جشن میلاد مسیح مبارک باد


مژده  ای دل که مسیحا نفسی می آید !
     
                      
میلاد حضرت عیسی مسیح کلمه طیبه الهی پیامبر بزرگ خداوند  بر همه آزادگان واقعی  و پاک سرشتان و حق طلبان جهان به ویژه ایرانیان و مسلمانان و خصوصا مسیحیان جهان مبارک باد . تبریک به مناسبت میلاد مرد بزرگی که پاک به دنیا آمد و در گهواره به عظمت الهی گواهی داد و پاک و مبارک زیست و نزد خدا به آسمان ملکوت برده شد . عیسی نه فقط پیامبر خدا برای مسیحیان است بلکه ایمان به همه پیامبران از جمله حضرت عیسی شرط مسلمانی است و توهین به عیسی مسیح در باور مسلمانی عین کفر می باشد و ما مسلمانان بیشتر از مسیحیان خود را در این جشن ها شریک می دانیم چرا که سوره ها و آیات بسیاری از قرآن و نیز بخش هایی از نهج البلاغه به توصیف سیمای پاک عیسی بن مریم اختصاص دارد و قرآن می فرماید در دل پیروان مسیح مهر و محبت قرار دادیم :



ما رسولان خود را فرستادیم. ما عیسی پسر مریم را فرستادیم و انجیل را به او دادیم و در دل پیروانش مهر و محبت قرار دادیم.
 (سوره حدید :۲۷) 



نظرات 15 + ارسال نظر
امیر بایرنی یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1383 ساعت 08:46 ق.ظ http://hood.blogsky.com

سلام
خسته نباشی وبلاگ پز محتوایی داری!!!

استفاده کردیم

موفق باشید و خدانگهدار

[ بدون نام ] یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1383 ساعت 11:50 ق.ظ

سلام/امیدوارم حالتون خوب باشه/مطلبتون خیلی زیبا بود/میلادشون مبارک شما هم باشه/

Adel یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1383 ساعت 11:02 ب.ظ

مردان بزرگ همانند شهاب ها هستند میسوزند و جهانی را از نور خویش روشن می سازنند . ناپلون بناپارت
همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند ُ اما تمام شادی ها و پیشرفت ها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید .

ناپلئون می گفت : کلمات نمی شود و نمی توانم و نمی دانم را از فرهنگ لغت حذف کنید . بروید اطلاعات به دست آورده آگاه گردید . بخواهید و بجویید و توانایی پیداکنید . اگر ما هم در برابر مشکلات به جای یاس و حواله دادن به جاها و عوامل دیگر قدم کوچکی برداریم بسیاری از مشکلات حل می شود . دوست عادل

مش رمضون دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 12:30 ب.ظ

ده تفاوت و ده شباهت بین ایران و آمریکا

تفاوت ها
آمریکا با ایجاد آزادی اخلاقی کاری کرده است که مردم به فساد و فحشا روی بیاورند اما جمهوری اسلامی از طریق محدودیت اخلاقی کاری کرده است که مردم به فساد و فحشا روی می آورند
دولت آمریکا از روشنفکران خودش بدش می آید، اجازه می دهد آنها حرفشان را بزنند اما کاری می کند که هیچکس حرف آنها را نشنود، جمهوری اسلامی هم از روشنفکران خودش بدش می آید، جلوی حرف زدن آنها را می گیرد، اما همه حرف آنها را می شنوند
در ایران اول قدرت سیاسی پیدا می کنند بعد پولدار می شوند، در آمریکا اول پولدار می شوند بعد قدرتسیاسی پیدا می کنند
رئیس جمهور آمریکا یک گاوچران بیسواد است، اما کشورش پیشرفت علمی می کند، رئیس جمهور ما یک فیلسوف است اما پیشرفت علمی نمی کنیم
ما گذشته مان عظیم است، حال مان خراب است و آینده مان نامعلوم است. آنها گذشته شان نامعلوم است، حال شان بد نیست و آینده شان مشخص است
مردم ما در جریان ریز و درشت اخبار جهان هستند ولی نقشی در حکومت ندارند، اما آمریکاییها در جریان مسائل کشور خودشان هم نیستند ولی نقش تعیین کننده در سرنوشت شان دارند
در آمریکا گروهی عظیم با فکر کردن یک کشور بزرگ را اداره می کنند. و در کشور ما گروهی عظیم با فکر کردن جلوی اداره یک کشور بزرگ را می گیرند
در آمریکا هرکس کار جدیدی بکند یا فکر تازه ای داشته باشد خوشبخت می شود، در ایران هر کس کار جدیدی بکند یا فکر تازهای به سرش بزند بیچاره می شود
آمریکا کشور فردگرایی است اما همه چیز با سیستم اداره می شود، در کشور ما فردگرایی ممنوع است، هیچ سیستمی هم وجود ندارد
در آمریکا هر کسی هر غلطی بخواهد می کند دولت هم کاری به کارش ندارد، در ایران حکومت هر غلطی خواست می کند، کسی هم کاری به کارش ندارد


