نشست وبلاگ نویسان در ارومیه

این هم چند عکس از نشست وبلاگ نویسان در ارومیه ( البته در اندازه 2048 /1536 بود و بسیار واضح تر که  کوچکترشان کرده ام و برای گزیده گویی و کمبود فضا از ۲۶ عکس تنها سه تا اینجا قرار داده شده ) . جالب این است که با این که متن حرفها و نظرات نشست و خلاصه نتایج نشست را آینا نیوز و حسام شیرازی و دیگران نوشتند ولی برخی خواستند این نشست را با برداشتهای شخصی خود خیلی سیاسی و جهت دار و توطئه آمیز نشان دهند ، در صورتی که نشستی بود متشکل از همه خطوط و جناح و بی جناح ، فارغ از حزب و جناح و گروه و راست و چپ و انتخابات و .... که در آن بیشتر فرهنگ وبلاگ نویسی در شهر و استان مطرح بود تا چیزهای دیگر و خیلی خوب است که این نشست ها - هرچند در مکانی دیگر - تکرار شود و با حفظ علایق شخصی جهتی سالم و دوستانه به قصد خدمت به کشور و دین و فرهنگ پیدا کند . امروز کنار کشیدن خود از صحنه های فرهنگی و سنگ اندازی و محکوم کردن این و آن خیلی کودکانه و بی معنا به نظر میرسد و عملا نتیجه معکوس می دهد . در زمانه ما ، کارهای پلیسی خیلی راحت است ولی کارهای تاثیرگذار و مثبت فرهنگی در حد عقل و توان هرکسی نیست . و متاسفانه دین و فرهنگ و کشور و انقلاب ما عمدتا و اساسا از همین خلا به شدت آسیب می بیند . الان گروههای مسلح تروریستی سالهاست که غالبا اسلحه را گذاشته و قلم را برداشته اند و حتی طالبان هم افرادی مسلح و در عین حال مبلغ نوعی فرهنگ غلط افراطی است . چرا که آنها نیز دریافته اند کار نظامی بدون پشتیبانی و آتشبار قوی با منطق خاص ( البته غلط )  و بیان قوی و تبلیغات همه جانبه و اثرگذار در افکار عمومی محکوم به شکست است .

نوشته شده توسط کریم جباری | موضوع: | لینک ثابت | 6 نظر
مهم ترین شاخصه اسلام و مسلمانی 2
تاریخ: پنجشنبه بیست و یکم تیر 1386 ساعت :15:54

مهم ترین شاخصه یا معیارهای مسلمانی و دینداری کدام است ؟

عقل و خرد و اندیشه ورزی و تفکر : حضرت علی دین را دارای هفت پایه بیان می کند که اولین آنها عقل و خرد است و صبوری ( پایه های دیگر : ۲.  آبرودارى و راستگویى   ۳ . تلاوت قرآن چنان که هست (و بر پیامبر نازل شده اسـت ) ۴ . دوستى و دشمنى براى خدا , ۵ .  حق آل محمد (ص) و شـناخت ولایت آنها  ۶ . حق برادران و حمایت و دفاع از آنها   ۷ . نیکوهمسایه دارى کردن با مردم . ) .  در سخن دیگری از پیامبر (ص) اساس اسلام علم و آگاهی بیان شده و در سخنی از امام صادق (ع) آمده است که هرکس آگاهی ندارد عقل ندارد ( چون عقل با آگاهی کار می کند)  و هرکس عقل ندارد و فکر نمی کند ، دین ندارد و هرکس دین ندارد دوزخی است ( ر.ک: تحف العقوق ، سخنان امام صادق ) .

اعتقاد به رهبری صالحان و عشق ورزی به ولایت اهل بیت  : امام حسین حج را نیمه تمام گذاشته رهسپار کربلا می شود . یعنی چیزهایی مهم تر از حج وجود دارد . در حکومت افراد ناصالح ستم پیشه  به ظاهر خیلی از شعائر ظاهری اسلام هست ولی حقیقت اسلام نیست و حقیقت اسلام  در ولایت و امامت متجلی است و این ولایت مهم تر از آن شعائر است . ممکن است حافظ و قاری قرآن باشی و اهل نماز شب ولی در خیمه های طاغوت باشی و اسیر فسقه و فجره . به همین جهت پیامبر فرمود : هر چیزی دارای اساسی است و اساس اسلام حب ما اهل بیت است ( سفینه البحار ، ج۴ ، ص ۲۳۴) . مشکل اساسی خوارج هم دو چیز بود : یکی نداشتن درک و فهم و خرد و روشن بینی دینی و دیگری خروج از خط رهبر شایسته و چتر هدایتی امام عادل ، یعنی علی (ع) .

اعتدال : پسرم می گوید : اگر شخص از همه امور دینی و فضایل ضروری اخلاقی بهره متعادلی داشته باشد ، این اعتدال کلی و عمومی مهمترین شاخصه مسلمانی است . چون برخی نماز را با تعقیبات و مستحبات کاملش می خوانند ولی ممکن است خشن و بد اخلاق باشند یا به حق الناس کم اعتنا باشند یا روزه بگیرند و نماز نخوانند یا وجدان کاری داشته باشند ولی اهل نماز و روزه نباشند یا فکرشان بالا و معنویت شان پایین باشد . البته اعتدال و عدالت چه در اخلاق اسلامی و آیات قرآنی و روایات مذهبی و چه اخلاق یونانی  مهمترین فضیلت ها است .

