ؛

ª            به جای وظایف و مسئولیت های فعلی ، مردم را به اتفاقات گذشته مشغول کردن؛

ª            به جای اقدامات جدی و اساسی برای هر  کاری  جلسه گذاشتن و کمیته تشکیل دادن ؛

ª      گفتن این که : آقا مگر با یک گل بهار می شود   !

ª      گفتن این که : آقا مگر با گفتن من و تو مشکل حل می شود   !  

ª      گفتن این که : آقا بی خیال باش ! این مسائل با گذشت زمان خود به خود حل می شود   !

ª      گفتن این که : ان شاء الله آقا می آید و خودش مشکلات را حل می کند   !

ª      گفتن این که : آقا سیستم خراب است و کار من و تو بی فایده  ! 

ª      گفتن این که : آقا « نمی گذارند » « نمی شود » « بی فایده است »  ! 

ª            گفتن این که : آقا مگر نمی دانید « ما در ایران زندگی می کنیم و این جا هر چیزی ممکن است  »! 

ª          همیشه بعد از این که مشکلی قابل حل به فاجعه یا بحران ملی تبدیل شد ،  به فکر یافتن راه حل بیفتیم  ؛

ª     تنبلی ها و کم کاری و بی حاصلی خود مان و دوستانمان را توجیه کردن و پوشاندن و علت العلل تنبلی های بی حد و حصر خود  را  زرنگی های شیطان رجیم ، شیطنت غربی ها ،توطئه های  استکبار جهانی ، خرابکاری نفوذی ها ، شبهات دگر اندیشان ، تبهکاری مفسدان و غرض ورزی مغرضان و عناد ملحدان و بی دینی مرتدان داخلی و خارجی دانستن  ؛ فرض کنید غرب از هم بپاشد و قاره آمریکا زیر آب برود ، آیا همه مشکلات ما حل خواهد شد ؟

 

   معماها و نکته های تنبلی 

1 . هر جا تنبلی هست انواع زرنگی های آشکار و نهان و پیچیده هم هست . آدم تنبل در ماست مالی تنبلی هایش  خیلی زرنگ است .

2 . تنبلی نوعی حماقت است ، اما آدم تنبل برای پوشاندن تنبلی هایش مثل یک فیلسوف از خود دفاع می کند .

3 . تنبلی هزینه های زیادی دارد ؛ اما جالب این که برای کسب سود و رفاه و لذت بیشتر صورت می گیرد .

5 . تنبلی عامل اساسی عقب ماندگی و در جا زدن آدم هاست ؛ اما جالب این است که به قصد پیشرفت و موفقیت صورت می گیرد .

6. تظاهر به تنبلی ، زرنگ را تنبل و تنبل را منجمد ( تاکسیدرمی ) می کند .

7 . حاصل جمع عمر مفید آدم های تنبل بعد از حذف ساعات بی حاصل عمر پنج شش ماه بیشتر نیست .  

8 . هر کس در وظایف و مسئولیت های حق خود کوتاهی و تنبلی کند ، مجبور است هزینه اش را با زرنگی ها و جان کندن های شیطانی جبران نماید .

۹ . تنبلی به شدت مسری است . از فکر به رفتار و از مدیران به کارمندان و از فرد به جامعه منتقل می شود و مناسباتی بر اساس آن شکل گرفته  ، به هنجارها و فرهنگ رایج و حاکم بدل می گردد .

 

                                                        

بیماری تنبلی

 

 