شباهتها
در هر دو کشور رئیس جمهور هیچ کاره است
هر دو کشور برای بقای خود به یک یا چند دشمن احتیاج دارن
هر دو کشور دوست دارند در مسائل کشورهای دیگر دخالت کنند، یکی زورش می رسد، یکی نمی رسد
درهر دو کشور مردم در حال خوشگذرانی اند، در یکی دولت از این موضوع ناراحت است، در یکی خوشحال است
در هر دو کشور رسانه ها در شکل دادن به افکار عمومی نقش دارند. در آمریکا این رسانه ها وجود دارند اما در ایران این رسانه ها مدتهاست نابود شده اند
مردم ایران و مردم آمریکا از خارجی ها خوششان می آید، با این تفاوت که ایرانی ها خارجی ها را در خارج از کشورشان می بینند، اما آمریکایی ها خارجی ها را در کشور خودشان می بینند
در هر دو کشور رسوایی اخلاقی یک اسلحه سیاسی علیه مخالف است، با این تفاوت که در آمریکا رسوایی اخلاقی باعث محبوبیت در کوتاه مدت می شود، در ایران در دراز مدت
هر دو حکومت با تبلیغات اداره می شوند، اما یکی شان تبلیغات را بلد است، دیگری بلد نیست
هر دو کشور متکی به تلویزیون هستند، در یکی تلویزیون هیجان انگیز است و در دیگری نفرت انگیز
در هر دو کشور مردم اعتقادات دینی دارند، در یکی مردم می خواهند بروند بهشت، اما در دیگری حکومت به زور قصد دارد همه را به بهشت بفرستد

شوخی شوخی دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 12:43 ب.ظ

خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه:

اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن، بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟
بچهه میگه: هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه.

بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه. معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد!
بعد شاگرده میگه: خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه : بپرس.
پسره میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن،
اولی گاز بزنه، دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟
معلمه یکم فکر میکنه، میگه: خوب معلومه، سومی!
بچهه میگه: نه...جوابتون درست نبود. اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده،

ولی از طرز فکرت خوشم اومد!!!
==*******===
تو کلاس درس معلم گفت :
بچه ها امروز میخوام بهتون بگم
اولین دو آدم دنیا چطور بوجود آمدند.
یکی ازبچه ها گفت : خانم اونو میدونیم .
بگین سومین آدم دنیا چطور بوجود آمد

********
دانش آموز زرنگ

معلم: ایرج ما شش تا تخم مرغ داریم، می خواهیم آن ها را بین هفت نفر تقسیم کنیم چه می کنیم؟

دانش آموز: این که خیلی آسون است آقا، کوکو درست می کنیم اونوقت با کارد به هفت قسمت مساوی تقسیم می کنیم!


*********

امتحان

پدری از پسرش که تازه از جلسه امتحان برگشته بود پرسید : خوب پسرم امتحان چطور بود؟

پسر جواب داد: سوالها آسان بود ولی جواب هایش خیلی سخت بود .


******

جواد بدلی دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 01:06 ب.ظ

طنزهای دانشجویی

سینمای دانشجویی
دانشجوی جدیدالورود: شیدا
رئیس دانشگاه: به او بگویید دوستش دارم
سرویس دانشجویی: قطار جهنمی
جا مانده از سرویس: دونده
نمره قبولی: رویای شیرین
نماینده کلاس: افعی
پرسش‌های درس: نفس آخر
استاد و دانشجو: فاصله
دوران دانشجویی: روزگار جوانی
روز امتحان: روز واقعه
غیبت استاد: روز فرشته
تقلب: چشمهایم برای تو
مدیر گروه: در پناه تو
استاد و راهنما: گمشده
تعطیلات میان ترم: ماه عسل
خوابگاه دانشجویی: مدرسه موشها

نام نشریه :عرفان شماره : 8
نام دانشگاه : علوم پزشکی زنجان زمان انتشار : خرداد 83

جواد بدلی دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 01:09 ب.ظ

به نفع خودتان بود اگر دختر بودید چون:
ـ اگر زیر شدیدترین برف و باران در کنار خیابان باشید هیچ ماشینی برای شما نگه نمی‌دارد.
ـ اگر برای خرید به یک مغازه در پاساژ بروید واتفاقاً فروشنده خانم باشد نمی‌دانیم چرا ولی به چند برابر قیمت اجناس را به شما غالب می‌کند.
ـ اگر در سرویس نشسته‌اید و خانمی سرپا ایستاده باشد مجبورید جایتان را به ایشان بدهید (خدای نکرده) و تا مقصد مجبورید سر پا بایستید.
ـ اگر شغل، تحصیلات و قیافه خوبی داشته باشید اما درآمدتان کم باشد باید تا آخر عمر مجرد بمانید.
ـ اگر در درسی بیفتید هرچقدر پیش استاد التماس و گریه کنید فایده ندارد.
ـ اگر از درس خواندن فارغ شدید مجبورید برای دفاع از کشور، مردم، ناموس و فرهنگ به سربازی بروید.
ـ هیچگاه نمی‌توانید منشی رییس یا منشی معاون یا منشی مدیرعامل جایی بشوید.
ـ نمی‌توانید برای ازدواج نکردن ادامه تحصیل را بهانه کنید.
ـ برای ازدواج نمی‌توانید هیچ شرطی بگذارید ولی هرچه گفتند باید بگویید: چشم چشم چشم..

همسایه اتاق بغلی در خوابگاه
ای عزیز تو همان، ضربات آشنا، رعد و برق رعب آور و ترنم شدید باران بهاری به سقف آشنای‌مان هستی، که با بیرحمی هرچه تمام و بی‌انتها، نیمه شبهای مرا، با کوبیدن میخ به دیوار مشترکمان خواب را بر چشمان من حرام ساخته‌ای، اکنون که در آستانه تولد و میلاد زیبایت هستیم که آرزو می‌کنم که کاش هیچوقت از مادر زاده نمی‌شدی، امیدوارم پیام تبریک و تولدت را از من قبول نمایی و کیک تولدی را که برایت از بهترین خاکه زغال تهیه نمودیم را با لذت هرچه تمام میل و به خواب ابدیت فرو روی که شاید بگذاری ما برای لحظات بسیار کوتاه هم کپه مرگمان را به زمین بگذاریم.
دوست مشترک الدیوار و بیچاره‌ات
1

دانشجوی بخت برگشته دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 01:36 ب.ظ

استاد شما را به خدا به استادای دیگه بگید که این قدر علم و تخصصشونو به رخ ما نکشن و دق دلیشونو سر امتحان خالی نکنن . از این استادهای اخمو و پیر و بی حوصله که وضع و حال جوونا رو درک نمی کنن ما باید به کجا پناه ببریم . این قبیل استادا میان کلاس و تخته خدا را سیاه می کنن و میرن و کاری هم ندارن که چند در صد چی فهمیدن . مرتب هم توی کلاس از مقامات شامخ علمی خودشون حرف می زنن ولی ما که خیری از دکترای اونا ندیدیم . به خدا آدم وقتی با اونا رو برو میشه مثل اینه که با نکیر و منکر رو برو شده باشه یا شب اول قبرش باشه . از کنار اتاق این استادا نمیشه رد شد مثل این که اونجا کلبه وحشته یا محل کار گودزیلاست یا مرحوم ابوالهول اونجا حضور داره . استاد درسته که به نظر اونا ما چیزی حالیمون نیست اما به پیر و پیغمبر که این استادا به نظر من سواد درست و حسابی هم ندارن . گاهی از بس حرفهای قلمبه سلمبه میزنن که به عقل جن نمی رسه . این آقایون عزیز فکر می کنن که میتونن عظمت علمی خودشونو با بدبخت کردن اکثر دانشجوها اثبات کنن. اونا فکر میکنن که هر چی آمار مردودی ها بیشتر بشه سطح علمی شون بالاتر میره و کشور به خودکفایی علمی و فنی و صنعتی می رسه .
آخه باید گفت مردم از عظمت علمی شما چه بهره ای بردن جز فیس و افاده های عجیب و غریب ! استاد خدا خیرتان بدهد که لااقل این جای کوچلو را به ما دادید که بتونیم دو کلوم حرف حساب با اونا بزنیم . هر چند اونا دیگه استاد و پروفسور شدن و به این قبیل حرف ها هیچ گونه تره ای خرد نمی کنن. بلکه از شنیدن ناراحتی ما و این حرفا با دمشون گردو میشکنن .

برنامه امشب سینما دانشجو دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 02:12 ب.ظ

مثل این که دانشجوها نزدیک امتحان اهل طنز و طناز شدن . گفتیم چیزی هم ما بگیم و اینو گفتیم :
سینما دانشگاه
گروه ریاضی: دلیران تنگستان
دانشجوی ریاضی: صخره نورد
گردش علمی: سفرهای مارکوپلو
قبولی در کارشناسی ارشد: این خانه دور است
پسران ریاضی ورودی 80: وایکینگها
دختران ریاضی ورودی 81: خواهران غریب
پسران ریاضی ورودی 81: بچه‌های مدرسه همت
دختران ریاضی ورودی 81: زنان کوچک
اعتراضهای انجمنها: فریاد زیر آب
ساختمان پیام نور (جدیدالتاسیس): سیاره گمشده
انصراف از تحصیل: فرار از آلکاتراز
علوم پایه: بر باد رفته
تعطیلات آخر ترم: فرار بسوی آزادی
اعضای انجمنها: بینوایان
تخصیص بودجه برای انجمنها: دروغهای واقعی
آزمایشگاه فیزیک: جعبه اسباب بازی
کیف استاد: محموله
دانشجوی اخراجی: نقره داغ
مسئول حراست: چشم شیشه‌ای
سئوالات امتحان: خوشه‌های خشم
درخواست واحد نشریه: میخواهم زنده بمانم
دفتر انجمنهای علمی: آژانس شیشه‌ای
پاس کردن دروس: مأموریت غیرممکن (2)
دانشجویان پیام نور: اجاره نشین‌ها
شب امتحان: زمان شوریدگی
آبدارخانه دانشگاه: منطقه ممنوعه
حراست: ارتش سری
فارغ‌التحصیل ریاضی: دیوانه از قفس پرید
دبیران انجمنها: این گروه خشن
گذران ترمها: عبور از میدان مین
پشت کنکوری: بازمانده
دانشجوی انتقالی: مهاجران
انجمن ورزش: بسوی افتخار
استاد: در پناه تو
معدل الف: در قلب من
تقلب: بازی با مرگ
امید به تقلب: تکیه بر باد
کلاس مبانی ریاضیات: اتاق وحشت
به سمت اتاق ریاست: حمله به H3
کاریکاتوریست نشریه:‌ناجی علی
دانشجو: به من میگن هیچکس

دانشجویی همانند سهراب سپهری دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 02:15 ب.ظ

اهل درسم من


اهل درسم من
روزگارم هی... بد نیست
جیب خالی دارم. خرده پولی، سر سوزن عقلی
اوستادی دارم بهتر از عزرائیل
درسهایی، بدتر از تلخی زهر
و کلاسی که در این دانشگاست
جنب دستشوئی‌ها، جنب آن سلف خراب
من یه دانشجویم
هیکلم نی قلیون
چشمهایم کم سو، کله‌ام هم بی‌مو
درس کفاره من
من جنون را هر دم، لا به لای جزوه‌ها می‌بینم
در جزوه من جریان دارد چرت، جریان دارد پرت
همه فکر و توانم متزلزل شده است
جزوه‌هایم را وقتی می‌خوانم
که امتحانش را استاد، گفته باشد فرداست
برگه تقلب را من، پی غفلت استاد عزیز، می‌خوانم
پی خونسردی خود
اهل درسم من
پیشه‌ام بی‌کاریست
گاه گاهی، در می‌روم از توی کلاس، می‌روم تا تریا
تا که با خوردن چای و شکلات
ایندل سوخته‌ام خنک شود
چه خیالی، چه خیالی.... می‌دانم
از پس ناچاریست
خوب می‌دانم، آخر ترم هم باز
کار من زاری و در به دریست

دانشجوی زرنگ دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 02:22 ب.ظ

استاد این مطلب را توی یکی از سایتها پیدا کردم . به خوندنش می ارزه .

استاد و دانشجو زیر ذره بین خط خطی

استاد و دانشجو زیر ذره بین خط خطی
دانشجوی عزیز ما گفت: «من در طول دوره دانشجوییام، حتی یک خاطره خوش از این دانشگاه ندارم.»
دانشجوی عزیز ما گفت: «در یکی از دانشگاههای آزاد، برخورد بد کارمند با دانشجو مساوی است با اخراج کارمند.»
استاد عزیز ما فرمودند: «بعضیها بیتالمال را تبدیل به «مالالبیت» کردهاند.»
دانشجوی عزیز ما گفت: «استاد! چون کلاس شما مختلط نیست، درس را خوب یاد نمیگیریم.»
استاد عزیز فرمودند: «در کشورهای جهان سوم، اشتباهات هنر است و هنرها معجزه.»
دانشجوی عزیز ما گفت: «من حاضرم به دانشگاه دیگری بروم، ولی چادر سرنکنم، چون بلد نیستم.»
استاد عزیز ما فرمودند: «حقوق من به اندازه دانستههایم است. اگر قرار بود برای چیزهایی که نمیدانم حقوق بگیرم، کل دنیا هم کافی نبود.»
استاد عزیز ما به دانشجویی که دیر آمده بود، فرمودند: «رئیس محترم! همه کارمندانتان تشریف آوردهاند.»
استاد عزیز ما به دانشجویی که دیر آمده بود، فرمودند: «ببخشید که ما زود اومدیم.»
استاد عزیز ما که از جیغ یکی از خواهران، هیجانزده شده بود، فرمودند: «بریم کمکش، شاید میخواهد خودکشی کنه.»
استاد عزیز ما فرمودند: «بعضی از شما طوری نگاه میکنید مانند.... به نعل بندش.»
استاد عزیز ما فرمودند: «آقا! خیلی تو فکری، باید 110 رو خبر کنم.»
استاد عزیز ما فرمودند: «من وقتی درس میدهم، مثل مرده شورم و کاری ندارم که چه کسی را میشویم.»
استاد عزیز ما فرمودند: «عقل انسان همان مغز او نیست وگرنه گوسفند و قورباغه هم مغز دارند.»
استاد عزیز ما فرمودند: « انگار دانشجویان این دانشگاه مرده اند.»
استاد عزیز ما در پاسخ به دانشجویی که گفته بود: «استاد! ما مقالات شما را نمیفهمیم.» فرمودند: «خودم هم بار اول آنها را نمیفهمم.»
استاد عزیز ما در پاسخ به دانشجویی که گفته بود: «استاد! از کلمات ابتکاری کمتر استفاده کنید.» فرمودند: «من ژنتیک سخن دارم و باید کلمات جدید و ترکیبی بسازم.»
استاد عزیز ما خطاب به دانشجویی که از او اجازه خارج شدن از کلاس را گرفت، فرمودند: «مرا با تخته سیاه تنها نذار.»
استاد عزیز ما فرمودند: «اسرائیل 16E دارد ولی عزت نفس ندارد.»
استاد عزیز ما فرمودند: «امروزه نمایشگاه خط قرآن میگذارند، خب... بر سرتان، نمایشگاه «عمل به قرآن» بگذارید.»




من یار مهربانم دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 03:01 ب.ظ http://www.manyaremehrabanam.persianblog.com//

سلام مرسی که سر زده بودی / من هم این میلاد رو تبریک میگویم

sahran سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1383 ساعت 03:38 ق.ظ http://sahran.blogfa.com/

سلام به شما و بسیار عکسهای زیبایی از مسیح گذاشتین
عنوان زیبایی گذاشتین من هر وقت از مسیح چیزی خواستم به من داده

A.J چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1383 ساعت 11:05 ب.ظ

اینجا هم که نیستی . پس کجایی ای غایب از نظر!؟

سعید شاه محمدی قره باغ چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم خودم آقای جباری.
وب لاگتون حرف نداره و محشره .
من بالا خوندم که یکی از آقایون نوشته بودن رئیس جمهور آمریکا یک گاوچرونه . میخواستم بگم به اون عمو که یه کم مطالعه بد نیست . آقای بوش در سال ۱۹۷۰خلبان بودند و فکر نکنم که شغل خلبانی هیچ مناسبتی با گاو چرونی داشته باشه . در ضمن آقای جباری از شما متشکرم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد