ü همه اجر و پاداش و اهمیت روخوانی و تلاوت قرآن و حفظ قرآن بسته به این است که پیام قرآن را درک کنیم و در چند و چون آیات تدبر نماییم و در محتوا و نکات و اهداف و مصادیق آیات نیکو بیندیشیم و هم دل و جان مان از این رهگذر دگرگون شود و هم جامعه ، جامعه ای پاک و قرآنی گردد ؛ یعنی آیات در جامعه و زندگی تجلی و تحقق یابد . این است ادای حق تلاوت قرآن : « الذین آتینا هم الکتاب یتلونه حقّ تلاوته اولئک یؤمنون به » ( بقره : 121) .
ü همه آیات برای همگان نازل شده اند اما همه آیات برای یک تن خاص نیستند و باید با مرور آیات قرآن آیاتی را بیابیم که در گوش جانمان طنین انداز است و مخاطب خاصش شخص من یا شماست و دل و جان ما هم بر این امر گواهی خواهد داد که مقصود من و توییم .
ü اگر بتوانیم عمیقا به محتوای یک یا چند آیه برسیم و ظرایف و دقایقش را خوب و آگاهانه و مسئولیت شناسانه درک کنیم و به عملیاتی کردنش بیندیشیم ، کار بزرگی کرده ایم که هزار ختم قرآن با آن برابری نمی کند .
ü ماندن بیش از حد روی الفاظ قرآن و اشتغال به ضمه و فتحه آن و یا سرگرمی بیش از اندازه به صوت و لحن پر آب و تاب و حرفه ای ، سبب غفلت عظیمی از حقایق و معانی و مقاصد و اهداف قرآن کریم است .( به تعبیر اهل بیت (ع) : اقاموا حروفه و اضاعوا حدوده ؛ حروف قرآن را احیا کردند و تعالیم و تکالیفش را ضایع نمودند ). و امام صادق (ع) فرمود : « من إنْهَمَکَ فِىطَلَبِ النَّحْوِ، سُلِبَ الْخُشُوعُ ؛ کسی که تمام همتش را در مباحث لفظی صرف کند ، از خضوع و خشوع در برابر قرآن کریم محروم می گردد » ( مستدرک الوسائل، ج 4، ص 279، مؤسّسة آلالبیت). قرآن دریایی عظیم است که باید آن را پیمود و در میان امواجش در غلتید و بازی با مماسه های ساحل و عکس گرفتن در کنار آن برای ما تشنه کامان چه حاصلی خواهد داشت .
ü دستمایه کردن قرائت و تلاوت و حفظ قرآن برای سرگرمی و غفلت خود و دیگران برای ترکاندن محافل قرآنی باشکوه (!) و مجالس اموات و مجالس ختم و .... و از آن نان در آوردن و قرآن را به کار و کسب و مغازه بدل کردن خیانتی بزرگ به درگاه قرآن و صاحب آن است . (وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی ثَمَنًا قَلیلاً وَ إِیّایَ فَاتَّقُونِ "بقره :41 " )
ü عموما با شنیدن قرائت و تلاوت قرآن به حال و هوای معنوی فرو می رویم و این کافی نیست بلکه مقدمه حرکت و به پا خاستن و همت کردن و فکر و اندیشه و روح و روان را در سیر الی الله ساختن و پرداختن و به حرکت در آوردن است . اگر همیشه فقط به حال و هوای عاطفی معنوی از شنیدن آیات وقت بگذرانیم ، کی به فهم و تدبر و تفکر و تحقق معانی آیات خواهیم رسید ؟! شاید هیچ وقت . یک بار شخصی را دیدم که داشت از ضبط صوت خود به آوازی گوش می داد و آواز خارجی بود . گفتم مگر تو می فهمی که چه می گوید ؟ گفت فهمیدن لازم نیست ؛ حال و هوای خوبی به آدم دست می دهد که من آن را خوب حس می کنم !!! مبادا ما به قرآن چنین معامله کنیم . (وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ . یوسف : 105 )
ü اگر قرآن را بخوانیم و در صدد تفرقه بین انسانها و طوایف اسلامی باشیم ، به قرآن خیانت کرده ایم (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلى بَنی إِسْرائیلَ أَکْثَرَ الَّذی هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُونَ "نمل : 76 ")
ü اگر نتوانیم به خوبی در آیات بیندیشیم و نتوانیم به نتایج سازنده و تازه برسیم ، ذهن و فکر و روح و روانمان به نادانی و بی بصیرتی و پول و ثروت و قدرت و شهوت قفل و زنجیر شده است ( أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها " محمد : 24 ")
ü اگر پیام قرآن را عالمانه و متدبرانه بفهمیم ، از میان این آیات و الفاظ به ظاهر پراکنده به یک سیستم فکری منسجم خواهیم رسید ( أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافًا کَثیرًا "نساء : 82 " )
ü هر چند هیچ آیه ای در باره ضرورت حفظ الفاظ و عبارات قرآن نداریم ولی اهمیت حفظ قرآن هم بیشتر از آن که به مغز و حافظه مربوط باشد به قلب و عمل مربوط است و اگر حقیقت یک آیه به قلب و تحقق عملی برسد ، نور کل قرآن به قلب شخص منتقل گشته است و اگر نرسد ، حفظ کل قرآن هم بی ثمر است : رب تال القرآن، والقرآن یلعنه؛ چه بسا تلاوت کننده قرآن که قرآن او را نفرین می کند (پیامبر اکرم (ص).
ü حقیقت متعالی قرآن «نوری الهی و آسمانی» است و این کتاب کاغذی حقیقت قرآن محمد(ص) و علی(ع) و امام زمان(س) نیست : یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبینًا ( نساء : 174) و این کتاب را تنها باید برای رسیدن به کانون نور الهی مورد توجه قرار داد . و برای درک نور باید غرض ها و منافع و تعصبات فردی و حزبی و جناحی و مذهبی را کنار گذاشت تا آن انوار ساطعه را دریافت ؛ چرا که : إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ * فی کِتابٍ مَکْنُونٍ * لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ ( واقعه : 77 – 80) .
ü گاهی همین قرآن ظاهری هم وسیله سوء استفاده های دنیاپرستان به ظاهر مذهبی قرار می گیرد و از آن علیه حقیقت اسلام و قرآن و کلیت و تمامیتش استفاده ابزاری می کنند . این است که علی (ع) در باره قرآن های آویخته بر نیزه ها در دستان خوارج مسلکان و معاویه صفتان و روباه منشان ، فرمود : اینها قرآن نیست بلکه پوست پاره ای بیش نیست و دستور داد آن قرآنها را با شمشیر براندازند . این است که قرآن در دست و قلب خوبان هدایت است و در مغز و زبان تبهکاران دسمایه ضلالت و دوزخ : یُضِلُّ بِهِ کَثیرًا وَ یَهْدی بِهِ کَثیرًا ( بقره : 26) و همین قرآن شفابخش برای پاکدلان برای بداندیشان بیماری زا و هلاکتبار است : وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظّالِمینَ إِلاّ خَسارًا ( اسرا : 82) .
سلام
توی یه دفتر یادداشت قدیمی نگاهی انداختم و یادم اومد که یه زمان وبلاگی داشتیم و دوستان باحالی داشتیم
بالاخره قدیمی ها رو میشه راحت پیدا کرد البته نه به همین سادگی نوشتن ها ولی من که یافتمتون...
یه سری به اینجا بزن:
http://aliakbarabdoli.blogsky.com/?PostID=99
ولی نظرت رو تو وبلاگ جدیدم بده.
دوباره میام پیشت...فعلا