شور و حماسه زندگی

           ***

شور و حماسه زندگی

زندگی سوت و کور ، زندگی مردگان است . سمفونی مردگان یکنواخت و راکد است . درجا زدن و رسوب کردن و استحاله و فنا شدن . اما زندگی شور و حماسه و هیجان است . عشق و آتش و فریاد ها . درد و داغ و صبوری . آتشفشانی در خویش طوفانی شدن . در خود گریستن ، بر خود خندیدن و با خود ستیز کردن . از خود رهیدن . دنیای خویش را از یک قفس فراتر بردن و به کوهستان ها سپردن . از آب حوض پریدن و در آبشار فرورفتن و از دریا سربرآوردن . زندگی یک شاهکار بلند حماسی است . یک دریا غزل آبدار و مواج  . زندگی کوره داغ آتشین . سرب مذاب حس و حادثه . آدمهایی کوهواره با سخنانی آتشین با دلی به لطافت بهشت . توان زیستن با آدمکهای موشواره  . تحمل کردن میمونها و لاکپشت ها . زندگی ساختن و سوختن و برهم زدن است . زندگی اوج شادی هاست . غمهای طوفانی زنجیره وار است . تگرگ باران رنج های بیکران بر پیکر یک گلادیاتور شکست ناپذیر . زندگی طنین مداوم شور و حماسه و پویه های مدام . زندگی سنگ ها را خرد کردن ، صخره ها را کنار زدن . سقف آسمان را شکافتن و طرحی نو درانداختن . زندگی سازگار شدن با دلمردگان نیست . دگرگون کردن آب و هوا و موج انگیزی و با خود خیزاندن و ره بردن خموشان و پوسیدگان و بی ارادگان راکد و جامد تا ستیغ امواج تند و خروشان زیبایی هاست . جسدهای پوسیده در مقبره هوس را به قیامتی دیگر کشاندن و مومیایی های مترسک وار پرادعا  را در زلزله وجدان نهادن و خرد کردن و رویاندن جوانه های واقعی انسانی در شوره زار تاریخ . زندگی شور و حماسه است : حماسه های تاریخ را به آینده بردن و آینده را چون آهویی رام ساختن و دیوار بلند زمان را خرد کردن و از آجرهای آن ، طاق مینایی آرزوها را بر هم نهادن و بالا بردن  و سر به آسمان ساییدن .          

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مکتب وحی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:09 ب.ظ http://www.maktab-e-vahy.blogfa.com

جناب اقای جباری سلام علیکم
از مطالبتان حقیقتا استفاده کردم و این جانب اشراف کامل که نه ولی اشراف نسبی نسبت به مطالب مکتبم انشاءالله دارم
تا آن حد که فرق بین رب و مربوب را بدانم...!و ان یک اشکال چاپی بودو با دعای دوستان به امید خداوند معرفتم نسبت به مکتبم بیشتر میشود
اما در مورد توهین که خدای نکرده من به عالمان دین هیچ تو هینی نکردم من به آیت الله نما های هشت من ریش بی ریشه.وامامه داران بی امام هم توهین مکردم بلکه آنچه که هستند را بیان نمودم آیا غیر از این است که این چنین افرادی به ریشه شریعت تیشه میزنند و آن را در نظر عوام سست و بی پایه و خشک جلوه میدهند و اینان منافقا نند و گرگ در نقاب گوسفندند!
اما در مورد نماز های مستحبی همین طور که از مطالب وبلاگ من بر می آید و شما هم آنرا در یافتید این وبلاگ طرفداران زیادی ندارد برای اینکه در مکان عامی بنا شده است ولی حرف ان با عوام نیست
البته انشاءالله عوام هم با خواندن آن علاقه مند شده و از حقیر که حقیقتا قطره ای از دریای معرفت هم ندارم در مورد منشا عقایم سوالاتی میپرسند
به نظر حقیر شما مطالب من را یکجانبه خوانده اید منظورم این است که مانند اکثریت طلاب حوزه مقدسه قم یا دیگر حوزه ها مطلب را آنطور که دوست دارید میخوانید نه آنطور که هست...!
آقا عینک بد بینی را از چشم بردارید و بجای ایراد های لغوی گرفتن و دنبال جواب بودن برای مطالب کمی هم احتمال دهید که شما مو ببینید و دیگران پیچش آنرا!
چرا فکر میکنید که هر چه به عنوان شیعه در حوزه ها ابلاغ میشود صحیح است؟
خیلی از این فتوا ها از روی مصلحت اندیشی است!
خیلی هایش از روی جهل و توجه مطلق به فقه و دوری از عرفان است که من و مکتب من که همان شیعه هست معتقد است: عرفان در نور فقه و فقه در پرتو عرفان
خیلی از اینها مصداق کلمه حق یرید بها الباطل است
کمی توجه کنید
و من الله التوفیق الطاعه والعبودیه
نویسنده مکتب وحی
http://www.maktab-e-vahy.blogfa.com

اکبر پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:47 ق.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام
خوشحالم که بازم هستید دلم براتون تنگ شده البته شاید در جریان امتحانات ترم تابستونی ببینمتون
من به یه چیزی معتقدم غم برای تنهایی و خود آدم هست و خنده و شادیش برای دیگرون .
و در غمگین ترین حالت هم شاید نخندم اما قطعا یه لبخندی گوشه لبم هست.

سید محسن شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:26 ب.ظ http://m-shorideh.persianblog.com

به نام حضرت دوست



اندیشه‌تان همواره آسمانی باشد.




در پناه حضرت دوست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد