ای راز جاودانی !
ای یاور نهانی !
ای راز جاودانی !
ای فراتر از بلندی !
ای پاکتر از سفیدی و روشن تر از روشنایی !
ای آن که همیشه با ما بودی، یاری کنان ، و ما بی تو قدم می زدیم ، شکوه کنان .
ای دریای پاکی که ما را به اعماق خود فرا می خوانی !
و هر دمی این ظلمتکده زمین ، چونان زورقی شکسته در میان امواجت فرو می رود و فرا می آید .
ای خدای منزه و مقدس !
ای قدوس !
که یاد و نامت در همه جانها و جهان ها و در همه آسمان ها و زمین ها به عظمت وستایش بلند است .
و هر ستایش و سپاسی از هر چیز و هر کس و برای هر چیز و هرکس ، تنها از آن توست و هر ستایشی از تو آغاز می گردد و به توباز می گردد .
که اذهان کوچک و ارواح پلید دلمرده ، به خیال خویش نام تو را آلوده اند .
سخنان تو را آلوده اند .
فرستادگان تو را آلوده اند .
الهاماتت را دروغ می پندارند .
آنان تو را با آدمک ها مقایسه می کنند .
آنان منافع و حقوق خود را فراتر از تو می دانند .
آنان با شمع مرده در دل ظلمات به جست و جوی نور تو برآمده اند .
اما تو را نمی خواهند و تو را نمی جویند .
آنان دلبرده شیطانند و الهام یافته ابلیس .
آنان حباب وار خود را از همه آبشارها بلند تر می دانند .
آنان در منتهای جهل و حماقت تو را کوچک می بیینند .
جز خود کسی را نمی پرستند !
و خود را منطق همه فلسفه ها می انگارند !
و خویشتن را خدای دانش و بینش می دانند !
و پیامت و پیامبرانت را که پرچمدار نور و روشنی اند ، آیت جهل می خوانند !
و در لایه های تاریک مغز خویش فلسفه ها می بافند و آن را از تو و کلامت نورانی تر و راهگشاتر می بیینند !
و نشخار می کنند که دین و خدا نیز بافته ای ذهنی است !!!
و تو و پیامبرانت را در در گذشته های تاریکذهن و تاریخ بایگانی می کنند !
و بلند پروازانه می انگارند که بر فراز زمان از سیمرغان تو پیشی و بلندی جسته اند !
و به سفیران تو معلمی می کنند و تو را نیز در میان کلمات تو خالی به تحلیل می نشینند !
و همه نعمت ها وعنایات تو را حاصل مغزهای بیمار خویش می دانند !
ای خدای بزرگ !
از امواج سهمگین دریای دانش خویش قطراتی چند در صدفهای خالی و تاریک دلهاشان فرو ریز !
تا دریابند که تو نیز می دانی !
و خردی که به آنان بخشیده ای برگی از برگستان لایتناهی عقل کل توست .
و با خود نجوا کنند : ای لقای تو جواب هر سوال !
و از جانب خویش، نسیم حیاتی به سوی گورستان متروک اندیشه های آنان بفرست !
و طیفی از انوار خورشیدهای وجودت ، بر غارهای مومیایی و عنکبوتی شان بتابان !
و آب حیاتی به این دلهای خشکیده و روح های فسرده برسان !
شاید که زنده شوند !
شاید که بیدار گردند !
شاید که تو را جویند !
شاید که تو را یابند !
شب خيز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب در بندند
الا در دوست را که شب باز کنند
-------------
يار آمد و گفت: خسته می دار دلت
دايم به اميد بسته می دار دلت
ما را به شکستگان نظرها باشد
ما را خواهی، شکسته می دار دلت
سلام دوست عزيز و ممنون از حضور سبزت در سرزمين نور
متنتون بسيار زيبا و دلنشين بود
سرزمين نور روزهای فرد بروز ميشه
التماس دعا
ممنون که سر زدی دوست من...من با بت پرستی مخالف نیستم...اون هم جلوه ای از خداست...فقط حرفم اینه که انسان امروز خدای بزرگتری می تونه داشته باشه ... خدای بزرگتری نسبت به ۱۵۰۰ سال پیش...با یه دید دیگه نگاه کنه...
وگرنه حرفای شما همه درسته...خیلی ممنون که سر زدین و برام نوشتین.. پایدار باشین
سلام.
امیدوارم که خوب باشید.
وبلاگ زیبایی دارید.
خوشحال شدم که به وبلاگم سر زدید و از نظر قشنگی که برام گذاشتید ممنونم...
خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشیم...اگر موافقید خبرم کنید.
موفق باشید.
بای تا های.
سلام دوست محترم
با تبریک به خاطر وبلاگ زیبایی که داری بابت حضور گرمت در کلک خیال انگیز متشکرم و شما رو به آستان جانان دعوت میکنم
منتظر حضورت هستم
http://www.shahoo121.blogfa.com/
دریچه قلبمان ای سبزترین!
بسوی آسمان انتظار مقدمت گشوده است
و از پشت همین پنجره،
چشم براه آمدنت نشسته ایم
رشته رشته قلبمان گواه است
که می آیی
با عطر خوش حیات
تا به شمیم روح افزایت،
دلهای مرده مان را زنده کنی
بیا که انتظار آمدنت
ای باغبان بنفشه های پاکی!
با تار و پود دلهامان عجین شده است
سلام دوست عزیز،
عیدتون مبارک باشه
التماس دعا
سلام
خوشحالم که به یادم بودید ببخشید که کم پیدا شدم یه کم گرفتاری داشتم و دارم برای ترم جدید آماده می شوم خیلی دلم میخواد ببینمتون ان شا الله که تو ترم جدید زیارتتون میکنم .
در ضمن نیمه شعبان رو به شما تبریک میگم و برای شما و خونواده تون آرزوی سلامتی میکنم به امید فرج قائم آل محمد.
سلام میلاد منجی جهان و جهانیان مبارک باد.
سلام ممنون از حضورتان دروبلاگم لطف کردید
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:
می فرمایند نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم ، همچنانکه ستارگان ایمنی بخش اهل آسمانند من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم هر یک از پدرانم بیعت یکی از طاغوتهای زمان به گردنشان بود ، ولی من در حالی قیام خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی به گردنم نباشد
یا کریم
قصه آدم، قصه یک دل است و یک نردبان
قصه بالا رفتن، قصه پله پله تا خدا ....
قصه آدم، قصه هزار راه است و یک نشانی
قصه جستوجو، قصه از هر کجا تا او ....
قصه آدم، قصه پیله است و پروانه
قصه تنیدن و پاره کردن ....
قصه به درآمدن، قصه پرواز
من هنوز اول قصهام، قصه ....
سلام!
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد ....
لطف کردید که سری هم به فقیر فقرا زدید.
برای ما هم دعا بفرمایید!
سلام
خیلی ممنون از اینکه پاسخ سوالمو دادین
ولی راستش قانع نشدم
این سوال هم در مورده خودم بود از زندگی توی این دنیای کثیف وپر از دروغ خسته شدم
نمیدونم چیکار کنم
گذشته تیره وتاری داشتم
از همه بدم می یاد
بازم بابت اینکه جوابه سوالمو دادین یک دنیا ممنون
خدانگهدار