صداقت : خیلی از دانشجویان معتقدند اولین و مهمترین مشخصه دینداری و مسلمانی عبارت است از صداقت و درستکاری و یکی بودن حرف و عمل و قول و قرار و ظاهر و باطن . در حدیث امام صادق(ع) هم آمده است که طول سجود و رکوع کسی شما را نفریبد . چون ممکن است به این امور عادت کرده باشد و ترک نماز برایش وحشت آور باشد بلکه به صداقت در گفتار و امانت داری اش توجه کنید .

احساس درد و دغدغه و مسئولیت اجتماعی نسبت به رنج و فقر مردم  : در برخی منابع دینی داریم که اگر کسی سیر بخوابد و در همسایگی اش فرد گرسنه ای باشد ، دین ندارد . یا اگر ستمدیده ای ( از هر دین و آیین و هر جای دنیا ) فریاد بزند و از مسلمانان یاری بطلبد ، اگر کسی این ندا را بشنود ولی دست یاری دراز نکند ، مسلمان نیست . نیز آمده است که اگر کسی سحرگاه از خواب برخیزد ولی نسبت به سرنوشت مسلمانان بی توجه باشد مسلمان نیست .

خداترسی و روح تسلیم و عبودیت : مطابق پاره ای از متون دینی اساس دین و فلسفه شعائر مذهبی عبارت است است از ناراحتی از گناه و عصیان و داشتن حس خداترسی به هنگام گناه . معیار متدین بودن گناه نکردن نیست بلکه این است که اگر شخص در آستانه گناه قرار گرفت یا گناه کرد بلرزد و سوز و گداز و توبه و انابه داشته باشد . برخلاف برخی که شاید خیلی ادعای تقوا و دیانت داشته باشند اما وقتی گناهان خاصی انجام می دهند یا از اوج فسادهای پیرامون خود مطلع می شوند ککشان هم نمی گزد و اصلا احساس ناراحتی و احساس مسئولیت نمی کنند . خوب این افراد حتما در ایمان و دین و تقوای خود شک کنند .

فداکاری و شهادت طلبی : حس شهادت طلبی بالاترین ارزش دینی است . چون دین یعنی این که هرکس هر چه دارد به مهمانی خدا بیاورد و به پیشگاه خدا هدیه کند . یکی تنها از بخشی از اموالش می گذرد و خمس و زکات می دهد و یکی کمتر از آن و تنها به چند نفر صدقه می دهد و یکی عاشق پول است و تنها به عبادات بدنی اکتفا می کند و عبادات مالی و گذشت از مقداری از ثروت ،برایش از مرگ هم وحشتناک تر است و یکی جسم و جان و مال و آبرو و هرچه را که دارد به خدا هدیه می کند و همه هستی اش را به خطر می اندازد . یعنی شهید . داشتن چنین آمادگی ای بالاترین مشخصه دینداری است .  

البته در متون دینی برخی اوصاف هم چنان مهم هستند که نبود آنها به منزله فقدان دین قلمداد شده است . مانند :  عفاف و پاکدامنی جنسی - امانت داری - وفاداری به تعهدات و پیمانها  و .... 

نوشته شده توسط کریم جباری | موضوع: | لینک ثابت | 7 نظر
مهم ترین شاخصه مسلمانی
تاریخ: چهارشنبه بیستم تیر 1386 ساعت :0:10

داشتم فکر می کردم که مهم ترین  معیار دینداری یا مسلمانی چیست ؟ نماز و روزه و ذکر و قرآن خواندن و صلوات فرستادن؟ خیلی ها بودند و هستند که نماز می خوانند و روزه می گیرند ولی غرور و خودبینی شان به حدی زیاد است که همه ثوابهای آن عباداتشان را خراب می کند بلکه زیر صفر می برد . آیا ابن ملجم مرادی یا قاتل امام حسین یا ترور کننده استاد مطهری نماز نمی خواند یا معاویه قرائت قرآن و صوت و تجوید بلد نبود ؟  خود شیطان عبادتگر بزرگی بود ولی مهمترین آفتش غرور و تکبر و روحیه استکباری و برتری طلبانه بود . آیا معیار دینداری یا مسلمانی چهره و سیمای مذهبی است ؟ در حالی که هرگز ظواهر نمی تواند باطن افراد و هویت واقعی شان را نشان دهد  و چه بسا در ورای مسلمانی ظاهری و پوشالی ، کفر و دنیاپرستی و فساد باطنی عمیقی نهفته باشد . تازه ، آیا بین اسلام سطحی و ظاهری " قالوا اسلمنا "و اسلام و ایمان ابراهیمی که از معرفت عمیق و مستدل جریان می یابد ، هیچ فرقی نیست ؟ آیا هرکس بیشتر مدعی مسلمانی باشد بیشتر متدینتر است ؟  شعار های داغ و تند دینی منافقان چه بسا خیلی بالاتر از شعارهای متدینان واقعی باشد . پس با شعار و ادعا هم نمی توان چیزی را اثبات کرد . تازه ایجاد کردن ظواهر مذهبی آسان و کم هزینه است اما اسلام و ایمان واقعی به سهولت و ارزان به دست نمی آید . سواد و تحصیلات و مدرک هم معیار اساسی مسلمانی نیست . چه بسا افراد بی سواد ولی پرمغز و خردمند و پاکدل و باصفا و مخلص و صادق . آیا معیار ، گذشته و سوابق مذهبی زیاد است ؟ چه بسیار بودند کسانی که با ایمان زیستند و با کفر و نفاق مردند . پس معیار واقعی دینداری و مسلمانی چیست و شاخصه هایش کدام است ؟ شما بگویید . بسم الله : .............. 

نوشته شده توسط کریم جباری | موضوع: | لینک ثابت | 17 نظر
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد