از ساحل قرائت الفاظ تا اعماق دریای معانی و حقایق قرآنی

          

 

ü     همه اجر و پاداش و اهمیت روخوانی و تلاوت قرآن و حفظ قرآن بسته به این است که پیام قرآن را درک کنیم و در چند و چون آیات تدبر نماییم و در محتوا و نکات و اهداف و مصادیق آیات نیکو بیندیشیم و هم دل و جان مان از این رهگذر دگرگون شود و هم جامعه ، جامعه ای پاک و قرآنی گردد ؛ یعنی آیات در جامعه و زندگی تجلی و تحقق یابد . این است ادای حق تلاوت قرآن : « ‌الذین آتینا هم الکتاب یتلونه حقّ تلاوته اولئک یؤمنون به » (‌ بقره : 121) .

 

ü     همه آیات برای همگان نازل شده اند اما همه آیات برای یک تن خاص نیستند و باید با مرور آیات قرآن آیاتی را بیابیم که در گوش جانمان طنین انداز است و مخاطب خاصش شخص من یا شماست و دل و جان ما هم بر این امر گواهی خواهد داد که مقصود من و توییم .

  

ü     اگر بتوانیم عمیقا به محتوای یک یا چند آیه برسیم و ظرایف و دقایقش را خوب و آگاهانه و مسئولیت شناسانه درک کنیم و به عملیاتی کردنش بیندیشیم ، کار بزرگی کرده ایم که هزار ختم قرآن با آن برابری نمی کند .  

 

ü     ماندن بیش از حد روی الفاظ قرآن و اشتغال به ضمه و فتحه آن و یا سرگرمی بیش از اندازه به صوت و لحن پر آب و تاب و حرفه ای ، سبب غفلت عظیمی از حقایق و معانی و مقاصد و اهداف قرآن کریم است .( به تعبیر اهل بیت (ع) :  اقاموا حروفه و اضاعوا حدوده ؛ حروف قرآن را احیا کردند و تعالیم و تکالیفش را ضایع نمودند )‌. و امام صادق (ع) فرمود : « من إنْهَمَکَ فِى‏طَلَبِ النَّحْوِ، سُلِبَ الْخُشُوعُ‏ ؛ کسی که تمام همتش را در مباحث لفظی صرف کند ، از خضوع و خشوع در برابر قرآن کریم محروم می گردد » ( مستدرک الوسائل، ج 4، ص 279، مؤسّسة آل‏البیت).  قرآن دریایی عظیم است  که باید آن را پیمود و در میان امواجش در غلتید و بازی با مماسه های ساحل و عکس گرفتن در کنار آن برای ما تشنه کامان چه حاصلی خواهد داشت .    

 

ü     دستمایه کردن قرائت و تلاوت و حفظ قرآن برای سرگرمی و غفلت خود و دیگران برای ترکاندن محافل قرآنی باشکوه (‌!) ‌و مجالس اموات و مجالس ختم و .... و از آن نان در آوردن و قرآن را به کار و کسب و مغازه بدل کردن خیانتی بزرگ به درگاه قرآن و صاحب آن است . (وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی ثَمَنًا قَلیلاً وَ إِیّایَ فَاتَّقُونِ‌‍ ‌‍"بقره :‌41‌‍ ‌‍"‌‌‌ )‌

 

ü     عموما با شنیدن قرائت و تلاوت قرآن به حال و هوای معنوی فرو می رویم و این کافی نیست بلکه مقدمه حرکت و به پا خاستن و همت کردن و فکر و اندیشه و روح و روان را در سیر الی الله ساختن و پرداختن و به حرکت در آوردن است . اگر همیشه فقط به حال و هوای عاطفی معنوی از شنیدن آیات وقت بگذرانیم ، کی به فهم و تدبر و تفکر و تحقق معانی آیات خواهیم رسید ؟! شاید هیچ وقت . یک بار شخصی را دیدم که داشت از ضبط صوت خود به آوازی گوش می داد و آواز خارجی بود . گفتم مگر تو می فهمی که چه می گوید ؟ گفت فهمیدن لازم نیست ؛ حال و هوای خوبی به آدم دست می دهد که من آن را خوب حس می کنم !!! مبادا ما به قرآن چنین معامله کنیم . (‌وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ‌‍ ‌‍. یوسف : 105‌‍ ‌‍)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ü     اگر قرآن را بخوانیم و در صدد تفرقه بین انسانها و طوایف اسلامی باشیم ، به قرآن خیانت کرده ایم (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلى‏ بَنی إِسْرائیلَ أَکْثَرَ الَّذی هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُونَ‌‍ ‌‍"نمل : 76‌‍ ‌‍"‌)‌

 

ü     اگر نتوانیم به خوبی در آیات بیندیشیم و نتوانیم به نتایج سازنده و تازه برسیم ، ذهن و فکر و روح و روانمان به نادانی و بی بصیرتی و پول و ثروت و قدرت و شهوت قفل و زنجیر شده است (‌ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها‌‍ ‌‍" محمد : 24‌‍ ‌‍")

 

ü     اگر پیام قرآن را عالمانه و متدبرانه بفهمیم ، از میان این آیات و الفاظ به ظاهر پراکنده به یک سیستم فکری منسجم خواهیم رسید (‌ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافًا کَثیرًا‌‍ ‌‍"نساء‌ : 82‌‍ ‌‍" )

 

ü     هر چند هیچ آیه ای در باره ضرورت حفظ الفاظ و عبارات قرآن نداریم ولی اهمیت حفظ قرآن هم بیشتر از آن که به مغز و حافظه مربوط باشد به قلب و عمل مربوط است و اگر حقیقت یک آیه به قلب و تحقق عملی برسد ، نور کل قرآن به قلب شخص منتقل گشته است و اگر نرسد ، حفظ کل قرآن هم بی ثمر است :‌ رب تال القرآن، والقرآن یلعنه؛ چه بسا تلاوت کننده قرآن که قرآن او را نفرین می کند (‌پیامبر اکرم (ص)‌.

 

ü     حقیقت متعالی قرآن «نوری الهی و آسمانی» است و این کتاب کاغذی حقیقت قرآن محمد(ص)  و علی(ع) و امام زمان(س) نیست :‌ یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبینًا‌‍ ‌‍( نساء : 174‌‍) و این کتاب را تنها باید برای رسیدن به کانون نور الهی مورد توجه قرار داد . و برای درک نور باید غرض ها و منافع و تعصبات فردی و حزبی و جناحی و مذهبی را کنار گذاشت تا آن انوار ساطعه را دریافت ؛ چرا که :  إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ‌‍ *  فی کِتابٍ مَکْنُونٍ‌‍ ‌‍*  لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ‌‍ ‌‍* تَنْزیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ‌‍ ‌‍( واقعه : 77 – 80) .

  

ü     گاهی همین قرآن ظاهری هم وسیله سوء استفاده های دنیاپرستان به ظاهر مذهبی قرار می گیرد و از آن علیه حقیقت اسلام و قرآن و کلیت و تمامیتش استفاده ابزاری می کنند . این است که علی (ع) در باره قرآن های آویخته بر نیزه ها در دستان خوارج مسلکان و معاویه صفتان و روباه منشان ، فرمود : اینها قرآن نیست بلکه پوست پاره ای بیش نیست و دستور داد آن قرآنها را با شمشیر براندازند . این است که قرآن در دست و قلب خوبان هدایت است و در مغز و زبان تبهکاران دسمایه ضلالت و دوزخ : یُضِلُّ بِهِ کَثیرًا وَ یَهْدی بِهِ کَثیرًا ( بقره : 26) و همین قرآن شفابخش برای پاکدلان برای بداندیشان بیماری زا و هلاکتبار است : وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظّالِمینَ إِلاّ خَسارًا‌‍ ( اسرا : 82) .

 

          

جایگاه واقعی قرآن در میان ما مسلمانان

                               

ما مسلمانیم و ایمان و اعتقاد به قرآن از اصول اساسی مسلمانی ماست و در جامعه ما ، ظاهرا خیلی جاها قرآن از اهمیت و عظمت و منزلت بسیار والایی برخوردار است ولی در واقع اکثر این کارها ظاهری و سطحی و تشریفاتی است و عموما از حقیقت قرآن غافلیم . قرآن خیلی جاها مطرح است :‌

 

×       جلسات قرائت و تلاوت و تجوید و صوت و لحن و حفظ قرآن و مسابقات مربوطه

×       تهیه عَلَم ها و پارچه نویسی ها و تابلوها و پوسترها و کاشی ها و سنگ قبرهای منقش به آیات قرآنی

×       حکاکی و طراحی و نقاشی و کنده کاری آیات روی چوب و فلز و ...

×       چاپ کتابهای متنوع قرآنی با خطوط و نقوش و صحافی های متنوع ؛

×       جلسات ختم قرآن

×       قرآن خوانی در مساجد ومجالس ترحیم و ختم برای اموات بر سر مزار

×       استخاره با آیات و کتابهای مخصوص استخاره با قرآن

×       قرائت قرآن در اول جشنواره ها و همایش ها و جلسات اداری و سخنرانی های مذهبی

×       بردن قرآن به خانه ای که تازه خریده ایم ( به عنوان تیمن و تبرک)

×       بردن نام قرآن در مهریه ها ( یک جلد کلام الله مجید و یکصدهزار سکه طلا!)

×       عروس و داماد را از زیر قرآن رد کردن

×       سوگند خوردن به کلام الله مجید

×       گذاشتن افتختاری قران روی طاقچه یا گوشه قفسه ها( به عنوان نماد دینداری)

×       و ..................    

     

 اما واقعا چه مقدار از این فعالیتها در راستای قرآن نازل گشته بر قلب مبارک حضرت محمد(ص) قرار دارد ؟‌ حقیقتا چه تعدادی از مردم و مخصوصا دست اندر کاران فعایتهای قرآنی ، معانی آیات را فهم و درک می کنند ؟

×       و چه تعداد در مضامین  و مصادیق و اهداف آیات و مقاصد آنها تدبر می کنند ؟

×    و می اندیشند که در رابطه با همین زندگی و سوالات و مشکلات فعلی مان آیات چگونه تفسیر و تحلیل می شود و چه رهاوردی تازه ای دارد و برای دردها و بیماریها چه نسخه ای پیچیده است .

×       و چه تعدادی از ورای الفاظ و اشارات و کنایات قرآنی به روح تعالیم و حقایق نهفته در آن سوی کلمات ظاهری پی می برند ؟

×     در حوزه های علمیه و دانشگاهها و محافل مذهبی و مجالس و مساجد و نهادهای دولتی و خصوصی و تشکیلات سیاسی و اداری ما و کوچه و بازار و هنر و سینما و موسیقی و صدا و سیمای مان و در فضای عمومی جامعه و محافل خصوصی خانوادگی چقدر از مردم گذشته از ظواهر الفاظ و عبارات ، با مطالب و معانی و نکته های قرآنی مانوسند  .

×    و چه تعداد از دست اندرکاران امور قرآنی و مدیران توانمند نهادها و تشکیلات دولت اسلامی  به کاربردی کردن آیات و عینیت بخشیدن به تعالیم قرآنی می اندیشند .

×    می گویند :‌ در ختم قرآن هیچ گاه خواندن ترجمه قرآن ثواب ندارد و جای ختم ظاهری عربی خوانی را نمی گیرد . نمی دانم این قبیل خرافات از کجا درآمده ، ولی آیا حقیقتا اگر قرآن را با بهترین صوت بخوانیم ولی هیچ نفهمیم ، ثوابش بیشتر از فهم و تدبر در معنای آیات است ؟‌!

×     این است که در بحث های علمی و تحلیل های سیاسی و سخنرانی های مان آیات قرآن غالبا به طور تشریفاتی و به عنوان تابلوی تبلیغاتی مطرح است نه به شکل محتوایی . چون اگر این گونه نبود باید زندگی و فرهنگ و مناسباتمان قرآنی می بود و حضور قرآن را بیشتر حس می کردیم .

×    در دانشگاهها در باره رسم الخط قرآن و ضمه و فتحه اش بحث می کنند و انواع قرائات را بررسی می کنند و همه محافل به نوعی به حفظ اجزای قرآن یا تلاوت و تجوید و قرآت با صوت و لحن مشغولند .

×       در حالی که همه اینها حواشی قرآن است . پوسته قرآن است . جسم و بدنه قرآن است نه روح و معنا و محتوا و حقیقت قرآن .

×     در جلسات اداری و برنامه های رسمی غالبا در آغاز چند آیه از کلام الله تلاوت می شود ، ولی هیچ گاه پیام اصلی همین آیات مطرح نمی شود ؛ تبیین نمی شود و از معنا و مقصود آنها در همان جلسه بهره گرفته نمی شود . این یعنی احترام ظاهری قرآن به شکل بوسیدن و کنار گذاشتن و نه در صحنه آوردن و وارد زندگی کردن . و همه اینها یعنی مهجوریت قرآن .  

×       آیا بسیاری از برنامه های به ظاهر قرآنی خود غفلت آور و سبب دوری از تعالیم واقعی قرآنی نیست ؟                                            

     

منابع قرآن شناسی در شبکه  اینترنت :

 

×       جستجوگر قرآن به فارسی و عربی

×       جستجوگر قرآن مثنوی حافظ سعدی شاهنامه

×       قرآن با امکان جستجو 1 

×       قرآن مجید با جستجو   2

×       متن قرآن کریم

   ×        متن قرآن با ترجمه انگلیسی

×       متن قرآن کریم

×       متن و تلاوت و تفسیر قرآن

×       کتاب و نرم افزارهای قرآنی

×       تفسیر روشن

×        تفاسیر القرآن الکریم

×       کتابهای قرآنی1

×       کتابهای قرآنی 2

×       کتابخانه قرآنی 3

×       کتابخانه قرآنی 4

×       کتابخانه قرآنی 5

×       کتابخانه قرآنی 6

×       کتابخانه قرآنی آیت الله مکارم شیرازی

×       کتابهای دارالقرآن الکریم     برای دریافت کتاب و فایل  باید عضو سایت شوید

×       کتابخانه سایت قرآنیان

×       کتابخانه قرآنی سراج

×       معجم الفاظ قرآن مجید ( متن و ترجمه قرآن با آیه یاب)

×       تفسیر قرآن آیت الله خامنه ای

×       مقالات اعجاز قرآن

×       قرآن در آیینه احکام

×       متن قرآن کریم به همراه پنج قرائت

×       ترجمه قرآن کریم

×       تفسیر المیزان

×       تفسیر مجمع البیان

×       ترجمه تفسیر المیزان

×       ترجمه تفسیر المیزان و تفسیر عربی کشاف

×       تفسیر نمونه

×       گزیده تفسیر نمونه

×       تفسیر المیزان

×       تفسیر مجمع البیان

×       تفسیر طبری

×       تفسیر عیاشی 1

×       تفسیر عیاشی 2

×       ترجمه قرآن کریم

×       قرآن با ترجمه انصاریان

×       ترجمهُ قـرآن مجـید به زبان ساده و قابل فهم فارسی

×       متن کامل قرآن مجید

×       قرآن در فقه

×       الکشاف زمخشری

×       تفسیر و علوم قرآن

×       ثواب قرائت سوره های قرآن از کتاب تفسیر نور الثقلین

×       طرح جشنواره سوره های کوچک قرآن کریم

×       نکاتی چند از سوره مبارکه کافرون (به صورت PDF )

×        تجزیه سوره بقره (به صورت PDF )

×       واژه های نماز (به صورت PDF )

×       واژه های نماز 2 (به صورت PDF )

×       واژه های نماز 3 و 4 (به صورت PDF )

×       مهارتهای تفکر در قرآن (سوره شمس) (به صورت PDF )

×       واژه های سوره شمس (به صورت PDF )

×       نکات سوره کوثر (به صورت PDF )

×       هزار و یک نکته از قرآن کریم

×       هفته نامه گلستان قرآن

×       تلاوت کامل قرآن با نمایش متن و قرائت ترجمه فارسی و انگلیسی

×       تلاوت ۲۰ قاری از کل قرآن کریم

×        مقالات قرآنی 1

×       مقالات قرآنی 2

×       مقالات قرآنی 3

×       متن کامل قرآن با خط عربی و عثمان طه و ترجمه معزی

×       نخبه العرفان من الآیات و تفسیرها (تطبیق اشعار مثنوی و کلیات شمس با قرآن کریم) 

×       شبکه قرآن کریم

×       علوم القرآن

×       کتاب الکترونیکی قرآن مجید به سه زبان فارسی عربی انگلیسی با امکان اتصال به شبکه  و  جستجو

×       همراه با پیامبران در قرآن

×       قرآن و اسرار آفرینش

×       قرآن کریم با ترجمه انگلیسی و امکانات متنوع (نرم افزاری( 

×       قرآن مجید با ترجمه انگلیسی)نرم افزار)

×        قرآن عربی (نرم افزاری )       

×       قرآن ترجمه اسپانیایی

×        فضائل القرآن ( نرم افزاری - انگلیسی )

×       قرآن ترجمه فرانسوی (نرم افزاری( 

×       قرآن کریم نرم افزاری با طراحی زیبا (انگلیسی ـ عربی )     ۲          

×       آیا اینها شوخی های بد فرجام با قرآن نیست ؟‌

مهدی کجاست ؟

کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل    

    بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید  ( حافظ )    

                   

  می گویند کجاست آن مهدی موعود شما ؟‌ و چرا این موعود شما کاری نمی کند ؟  چرا بشر را به آینده ای رویایی حواله می دهید ؟ چرا این همه انتظار نافرجام ؟ چرا قرنها به بیهودگی به افقها خیره شدن و به امید منجی نامعلوم  نشستن و کارها را آشفته گذاشتن که « ان شاء الله آقا خواهد آمد و مشکلات رفع خواهد شد » ؟؟

 می گویند :‌مهدی کجاست ؟‌ می گویم : و کجا نیست ؟ :‌« اینما تولوا فثم وجه الله » . مهدی شخص نیست ، فلسفه است ؛ عقیده نیست ، آرمان زنده است؛ ایستگاه نیست ، شاهراه و بستر پرواز است ؛ نماد همه امور مقدس است . مهدی رابط زمین دور افتاده از خدا با ملکوت آسمان است و ملکوت آسمان آن سوی منظومه شمسی و کمی بالاتر از راه شیری نیست . ملکوت آسمان در همین نزدیکی است ؛‌ همان جا که خیمه گاه مهدویت بر افراشته است .  مهدی آن روح زنده الهی است که در کالبد تاریخ مرده دمیده شده ؛‌وگرنه تاریخ بی فروغ بود . مهدی برایند همه امیدها و آرمانهای فروخفته بشری در تمام ادیان و مذاهب برای تحقق آینده ای بهتر است . آینده ای که از دل اکنون و لحظه های زنده و ناب « اینک » و «حال» بیرون می آید . انتظار، تنها انتظار رسیدن یک رهبر تمام عیار جهانی نیست ، بلکه آمادگی تدریجی رهروان و پیروان پا در رکاب برای بیرون کشیدن بهار از خزان زندگی اجتماعی و سیاست جهنمی جهانی است . انتظار  خفتن و مردن و پوسیدن نیست ؛ خیزش و رویش و رستاخیز است .انتظار ساختن طبیعتی زیباست که تنها کمبودش طلوع خورشید است .گیرم که مهدویت افسانه است ، حقیقتی که شما در جست و جویش هستید چیست و کجاست ؟ رقیب مهدویت چیست ؟ فلسفه های مرده و بی روح امروز چه آرمانی به بشر الهام می کند و چه آینده ای برایشان نقاشی می کند ؟‌ آیا جز طوفان و جز بحران و حرمان رهاوردی هست ؟ در حالی که مهدویت سراسر پویایی است و نشاط و حماسه ؛ نه برای بزرگان که حتی برای کودکان . اگر قامت نحیف جهان هنوز با این رمق ضعیف سرپاست و اگر جایی در گوشه ای از جهان جوشش صفا و معنویت و انسانیتی هست و اگر نم نم آبی از آسمان فرو می بارد و قطره اشکی از دلی بیرون می تراود و  اگر گهگاهی نسیمی خنک بر کویر تفتیده سیاست ها و حکومت ها می وزد .... همه از برکه جوشان مهدوی است . مهدی صورت و سیما نیست که سیرت و سنت انسانیت است . عصاره همه حقایق عرفان و ادیان و قرآن . فصل زرین زندگی و تاریخ . مهدویت خرافه سوز است و اندیشه پرداز و نه خرافه جوی و مدعی ساز *. مهدویت سوختن و ساختن و آباد کردن است . مهدویت مردانه زیستن و مردانه مقاومت کردن و مردانه مردن است . مهدویت آرمانشهر خیالی نیست ؛ بلکه ام القرای شهرهای خداست که در پس دود و گاز و هیاهوی تمدن فراموش شده و نادیده گرفته شده است . شهرهایی که همین جا و در چند قدمی ماست . اگر دودها و غبارها و پندارها را بتوان کنار زد مهدویت همین جاست و مهدی با ماست . همین جا . هم اینک . که فلسفه غیبتش از ماست نه از او . و او بزرگترین حاضر غایب نظارگر و دست اندرکار گیتی است .    

 

-------------------------------------------------------------

 

*   ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز           کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

     این مدعیان در طلبش بی خبرانند           کان را که خبر شد خبری باز نیامد

منابع مهدویت :

  • لیست پایگاههای مهدویت
  • شبکه امام مهدی (ع)
  • مجموعه کتاب و مقاله و صوت در باره امام مهدی (عج)
  • مجمع وبلاگ نویسان مهدوی
  • پایگاه اطلاع رسانی مهدویت
  • سایت مسجد جمکران
  • پیامدهای اغراق در افکار عمومی درباره مسجد جمکران     مطلب دوم
  • مخالفت با نظام و مرجعیت شاخصه اصلی مدعیان دروغین مهدویت
  • مرکز اطلاع رسانی امام مهدی (ع)
  • موسسه تبلیغ و انفاق امام زمان علیه السلام
  • پایگاه امام مهدی
  • موسسه موعود
  • همایش بین المللی دکترین مهدویت 
  • مقالات مهدویت 1 
  • مقالات انتظار
  • کتابخانه حضرت مهدی (ع)
  • سایت اختصاصی گروه مهدی موعود
  • متن سخنرانی های اجلاس پنجم مهدویت
  • آسیب شناسی انتظار
  • کتابهای دبیرخانه دائمی‌اجلاس حضرت مهدی
  • پاسخگویی به سوالات مهدویت
  • شبهات مهدویت
  • بررسى شبهات مهدویت
  •  سیره: زندگینامه امام مهدى (عج)
  • شبهات سروش و دکترین مهدویت
  • کتب حول الإمام المهدی المنتظر
  • عوامل تأثیر گذار در تشدید جو شبهه
  •  مقالات جدید در مورد بعثت و مهدویت
  • خرافات و ادعاهای جدید در باب مهدویت
  •               .....*.......*.........*......

    گزیده های اینترنتی :

  • احضار روح با نعلبکی

  • ثبت نام برای ازدواج
  • بازی وبلاگی با نظر به گوشه ای از خاطرات و شخصیت فردی

              

     

    مدتهاست که در وبلاگهای بسیاری از بازی وبلاگی صحبت می شود و آن اشارات واقعی یا طنز آمیز به بخشهایی از خاطرات و علاقه مندی ها و نفرتها و جاذبه ها و دافعه ها و دلمشغولی هاست . اخیرا هم در وبلاگ با سابقه و وزین و ارزشمند شکوفه یاس این بازی مطرح شد و من هم به طور ناقص چیزهایی نوشتم که با کمی اصلاح و تکمیل (‌ولی باز هم ناقص!) اینجا می آورم .  شما هم  این بازی را ادامه بدهید .

     

        الف) چهار اتفاق مهم زندگیتون که باید حتما بهشون اشاره بشه کدوم‌ها هست؟

        ب) چهار اتفاق مهم که بهشون اشاره نشه خیلی بهتره؟

        ج) خلاصه‌ای از اخلاقتون به اضافه شخصیت و ... که باید بهشون اشاره بشه؟

        د) با در نظر گرفتن چهره "واقعیتون"  کدوم یکی از هنرپیشه‌ها رو برای بازی نقش انتخاب می‌کنید؟

     

    ®     به نظر من تولد اصلا مهم نیست و بازی و سرگرمی بچه گانه ای است برای کسانی که هنوز به حد کافی بزرگ نشده اند .

     

    ®   اشتغال و تحصیل هم مهم است به شرط این که حاصلش چیز قابل توجهی باشد ! البته نبودش چون بحران زاست پس خودش هم تا حد زیادی باید مهم باشد . اما برای من اشتغالم خیلی مهم است نه از بابت شغل و کار و کسب . بلکه از این جهت که بهترین سرگرمی و لذت من مطالعه و آموزش و بحث و گفت و گو با دانشجوهاست .

     

    ®   زندگی برایم چیزی عادی است مگر آن لحظات ناب ماندگارش که تحول بزرگ یا احساسی عمیق و یا خاطرات زنده دلنشینی وجودم را فرا می گیرد وگرنه صرف گذران زندگی یک سرگرمی است . همان که قرآن در باره اش می فرماید :‌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ . البته خوب سپری کردن ارزشمند و بدون ایجاد درد و رنج و دردسر برای خود و دیگران هم هنری است که خیلی ها ندارند .

     

    ®   وبلاگ نویس شدن هم برایم خیلی مهم بود . چون فرصتی بود برای یادگرفتن بیشتر و بازاندیشی بیشتر و سیاه کردن صفحات اینترنت به شیوه ای خوب !

     

    ®     یکی از خصلت های من این است که تقریبا می توانم هر نوع غذایی را بخورم و به هیچ غذایی حساسیت نداشته ام . ( البته منظورم غذاهای متداول ایرانی است نه غذاهای عجیب چینی یا کره ای یا هندی ) .

     

    ®   با هرکس کوچک یا بزرگ به سبکی معاشرت می کنم که ضمن ایجاد فضای صمیمیت و احترام در عین حال از او چیزی بیاموزم . حتی اگر نادان ترین افراد جهان باشد . معمولا این دیدارها و ارتباطات بخشی از لحظات خوب من و دیگران می شود . 

     

    ®   تصور می کنم که این توانایی را دارم که با پیروان مذاهب و ادیان گوناگون و حتی بی دینان و نیز صاحبان جناح های سیاسی مختلف از زوایای خوب و خردمندانه و منطقی شخصیت شان ارتباط خیلی خوبی برقرار کنم که به تفهیم و تفاهم بیشتر و راحت تری کمک می کند . 

     

    ®   با افراد بسیاری در ارتباطم و شایع است که خوش مشرب وخوش صحبت و شوخ طبع هستم ولی لحظات ناب تنهایی و گفتگو با خویشتن و طبیعت و خدا را لذتبخش ترین لحظات زندگی ام می دانم . با خدا هم نه فقط در نماز بلکه خیلی جاها و خیلی ساده حرف می زنم و معتقدم که همیشه خداوند دوست خیلی خوب و وفاداری برایم بوده و هست . هرچند من خیلی بدی در حقش کرده ام و می کنم .

     

    ®   درست یا غلط تصور می کنم که برای خود دشمنی نداشته ام ، اما اگر چنین کسانی وجود داشته باشند همه آنان را و کسانی که دینی بر گردنشان دارم ، در همین جهان بخشیده ام . امیدوارم دیگران نیز با من چنین کنند .

     

    ®   هیچ وقت حساب کتاب واقعی و جدی اقتصادی نداشته ام و ندارم . چون معتقدم هزینه ها و زیانهای واقعی از کنترل ذهن بشر خارج است و به حسابدار و  خزانه دار خلقت مربوط می شود .

     

    ®   هیچ وقت آرزو نداشته ام که به عالم بچگی برگردم . چون این را هم نوعی زندگی در خیال یا گریز از مشکلات موجود فعلی می دانم که خود نوعی مکانیزم دفاعی غلط در مواجهه با حقایق سخت و تلخ زندگی است . اتفاقا  وقتی که بچه بودم دوست داشتم خیلی زود بزرگ شوم و الان هم نمی خواهم به گذشته برگردم . البته خاطرات خیلی خوبی از گذشته دارم ولی که چه ؟ گذشته ها گذشته . همین و بس ... با این حال بارها به مرور گذشته پرداخته و حتی مکانهایی که در کودکی بوده ام رفته و دوباره آنها را مانند آثار باستانی نسلهای گذشته مورد تفحص قرار داده ام .

     

    ®   بدون کتاب نمی توانم جایی بروم یا تنها بمانم . از قدیم الایام تا آنجا که به یاد دارم حتی اگر برای گرفتن نان به نانوایی می رفتم با خود کتابی همراه داشتم و بخشهایی را می خواندم .  گاهی حتی بر دیوار حمام صفحه شعر یا متن خوبی را می چسبانم که در این فرصت مطالبش  را مرور کنم یا در باره اش بیندیشم .

     

    ®   اما در مورد انتخاب هنرپیشه دقیقا نمی توانم هنرپیشه خاصی را انتخاب کنم . اما دوست داشتم که در فیلم امام علی (ع)‌ جای هنرپیشه ای باشم که نقش ابن عباس را بازی می کرد و وقتی وارد خیمه علی شد ، از شکوه و جاذبه علی(ع)‌ و زنده شدن حماسه عظیم و تاریخی آن بزرگمرد در ذهن و روانش همان جا قالب تهی کرد (کمی مشابه همام بن غالب مطرح در خطبه همام ) و کارگردان مجبور شد شخص دیگری را جایگزین سازد و در این فیلم دو نفر نقش ابن عباس را بازی کرده اند . البته نقش علیرضا شجاع نوری در فیلم روز واقعه (به همراه حال و هوای خاص این فیلم)  هم برایم خیلی جالب بود و دوست دارم نه  علیرضا شجاع نوری بلکه واقعیت آن نقش باشم . اما به شرطی که به موقع به کربلا برسم و درصف خوبان باشم .