تنبلی یک بیماری فکری و روانی مبتلا به همگانی  است . در قرون وسطی یکی از هفت گناه بزرگ تنبلی بود . اما امروزه به علت کثرت ابتلا به آن و شیوع همگانی اش از لیست گناهان حذف شده است . اما فرق انسان مریض با سالم و فرق افراد بی اطلاع با متخصصان  و فرق افراد عقب مانده و واپس رونده با هنرمندان و مبتکران برجسته چیزی جز « تنبلی » نیست . فرق ابوذر غفاری و سلمان فارسی با یک مسلمان وارفته چیزی جز تنبلی نیست . فرق یک قلب سیاه و غافل و گنهکار با قلب پاک الهی جز تنبلی چیست .  تنبلی گناه ساده ای نیست ؛ ریشه و مادر لغزش ها و بدبختی ها و شکست هاست . فرق آن دانشجوی رفوزه فلسفه با ابن سینا چیزی جز تنبلی فکری چه می تواند باشد ؟ ابن سینا با آن همه تلاش و کوشش و عظمت ، خودش را کودن حساب می کند و کتابی را چهل بار می خواند و همه کتاب های آل بویه را از بر می کند ،  ولی این آقای دانشجو خودش را نابغه عالم می داند و نه چهل کتاب بلکه حتی یک کتاب که سهل است ، یک جزوه را هم جدی و با دقت نمی خواند و می خواهد با تغلب و تملق و سفارش و گپ زدن و گنده گویی ، فیلسوف شرق و غرب شود ! امروزه نبوغ را نوعی فعالیت برنامه ریزی شده دقیق و راهگشا می دانند نه غده ای که از مغز ترشح می شود و خدا تنها به چند نخبه استثنایی عطا کرده  . خود نوابغ می گویند : نبوغ یعنی ۹۵ درصد عرق جبین و پنج درصد استعداد خدادادی که دیگران بیشترش را دارند اما از آن استفاده نمی کنند . عروضی سمرقندی در چهار مقاله می گوید : برای شاعر شدن باید 000/100   بیت از گذشتگان و 000/100 بیت از معاصران به ذهن سپردو بعد همه را فراموش کرد و سپس خود شروع به شعر گفتن نمود . اما امروزه با تنبلی فکری و خالی بودن ذهنی و علمی و فرهنگی و تنها به زور خیال بافی های بیمار گونه می خواهند هر طور شده شاعر برجسته شوند . گاهی در زندگی فلان دانشمند می خوانیم که هر روز دویست مطلب را به حافظه نسپرده به خواب نمی رفت و امام خمینی هر روز به طور متوسط صد صفحه کتاب می خواند و در نجف که بود هر روز نماز صبح را در حرم امیر المومنین می خواند و استاد مطهری بیش از سه هزار جلد کتاب خوانده و استاد محمد تقی جعفری علاوه بر صدها کتاب علمی و فلسفی فقط 000/300 بیت شعر از حفظ داشته و دکتر سروش کل مثنوی را در یاد دارد و یا همین دکتر الهی قمشه ای بیش از یک میلیون بیت شعر و هزاران نکته علمی و ادبی فارسی و انگلیسی را به خاطر دارد که همه با تلاش و عشق و زحمت مستمر و عرق جبین حاصل شده است . اساسا فرق ما با غربی های بخت برگشته دنیا پرست در چیزی جز تلاش و دقت و برنامه ریزی آنها و تنبلی و بی فکری و تناسایی و راحت طلبی ما نیست . به قول علی (ع) آنها در کار باطل خود بصیرت دارند و ما در اهداف حق خود بی بصیرتیم و در کارهای خوب خود  سرسری و با سهل انگاری و کم کاری و کم فکری و بی حوصلگی و پشت هم اندازی رفتار می کنیم . آیا فاصله خوشبختی تا بدبختی و پیشرفت تا شکست و بهشت تا دوزخ چیزی جز تنبلی است ؟ و آیا اگر کار و تلاش و اهتمامی بلند وجود نداشت ، بزرگان علم و فرهنگ و معنویت با افراد سرگردان در کوچه پس کوچه های ندانم کاری و سیه روزی  فرقی داشتند ؟ بزرگ ترین نشان تنبلی علاقه زیاد به نشستن در یک نقطه و بیش از سهمیه آگاهی و اندیشه خود حرف زدن است و روزی خود  را که با گامهای عادی و تلاش ساده می توان به دست آورد از طرق غیر قانونی بالا کشیدن . وحی آسمانی می گوید : خداوند سخت کوشان را با پاداشی عظیم بر زمین نشستگان برتری داده است ( نساء : 95) *

 

اگر باور نمی کنید  ما آدم های تنبلی هستیم  ، بروید تعداد تعطیلی های رسمی و غیر رسمی ما را بشمارید و ساعات مفید حضور کارمندان را اندازه بگیرید . تعداد جلسات و نشست ها و سمینارها و گردهمایی های « نشستند و گفتند و خوردند و  برخاستند » را اگر توانستید بشمارید و جایزه بگیرید .  بروید ایام و ساعات درسی دانشگاه ها را نگاه کنید و ببینید که چگونه دانشجویان و اساتید هر وقت دلشان خواست دانشگاه می آیند و هر وقت خواستند هفته ها کلاس ها را به سهولت تعطیل می کنند  . بروید هزار جور از زیر کار در رفتن را به طور تخصصی از مردم ما یاد بگیرید . بروید حرف های مفت تو خالی فراوان را که جایگزین کار و تلاش شده و تمام نشدنی است گوش بدهید . به مفت خوارانی که جایی لم داده اند و چون مجسمه متحرک نشسته اند و سیگار می کشند و از جای خود جم نمی خورند و از دسترنج دیگران میلیاردر می شوند و از نویسندگانی که  کتاب هایشان را دیگران می نویسند و دانشجویانی که پژوهش و پایان نامه شان را دیگران به پایان می رسانند تا آدم های بی سوادی که با پول مدرک می خرند و می فروشند . از آدم های چاق و گنده که جرات پیاده روی و نرمش و کم خوردن را ندارند اما هزار بار دکتر لاغری رفته و هزار جور رژیم گرفته اند تا سخنرانانی که لای کتاب ها گم شده اند و سالی دوازده ماه یک سطر مطالعه درست و حسابی ندارند . بروید مقدار متوسط کار و مطالعه ژاپنی های خورشید پرست و آمریکایی های پوچ گرا را با کار و مطالعه ماها بسنجید و بخندید یا بگریید . اختیار با شماست . ولی هرگز نگویید من آنم که رستم بود پهلوان . و هرگز توجیهات واهی نکنید و مکانیزم های دفاعی خود را به کار نیندازید .  

 

آدمهای تنبل فرهنگ تنبل پرور و مدیران تنبل  و سیستم های تنبل محور  را دوست دارند .آنان عاشق تنبلی اند . در عین حال به خاطر تنبلی و فرار از زحمت و تلاش خود را به آب و آتش می زنند و در فنون تنبلی به انواع هنرها و ترفندها و ظرایف و لطایف الحیل آراسته اند . خداوند هیچ کسی را اسیر تنبلی و آدمهای تنبل نکند

 

 

  ----------------------------------------------------------------

* لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُـلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا» « [هرگز] افراد با ایمانى که بدون بیمارى و ناراحتى‏، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانى را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترک‏کنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشیده‏؛ و به هر یک از این دو گروه [به نسبت اعمال نیکشان‏،] خداوند وعده پاداش نیک داده‏، و مجاهدان را بر قاعدان‏، با پاداش عظیمى برترى بخشیده است‏. ( نساء : 95)

                                                                                

                                              

                                             

در باره تنبلی

تنبلی دانشجویان دختر

تنبل ترین موجود روی زمین

تنبلی ژنتیکی ایرانی ها

برف و تنبلی ویژه

تنبلی برای نماز

هنری به نام تنبلی سازنده

یکی از بهترین راههای غلبه بر تنبلی

راه حلهای غلبه بر تنبلی و افزایش کارایی

آیا احساس تنبلی می کنید ؟

21 روش برای غلبه بر تنبلی

تنبلی ذاتی وبلاگ

 

  • تنبلی دزد آرزوهاست
  • گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟
  • تنبلی است که آدمی را به دزدی و خیانت وامی دارد .
  • تنبلی در جسم شما نیست ، در فکر و روحیه شماست .
  • به کودکی پستی ؛ به جوانی مستی؛به پیری سستی ؛ پس خدا را کی پرستی؟
  • که چون کاهلی پیشه گیرد جوان            بماند تنش پست و تیره روان
  • که زاد راهروان چستی است و چالاکی      دع التکاسل تغنم فقد جری مثل 

Laziness is nothing more than the habit of resting before you tired  get

-  تنبلی  چیزی نیست جز عادت به استراحت کردن قبل از احساس خستگی

Laziness may appear attractive, but work  gives satisfaction

- « تنبلی» ممکن است لذت بخش باشد ، اما« کار کردن» به انسان رضایت خاطر بیشتری می بخشد.