تحریم انتخابات

                     

                                         هزار و یک دلیل برای تحریم انتخابات

من هم نشستم و مثل هر ایرانی آزاد و روشنفکر مقیم پاریس یا لس آنجلس فکر کردم که حالا که همه انتخابات را تحریم می کنند ، چرا خودمان مرد مردانه این کار را نکنیم . چرا تا الان به عقل خودمان نرسیده بود که این کار رابکنیم و چرا پروفسورهای خارجی این مسائل را به ما آموزش دهند . خلاصه  نشستم و بعد از دیدن صدها ساعت فیلم و گوش دادن به سرودهای زیبایی که کانالهای ماهواره ای و سایتهای اینترنتی  برای تحریم انتخابات ساخته اند ، از آنها الهام گرفتم و  همه عقل کلی که داشتم  ، ریختم روی هم و بعد از کلی تاملات دکارتی ، خیلی سخنان عمیق به مغزم هجوم آورد و گفتم حیف است که شما از این حکمت های عمیق بی اطلاع بمانید و چون دانستن حق مردم است ، تصمیم گرفتم در یک اقدام انسانی همه این اطلاعات عمیق را مجانی و یک جا در اختیار شما قرار دهم . البته خیلی مطالب ظریف و دقیق و عمیق دیگری هم به ذهنم آمد و نتوانستم  ظبط و ربطشان و ارتباط شان را بفهمم و چون خواننده باید عاقل باشد و همه چیز را همگان دانند ، پیدا کردن ارتباط بین مطالب  بیان شده را به خوانندگان گرامی وامی گذارم . من صدها دلیل قوی برای تحریم انتخابات داشتم و اگر اینها که نوشته ام کم بود ، تماس بگیرید تا بقیه اش را هم بنویسم .

1 . فلسفه :  فلسفه می گوید که در نظام طبیعت ضعیف پامال است  . عقل می گوید که زور آمریکا بیشتر از ایران است و بهتر است طبق قانون فلسفی « اگر قرار است مورد تهاجم کسی قرار گیری بهتر است زودتر تسلیم شوی و بدان خرسند باشی تا به طرز فجیعی به هر دویتان خوش بگذرد» به نظم نوین جهانی بپیوندیم و با نه گفتن به انتخابات ایران به آمریکا بله بگوییم .

2 . منطق : اگر صغرا و کبرا بدانیم و دو دو تا چهار تا بشود ،  می توان نتیجه گرفت که سرنوشت ایران بهتر است در آمریکا تعیین شود  و چون نشده و نمی شود ،  پس بهتر است انتخابات را تحریم کنیم .

3 . ریاضیات : یک رای من و تو چیزی نیست و  به قول آن دوست تریاکی ما که عددی نیشتیم !  حتی اگر هفتاد میلیون رای دهنده داشته باشیم باز هم از لحاظ ریاضی یک رای من همان همان یک رای است و نه بیشتر و  یک هم که عددی نیشت ! بنابر این بهتر است خوب جمع و تفریق بدانیم و انتخابات را رها کنیم .

4 . برآورد سود و زیان اقتصادی : کاری که توی آن برای من و تو نان نباشد به چه درد می خورد . از این انتخابات چیزی گیر من و تو نمی آید . پس  شرکت در انتخابات کار بهینه ای نیست چون فاقد سودآوری لازم است  و اصلا اقتصادی نیست .

5 . صرفه جویی اقتصادی : می دانید در رای گیری ها چقدر صندوق ( اعم از چوب و پارچه و ... ) و کاغذ حیف و میل می شود  . اگر از هر خانواده  لااقل دو نفر در انتخابات شرکت نکند ، اگر فرض کنیم بیست میلیون خانواده ایرانی داشته  باشیم ، و برای هر کس دو برگه در انتخابات مصرف شود  ، با صرفه جویی و تحریم انتخابات ، روی هم چهل میلیون برگ کاغذ خواهیم داشت و می توان از آنها هزاران دفتر مشق درست کرد و بین کودکان محروم تقسیم کرد . البته این صرفه جویی می تواند خیلی بیشتر از این حرفها باشد . مثل صرفه جویی در اتلاف وقت و عمر گرانبها در پای صندوق ها  و چه گوهر گرانبهایی است این عمر ! شناسنامه هایمان هم تمیزتر می ماند .

6 . اقتصاد بین الملل : اگر در انتخابات شرکت کنیم این همه هزینه های خارجی که به خاطر گسترش دمکراسی صرف تحریم انتخابات می شود ، کاملا غیر بهینه و غیر اقتصادی خواهد بود . آیا این کمکهای چندین میلیارد دلاری آمریکا برای کانال های ماهواره ای و چندین میلیارد کمک مالی دیگر برای ساقط کردن مسالمت آمیز(مانند انفجار از درون و بمبهای قم واهواز و تهران) حکومت فعلی به گروههای مختلف برای رقاصی به نفع قدرتهای بین المللی حیف نیست حرام شود و بی نتیجه بماند .

7 . میهن دوستی : برای اثبات میهن پرستی مان و برای این که به آن دسته از ایرانی های غیور غیر وطن فروش در به در خوش بگذرد و کارت سبز یا اقامت دایم داده شود و آنها را لااقل پس از چند نسل نه یک شهروند آمریکایی بلکه  آدمک پنجاه درصدی حساب کنند  ، تحریم انتخابات میهن دوستانه ترین کاری است که می کنیم .  نیز برای رضایت دوستان جورجی فعلا تا اطلاع ثانوی ایران را فراموش می کنیم تا بعدا بفهمیم که این میهن چیست و کجاست . شاید روزی و روزگاری توی توی کالیفرنیا و لاس وگاس میهنمان را با لاس زدن پیدا کنیم . بنابر این میهن را رها کنید و میهن دوستی را بچسبید و با نوای ای ایران و ای ایران انتخابات را تحریم کنید . میهن دوستی واقعی عبارت است از ترجیح منافع غرب و آمریکا بر منافع ایران . مگر نمی بینید آمریکایی ها و اروپایی ها چقدر ما(!) را دوست دارند و از منافع ما(اپوزیسیون) در برابر حکومت و مردم ایران حمایت می کنند .

8 . انسان دوستی : اگر به فکر مردم هستیم ، مخصوصا به فکر سلامتی آن آدمهای با عاطفه ای که برای تحریم انتخابات از بس در کانال های ماهواره ای داد زده اند که گلویشان جر خورده ، بهتر است برای باز شدن صدایشان و رنگ و رویشان انتخابات را تحریم کنیم . این شخصیتهای فداکارفکر و عمر و ثروتشان را در این کارهای خوب به نفع ایران و انسان دوستی صرف کرده اند . حیف است که قدرشان را ندانیم .

9 . کمک به دمکراسی : امروز دمکراسی از نان شب واجب تر است . اگر در انتخابات شرکت کنیم هر چند خودش نوعی کار دمکراتیک است اما بفهمی نفهمی از کمبود دمکراسی حتما مشکل پیدا خواهیم کرد ( چه جوریشو دیگه من نمیدونم) . اگر می خواهیم به آزادی برسیم بهتر است هیچ کاری نکنیم . اگر می خواهیم انسان انتخابگری باشیم بهتر است انتخاب نکنیم . اگر ما با درک عمیق تری از حقوق بشر آمریکایی و اروپایی کمی آدم بشویم و انتخابات را تحریم کنیم ، به زودی خواهیم دید که چگونه این مملکت احتمالا طی صد یا دویست سال آینده از هم می پاشد و راه دمکراسی هموار می گردد . آنوقت می توانیم مثل سال 1876 و به سبک فرانسوی ها انقلاب کبیر بکنیم . حتی اگر نصف ایرانی ها کشته شوند باز هم به صرفه است . چون ما سیصد سال بعد مثل فرانسه پیشرفت خواهیم کرد .  اصولا ایرانی جماعت عقل ندارد که برای خودش تصمیم بگیرد ، پس بهتر است کار را به بزرگ ترها بسپاریم تا در آن سوی مرزها ، در سازمان ملل و شورای امنیت توسط پدر خوانده های عاقل و انسان دوست  برایمان تصمیم بگیرند . هر چند دوره پدرسالاری گذشته است .

10 .  راحتی بیشتر در زندگی : رفتن تا پای صندوق واقعا کار سختی است . می دانید چقد انرژی صرف می شود ؟ چرا خودمان را خسته کنیم . آیا هیچ کار دیگری نداریم ؟ مخصوصا که تابستان است و تابش مستقیم آفتاب در پوست بدن لطافت آن را بفهمی نفهمی کاهش می دهد و تشعشعاتی تولید می کند که حتی برای اعصاب هم مضر است .

11 . علوم سیاسی : قبل از انقلاب همیشه رسم بوده که صدر اعظم ایران و حاکمان ایران  افرادی باشند با وجدان و قابل اعتماد و خوب که همه خوبی هایشان مورد تایید سفارت خانه های انگیس و آمریکا قرار گیرد ولی بعد از انقلاب این قانون نقض شد . آخر کسی که دمکراسی را درست و حسابی بلد نیست و نمی تواند به ساز روسای غرب و آمریکا برقصد چگونه می تواند اقتدار کافی داشته و رسم زمانه و آداب چاکری را به جا آورد  و حتما دست و پاگیر خواهد شد  . طبیعی است که هر نوع انتخابات دیگری غیر قانونی است  . اگر ما با اروپا و آمریکا دوست بودیم مثل عربستان حکومت شاهی و ایل و تباری داشتیم ولی مشکلی از جهت دمکراسی برایمان پیدا نمی شد واین همه با جهان مشکل نداشتیم .

12 . مشکلات جوانان :‌ اگر ما به فردی رای دهیم و او رئیس جمهور شود آیا خواهد توانست به خواستگاری برود و برای جوانان ما زن بگیرد و دست و پایشان را در یک جاهای خوب و نان وآبدار بند کند ؟ آیا خواهد توانست کاری کند که هر ایرانی سالی دو سه بار به کیش ودوبی و ینگه دنیا سفر کنند ؟ آیا او خواهد توانست شخصا برود و با زنان خودفروش خیابانی و آدم کش های حرفه ای زندانی و چاقوکشهای چاله میدان بنشیند و به آنها شعر و ادبیات و آدمیت یاد بدهد ؟ البته که نه . آیا خواهد توانست کاری بکند که ما هم از آزادی های رسانه ای و مشاهده فیلم های سوپر رمزدار و پولی ترکیه و اروپا به طور مجانی استفاده کنیم ؟  معلوم است که نه . چون همه اش شعار است . هیچ رئس جمهوری در  این جمهوری اسلامی که من می شناسم نخواهد گذاشت که ما آزادانه در خیابانها و ادارات ودانشگاهها شعار مرگ بر فلان و لعنت به بهمان بدهیم و فحش های خواهر و مادر نثارهم کنیم  و در پیروزی ها و جشن ها هر دق دلی که داریم بر سر شهروندان خالی کنیم  و آزادانه و  با هیجان در رقص های دسته جمعی خیابانی شرکت کنیم ؟ آیا رئیس جمهور ایران می تواند برای رفع مشکل ما جوانان قضیه آزادی جنسی را به کلی حل کند تا ما نفس راحتی بکشیم ؟ معلوم است که نه . چون همه حرفهایشان برای راحت بودن ما جوانان شعارهای تبلیغاتی است .

13.  آسمون و ریسمون : اگر در انتخابات شرکت کنیم نه تنها به جمهوری اسلامی بلکه به همه کارهایی که  طی 27 سال قبل در ایران و 1426 سال در جهان انجام شده مهر تایید نهاده ایم ، هزاران کار خوبی هم که شده ، به ما چه  .  اگر مذهبی هستیم ، با شرکت در رای گیری تا قیام قیامت همه کارهای همه افراد در همه جای ایران (‌و بلکه جهان)در نامه عمل ما نوشته خواهد شد و اگر از خدا می ترسیم بهتر است  نه الان بلکه هیچ وقت به هیچ کس رای ندهیم . اما  اگر می خواهیم کاملا بی دین باشیم ، شتر سواری دولا دولا نمی شود و  شرکت در رای گیری به این معناست که خدا و پیامبر را پذیرفته ایم و چون انتخاب دین آزاد است ، بهتر است باز هم رای ندهیم .

14 . قول وشرف : همه می دانند که کسی مثل ما بوده و نیست که به هر قولی که به ملت ایران داده ،  عمل نکرده و در خوش قولی شهره آفاق نباشد . من قول شرف می دهم و به آبروی پدر و مادرم و این خاک رس زرخیز ایرانی سوگند یاد می کنم که اگر در انتخابات شرکت نکنید ، طی دو سه هفته یا حد اکثر دو سه ماه ( از اون ماههای خدایی !) و اگر نشد می توانم قول بدهم تا نهایتا دو سه قرن دیگر همه مشکلات این کشور حل بشود  و همه ایرانی ها به آزادی کامل و همه جانبه و علم و دانش و فرهنگ عالی دست بیابند . البته می دانید که رسیدن به آزادی و راحتی هزینه های مالی و جانی چندمیلیاردی دارد و اگر چندین نسل از ایرانی ها فدا شوند و بروند شیشه های این حکومت را بشکنند و کشته و زخمی شوند ، واقعا ارزش دارد . چون اگر چه خودشان بعدا در گورها می پوسند و لی نام این کشته و زخمی ها در تاریخ و عکس شان درسایت های اینترنتی جاودانه و زنده و زیبا می ماند اما منافع دراز مدت ملت ایران ( که مقیم اروپا و آمریکا هستند و اسم و فامیلشان و منافع شان و همه چیزشان آمریکایی است ) و منافع خیلی های دیگر صد در صد تضمین می شود و بسیاری از سر و صداها می خوابد . آیا آرامش بهتر نیست ؟   

ضمنا چون بعدا باز هم انتخابات دیگری در سالهای طولانی آینده صورت خواهد گرفت ، ما از پشت همین تریبون از حالا تا آخر پیشاپیش همه انتخاباتها را رسما و علنا تحریم نموده و اعلام می کنیم که تا آخر سر پا ایستاده ایم و مثل بعضی ها بی ادبانه روی زمین نخواهیم نشست . خود دانید . فحشهای زیاد و رنگارنگی هم جمع کرده بودم که به بانیان این انتخابات بدهم ولی به علت کمبود جا به سایر سایتها و کانالهای ماهواره ای مراجعه کنید تا از لحاظ فرهنگ فحاشی کاملا خودکفا گردید .

                                                    ریاست عالیه این منطقه وبلاگی

 

                                         

 

                                        

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد