دین گریزی جوانان

                                                  

دین گریزی جوانان


بعضی چنان با بدگمانی به جوانان امروز و با خوش بینی عجیبی نسبت به گذشته این مملکت و جوانان قدیمی حرف می زنند که انگار امروزه جوانی جرم است و جوانان این کشور همه از دم لائیک و لامذهب و تابلوی همه نوع فساد و تباهی گشته اند . آیا جوانان گذشته پاکدامن تر و کامل تر و آگاه تر و رشدیافته تر از جوانان امروز بوده اند ؟ مطمئنا جواب منفی است . البته رویاهای تلخ و تاریک گذشته امروزه خیلی شیرین به نظر می رسد ، چون تنها یک رویاست  . خواندن تاریخ دوره های پر از ظلم و فساد حکومتهای جنایتکاران هزاران سال قبل هم امروز شیرین است ، چون از چنگیز و فرعون واقعی که راه نفس آدمیان را ببندد  و مانند هیولایی جهان را ببلعد خبری نیست .  برگردید به دهه های سی و چهل و پنجاه ، جوانان زیادی در کازینوها ، شراب فروشی ها ، عشرتکده های کنار دریاها ، محافل رسمی هوسرانی های حاکمان سرسپرده آن دوره ، محله های فساد و هرزگی وتن فروشی ، محله های اعتیاد و جان کندن تدریجی جوانان ، و شبانه روز  با هزار و یک بدبختی دیگر رویارو بودند .  البته جوانان زیاد دیگری هم در جاهای دیگر و کارهای دیگر و دنیاهای دیگر بودند .  امروزه اگر جوانان روز به روز حضور بیشتری در محافل علمی و فرهنگی و دینی داشته باشند مهم نیست ، اگر در اعتکاف با دسته های انبوه صدها و هزاران نفری به نیایش و روزه مقدس مشغول شوند مهم نیست . اگر صدها نوع کار مثبت و اندیشه های نیکو داشته باشند مهم نیست .اگر در انواع هنرها و فنون پیچیده و زبان آموزی مهارت نشان دهند ، مهم نیست . اگر سازمان ملی جوانان در آن پژوهش ملی مشهور نشان دهد که 70 % جوانان این مرز و بوم گرایشات عمیق دینی دارند ، باز مهم نیست . اگر دهها پژوهش علمی همین واقعیت را به صورتهای دیگر اثبات می کند آنها هم مهم نیست . بعضی جوری حرف می زنند که گویی ما بعضی از پیرمردان و پیرزنان امروزی و جوانان قدیمی را نمی شناسیم که در جوانی اهل چه کارهایی بوده اند  و بعضی از آنها و تخم و ترکه شان هنوز هم پرچمداران تباهی هستند . بعضی چنان خودشان را به نفهمی می زنند که گویی فرزندان و بستگان اعلی حضرت همایونی و خاندانهای دیبا و هویدا و جم و زاهدی همه آدمهای خداپرست باتقوا و پاک و شریفی بودند و همان ها بودند که با پاکی و صداقت و ایثار خویش انقلاب را راه انداختند و همه فرزندان و دست پروردگان نسل جدید در همه نوع تباهی تخصص دارند .  بلی نباید واقعیت را انکار کرد که در دنیا حداقل  17 میلیون نفر بی خدای رسمی و علنی ( غیر از میلیونها بی خدای واقعی بی اسم و رسم که مخفیانه در لشکر شیطان ثبت نام کرده و جزء نیروهای تلاشگر و البته بی ریای اهریمن هستند )  . در کشور ما هم البته و مطمئنا هزاران بی خدای واقعی وجود دارند ( که متاسفانه با خوشبینی خاصی نادیده گرفته می شوند و زبان و بیان و منطق خاصی برای هدایت و جذب آنان وجود ندارد ). اما جریان تاریخ و حرکت شکوهمند انسانی از این کف ها فراوان داشته و دارد و اقیانوس خدایی و امواج دریاست که تعیین کننده است نه کف ها و حباب ها و هزاران مرداب متعفن آشکار و نهان . بعضی اصلا نمی دانند دین و بی دینی چیست و شاخصه ها و معیارهایش کدام است . بعضی هم دیندار گریزی را نشانه خدا گریزی می دانند . برخی هم معتقدند که واقعیت قضیه ، گریز از دینداران بد است که در واقع دیندار نیستند ( بد دیندار گریزی ) یا دین آنها در حد دینداری بعضی از سران دنیاپرست و فاسد جهان اسلام در بعضی از کشورهای اسلامی، پوشالی ، ریاکارانه و منفعت گرایانه و تصنعی است . بسیاری از دین گریزان ایران و جهان هم از دین کاذب و ساختگی و سطحی و خدای موهوم  عوام زدگان می گریزند ،  نه از دین اصیل محمدی (ص) و نه از خدای زیبایی که سرچشمه همه پاکی ها و خوبی هاست . چون اصلا با چنین خدایی رویارو نشده اند . چون با خدای مارکسیستها بیشتر آشنایند تا با خدای ابراهیم . اتهام جوانان امروز این است که می خواهند با منطق و عقل و اندیشه سراغ خدا و دین بیایند . آنان در دنیای متفاوتی نفس می کشند  که زندگی و واقعیت های جهان و شادمانی و امید و عشق و عاطفه و  انسانیت در کانون آن قرار دارد . دنیایی که همه زیبایی های آن در بلندترین تابلوی باشکوه الهی یعنی آیینه انسان تجلی یافته است . انسانی که هر جا می رود به امید یافتن حقیقتی ره می سپارد و از تظاهر و دروغ متنفر است و سادگی و اخلاص و پاکی های واقعی را در چشم انداز دین و افق های جاودانه خدا می یابد . مشکل جوانان امروز آن است که نه سیمای رسول خدا را دیده اند و نه در خانه علی بزرگ شده اند . نه دست پرورده  عالمان و عارفان فرهیخته بوده اند و نه دمخور اوالیاء الله  و نه در مکتب قرآن و حدیث بزرگ شده اند . نه اساسا یک دوره قرآن یا نهج البلاغه برایشان روخوانی یا ترجمه شده است . انتظار ما از این قبیل جوانان که همانند یاران صدیق رسول خدا (ص) یا یاران خاص و خالص علی (ع) باشند و یا همانند دست پروردگان علمای بزرگ حوزه علمیه که چه بسا با هیچ گناهی و شرایط گناه آلودی رویارو نشده اند ، چقدر منطقی و دینی و واقع بینانه است . علی رغم برخی از ظواهر نامطلوب که بعضی از آنها صرفا به خاطر ناسازگاری با سلیقه این و آن است نه ناسازگاری با دین و سنت اصیل اسلامی ، در موارد فراوان ، ویژگی های برجسته ای مانند : حق طلبی ، عدالت جویی ، عقل گرایی و داشتن باورهای عمیق و احساسات پاک و پرشور انسانی ، و چیزهای دیگری در جوانان امروز مشاهده می شود که مطمئنا نشان کمال یافتگی نسبی آنان در قیاس به پدران آنان است . دین گریزی جوانان در مواردی حقیقت دارد اما حقیقت عمومی و همه گیر نیست . تازه علت آن کجاست ؟ بی ارداگی یا بی تفاوتی یا بی خاصیتی یا بی دینی والدین یا فضاهای ناسالم فرهنگی ، باورهای کاذبی که به نام دین به خورد آنان داده شده است ، برخوردهای افراطی که در گذشته با جوانان صورت گرفته و اکنون تاحدی تعادل یافته است ، نبود اشتغالات سالم ، عدم نظارت بر مراکز علمی ، فرهنگی و تفریحی ، نداشتن برنامه های پرجاذبه برای اوقات فراغت جوانان ، دوری از جوانان و عدم همدلی و همصحبتی با آنان و عدم درک واقعیت هایی که پیرامون آنان می گذرد ، وفور انواع تباهی ها و فسادها در گوشه و کنار شهرها  و ...... آیا ما برای همان جوانانی که دین گریز می نامیم کتاب سودمند و راهگشایی داریم که مخاطب آن نه افراد عادی یا مسلمانان معتقد سنتی و اهل مسجد بلکه « جوانان دین گریز» باشند ؟ من که سراغ ندارم ، اگر کسی چنین کتابی یافت معرفی کند و جایزه بگیرد .


 

                        

نظرات 8 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:55 ب.ظ

بسیار زیبا بود

[ بدون نام ] دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:56 ب.ظ

[ بدون نام ] دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:56 ب.ظ http://gharibeh1362@yahoo.com

ghasem پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:11 ب.ظ http://ghakbary.persianblog.com

عالی بود و بسیار زیبا و امیدوار کننده . آری همانگونه است که می گویی ولی درد اینجاست که چرا در جمهوری اسلامی جوانان این چنین شده اند و دردآورتر دیدن هجوم همه جانبه بیگانگان و کم کاری ماست
موفق باشید .

غریبه ی آشنا شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:57 ب.ظ

مطالب نغز و دلسوزانه و مسئله مداری شما در مباحث و معضلات حوزه جوانان میهن اسلامی نشان گر درک صحیح جنابعالی از واقعیت های اجتماعی و تربیتی این بخش مغفول جامعه می باشد.
بی شک شناخت مشکل به غایت چاره اندیشی راه کارهای اجرایی و مسئله گشایی را هموار خواهد ساخت . ولی در جامعه امروز ایران اسلامی مشکل اساسی ما سیاست زدگی - سازمان نیافتگی - اقدامات موازی خود خنثی ساز - خود خواهی و تمامیت طلبی- بی توجهی به مباحث دیربازده و مالاْ گریز از برنامه ریزی بلند مدت - ابتلا به افراط یا تفریط - مطلق اندیشی ( به جای معتدل اندیشی ) و مصادیق قابل توجهی از این طیف است.
اگر روزی فرا رسد که مناظر متفاوت متولیان امر به یکپارچگی و وحدت برسد آن روز می توان انتظار داشت که کلیه نهادهای تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور در اندیشه و عمل جز به صلاح و رستگاری خیل عظیم جوانان و نوجوانان کشور مشغول نباشند.
و تمام فعالیت های دینی - سیاسی - فرهنگی - اجتماعی - تربیتی و ... فلاح نسل بی مثال جوان ایرانی را هدف و آرمان خویش قرار دهند.
دیر نخواهد بود آن روز که نظاره گر باشیم پرچم عظمت ایران اسلامی بر قلل رفیع آزادگی و سرافرازی افراشته شود.
به زعم من فرد فرد ما در قبال این مهم مسول و ماموریم و کوتاهی در آن فرجامی جز غم خسران دنیوی و اخروی رقم نخواهد زد.
باید در ایجاد یک درک مشترک از مسائل و مشکلات و ابتلائات تلاش و هم فکری نمود.
زنده و پویا باشید.

( و البته متفاوت از اظهار عزیز صدر )

غریبه آشنا شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:02 ب.ظ

توضیح : مطلب ( والبته متفاوت از اظهار عزیز صدر ) زاید و اشتباه تایپی میباشد.

مکتب وحی یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:18 ق.ظ http://www.maktab-e-vahy.blogfa.com/

وبلاگتان را خواندم و از مطالب ان کمی استفاده کردم امید وارم در آینده کمی قویتر بنویسید و بیشتر از اطلاعاتتان استفاده کنید
امید وارم با خواندن وبلاگ من از آن استفاده کرده و حتما نظرات و انتقادات خود را برای بهتر شدن وبلاگ مکتب وحی
بفرمایید.
با تشکر مکتب وحی
www.maktab-e-vahy.blogfa.com

از انتقاد معقول شما بسیار ممنون . اگر عمیق تر بودم که عمیق تر می نوشتم . اما همین ها هم که نوشته ام نویسندگی نیست . اندیشه های شخصی ام است که گاهی این جا و آن جا به ذهن می رسد . نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست . وبلاگ شما را دیدم . اصلا این طور که شروع کرده اید البته مطالبتان بسیار نغز و عمیق است اما این سبک که شما دارید فکر نمی کنم نه رضای خدا در ادامه اش باشد و نه تشیع اصیل این گونه است و نه مورد پسند شیعیان آگاه و بافرهنگ و معنویت گرای واقعی باشد . ضمنا بهتر است به جای آن نوع توهین های نامطلوب به علما
اگر ایرادی در آنها می بینید به محتوا و اساس آن توجه کنید . ظواهر به آسانی قابل تغییر است . البته علما هم رسالت بزرگی دارند و غالبا در حد خود به آنها عمل کرده اند .

...................... یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:23 ق.ظ http://www.daryam10.persianblog.com

بهار کردن دلها چه کار دشوارست.و عمر شوق چه کوتاست بین ادمها.میان تک تک گلها غمی سرخست .و غم به وسعت دریاست بین ادمها...................خوشحالم که اینجام و نوشتهای زیباتونو می خونم دوس داشتی بیا کلبه منم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد