آیا زجر کشیدن و غصه خوردن یک فضیلت است ؟
بعید می دانم کسی باشد که بگوید : درد کشیدن از شاد بودن بهتر است . یا معتقد باشد که احساس اندوه شدید و غم و غصه خوردن ، نشانه کمال انسانی است . مخصوصا اگر درد کشیدن بی دلیل یا تحمیلی باشد ، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست . البته شاد بودن افراطی و لذت گرایی دیوانه وار هم مطلوب نیست . اما تحمل دشواری و سختی با زجر کشیدن فرق می کند . زیرا هیچ کار خوب یا بدی و هیچ لذت و شادمانی ای وجود ندارد که کاملا از هر نوع درد و رنج یا تحمل سختی مبرا باشد . هیچ هنری و عظمتی و کمالی ، بدون سختی و دشواری در کسب ظرافتهای مربوطه حاصل شدنی نیست و اگر حاصل شود ، لذت بخش و باعظمت و فضیلت ساز نیست . اساسا لذت زندگی در همین سختی ها و دردهای عادی است که آدمی بعد از آن قدر سلامتی و راحتی را بهتر می فهمد . بعضی افراد کم تحمل هم هستند که کوچک ترین ناملایمات زندگی برایشان یک فاجعه دردناک و غیر قابل تحمل است . اما زجر کشیدن مقوله دیگری است و قراردادن خود در شرایطی که درد و رنج و زجر و فشار روانی یا جسمی زیاد است ، نوعی خودآزاری بیمارگون به شمار می رود و تحمل پذیری بیشتر برای زجر کشیدن ، خود زمینه ساز ظلم و تعدی و عصیانگری دیگران بوده و مطرود و منفور است . چرا که به رشد خصلت های سادیستی در دیگران دامن می زند . اما بعضی روحیه ها از زجر کشیدن لذت می برند و از لذت و شادی آزرده خاطر می شوند و این نوعی بیماری و خلاف طبیعت عادی انسان سالم است . غم و اندوه عرفانی هم با غم و اندوه کودکانه فرق می کند و سطح شخصیتی افراد در این دو نوع اندوه متفاوت کاملا متفاوت است . اما به هر صورت ، همدلی با دردمندان و احساس دردهای آنان یک فضیلت است . هر چه درک آدمی بالاتر و روحش لطیف تر باشد و افق فکر و روانش متعالی تر گردد ، دردهایی را حس می کند که نشانه رشد و پویایی شخصیت و گستردگی و عظمت روح انسانی است و این نیز کمال است . صرف نظر کردن از راحتی و رفاه بیشتر برای کمک به دیگران و همدلی با آنها نیز نوعی فضیلت است . اشک و آه و حسرت و اندوه و غم و غصه هم تابعی از شخصیت آدمی است و هر چه شخصیت بزرگ تر و والاتر باشد ، اشک و اندوه و غم آدمی نیز لطیف تر و زلال تر و مقدس تر و معنوی تر خواهد بود . گاهی هم با بیماری ها صعب العلاج یا مزمن و درمان نشدنی و دردهای ناخواسته طولانی و گریز ناپذیر مواجه می شویم . در این موارد هم کنار آمدن با درد و ناراحتی و تحمل آن ، لازمه تداوم زندگی است و عجز و لابه زیاده از حد ، کار را دشوارتر می سازد و شخصیت آدمی را بسیار خرد و خوار و زبون می گرداند .
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
سلام
از اين که می بينم وبلاگ به اين زيبايی داری خيلی خوشحال هستم و اميد وارم خداوند توفيق شما را زياد کنه
اميدوارم بزودی شاهد روزی باشيم که فرماندهان فرهنگی کشور يعنی اساتيد دانشگاه با نگاهی دقيق تر و بهتر به اينترنت و حضور در اين صحنه ها فضای اينترنت را عطر آگين سازند
ازاين که به وبلاگ من سر زدی خيلی متشکرم
سلام آقای جباری...واقعا خوشحالم کردید به کلبه خرابه ی ما سر زدید در ضمن واقعا مطلب نغز و قابل تاملی در مورد غم نوشتید در ضمن من آپ هستم و منتظر حضور گرم شما...
خدا نگهدار
با سلام
یک سوال داشتم ایا کسانی که خودکشی میکنند مستقیم میرند جهنم یا اینکه نه ؟
خواهش می کنم جواب سوالمو بدین.
ممنون.
خداحافظ