اوضاع زمانه چه اسفناک گشته

                       اندر فضیلت نکوهش روزگار (‌ اوضاع زمانه خیلی بد شده !... )  

 

 

یکی از مکانیزمهای دفاعی برای دلداری دادن خودمان عبارت است از برخورد وارونه با قضایا و اتفاقات زندگی ؛‌ یعنی علت و معلول ها را به هم آمیختن . یعنی بدی ها و مشکلات خود را به گردن دیگران افکندن و مشکلاتی را که مسبب آن خود مردم ( من ، تو ، ‌او ، ما )‌ هستند ، به زمین و زمانه و تاریخ و چرخ گردون و نهایتا به خدا نسبت دادن . یعنی به جای این که من بپذیرم که در زندگی کوتاهی کرده ام و شجاعانه و صادقانه خبط و خطاهایم را به گردن بگیرم ، همه ندانم کاریها و بدبیاری های برنامه ریزی شده را به در و دیوار و ستاره ها و زمان و مکان و عصر و قرن حاضر یا مردم دیگر یا جوامع دیگر یا تقدیر الهی نسبت بدهم . حدیث مشهوری است که می گوید : روزگار را نکوهش نکنید که روزگار خداست . یعنی چرخ گردون و روزگار بر اساس محاسبات خردمندانه الهی و قوانین و انظباطی دقیق و بسیار هوشمندانه سیر و تکاپو دارد و اشتباهات و کارهای غلط زمین را به آسمان نسبت ندهیم و نگوییم ساختار گیتی ویرانگر و سرشت زندگی تلخ و فرجام آن شوم است .

 

 نکوهش مکن چرخ نیلوفری را               برون کن ز سر باد و خیره‌سری را

 بری دان از افعال چرخ برین را               نشاید ز دانا نکوهش بری را 

همی تا کند پیشه، عادت همی کن       جهان مر جفا را، تو مر صابری را 

چو تو خود کنی اختر خویش را بد           مدار از فلک چشم نیک اختری را

 

بسیاری از شکوه ها و ناله ها نوعی تمارض و بی مایگی فکری و تنبلی ذهنی و بد بینی مرسوم در میان مردم است که به شکل اپیدمی کمابیش همه جا شیوع دارد . یکی از علل آن سهل انگاری و ابراز بی کفایتی تلقینی و بازی کردن رل نادانان و احمقان روزگار است در مواجهه با جریان ها و حوادث زندگی . من تصور می کنم روزگار ما از همه روزگارهای گذشته بهتر و تکامل یافته تر است ؛ چه در ایران و چه در سطح جهانی ؛ بعید می دانم که زمان کورش کبیر یا در قرون وسطی مردم از زمان ما با فرهنگ تر و منظم تر و دیندارتر از حال حاضر بوده اند . اما فکر می کنم از زمان آدم تا خاتم و تا آخرین روز زندگی بشر روی زمین همیشه احساسی وجود داشته که نسبت به گذشته خوشایند و با دلگرمی نگاه می کرده و از زمان حاضر شکوه می کرده و چقدر برایش شعر دست کرده اند : " چون در آید سال نو گویم دریغ از پارسال " ، " سال به سال دریغ از پارسال " ، " هیچ بدی نرفت که خوب جایش بیاید " ، "‌رحمت به کفن دزد اولی " و ..... البته زندگی در رویاهای هزار و یک شب تاریخ گذشته و شکوه و شوکت افسانه ای روزگاران کهن خیلی شیرین است و با احساس غروری عظیم ولی رویایی همراه است و واقعیت ملموس و عینی همیشه تلخ بوده است و انسان های  بسیاری در همه روزگاران و در همه نقاط جهان نالیده اند ، ولی غالبا برای آرامش خاطر و گریختن از حقیقت جاری زنده به گذشته و خاطراتش پناه برده اند و جالب این که در همان زمان گذشته نیز چنین می کرده اند . بد و خوب و  بهنجار و ناهنجاری  به نسبت های مختلف همیشه و همه جا بوده و هست ولی اگر عمیق تر و جامع تر چرکته بیندازیم باز هم نسبت خوبی ها به بدی ها و خوبان به بدان ، در زمان ما بسیار بسیار بیشتر است . به قول آبرهام لینکلن : همه مردم عادل و همه آن ها صادق نیستند، اما به به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد  ، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود . در ازای هر دشمن، دوستی هم  هست .  و واقعیت این است که زمانه همان عادات و تفکرات و کشش ها و کنش ها و واکنش های ماست که در شکل اجتماعی نظم و بی نظمی خاصی را شکل می دهد و به قول اریک برن "بازیها"ی خاصی شکل می گیرد .

 

 

                                                

اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست؛

من این ویران‌سرا را دوست دارم.

 

تمام عالم از آن شما باد
من این یک تکه جا را دوست دارم
 

 

اگر تاریخ ِ ما افسانه‌رنگ است؛

من این افسانه‌ها را دوست دارم.

 

نوای ِ نای ِ ما گر جان‌گداز است؛

من این نای و نوا را دوست دارم.

 

اگر آب و هوای‌َش دل‌نشین نیست؛

من این آب و هوا را دوست دارم.

 

به شوق ِ خار ِ صحراهای ِ خشک‌َش،

من این فرسوده‌پا را دوست دارم.

 

من این دل‌کش زمین را خواهم از جان

من این روشن‌سما را دوست دارم.

 

اگر بر من ز ایرانی رود زور،

من این زورآزما را دوست دارم.

 

 

اگر آلوده‌دامانید، اگر پاک!

من ای مردم، شما را دوست دارم.

 

گوش دادن به این شعر

 

 

طفیلی ۱: از منفی بافی دوری کنید

طفیلی ۲ : منفی بافی نقد نیست

طفیلی ۳ : مشکل تنهایی در دانشجویان

طفیلی ۴ : ریخته شدن گدازه های آتشفشان در دریا

طفیلی ۵ :  آیا شما به عنوان دانشجو همواره دچاراسترس هستید 

طفیلی ۶ : افسردگی مشکلی در بین جوانان 

طفیلی ۷ : درخت سرو چهار هزار و ‪ ۵۰۰‬ساله ابرکوه ، پرعمرترین موجود زنده کره زمین

نظرات 4 + ارسال نظر
کورش(k2-4u) دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ق.ظ http://k2-4u.com

سلاموبلاگزیباییداریبهمنهمسربزن

کورش(k2-4u) دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ق.ظ http://k2-4u.com

سلاموبلاگزیباییداریبهمنهمسربزن

کورش(k2-4u) دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ق.ظ http://k2-4u.com

سلاموبلاگزیباییداریبهمنهمسربزن

کوثر پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:03 ب.ظ http://kosar2005.persianbog.com

سلام!!
مطالبتون مثل همیشه مفید بود...ممنون....
راستی چرا دیگه منو تحویل نمی گیرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد