گلبرگ های له شده

 

کتک زدن زنان

در عصر گفت و گوی فرهنگ ها ، ادیان و تمدن ها و در عصر انفجار علم و آگاهی و اطلاعات ، در دوره ای که روان شناسان می توانند حتی رفتارهای شیر و گرگ و موش را تغییر دهند و تحت کنترل درآورند ، صحبت از زد و خورد و درگیری و کتک کاری شاید تعجب آور باشد ؛ اما متاسفانه خانواده های بسیاری هستند که کم و بیش در آنها مشاجرات شدید و کتک کاری رایج است  . البته ،  کتک خوردن بچه ها از والدین که این هم زیاد است  و کتک خوردن مرد از زن که این هم با درصد بسیار کمتری در برخی خانواده ها وجود دارد و یک واقعیت است ؛ اما فلسفه کتک زدن زنان چیست ؟ چرا مردانی زنان خویش را که با عشق و علاقه با آنان ازدواج کرده اند ، کتک می زنند ؟ علل متعددی وجود دارد  :

 

1)   عادت و سرگرمی موروثی خانوادگی : علاوه بر پایین بودن سطح فرهنگ و تربیت برخی خانواده ها ، کتک کاری در این قبیل خانواده ها عادت و سنت رایج و موروثی است . پدر و مادر و دایی و خاله و حتی پدر بزرگ و .... همه به همین مرض کتک زدن و کتک خوردن مبتلا بوده اند و ترک عادت و سنت خانوادگی بسیار سخت است . مخصوصا که زن و مرد فعلی در کودکی مکررا شاهد زد و خورد و ظرف شکستن پدر و قهر کردن مادر خود بوده  باشند .  جالب این که اعضای این فامیل های بزن بهادر همه چاقو کش و داش مشتی چاله میدان نیستند ؛ بلکه برخی از کتک کاران ماهر افرادی تحصیل کرده بوده و شاید سمت های مهمی نیز در جامعه داشته باشند . خشم و عصبانیت کنترل نشده  علم و تخصص و پرستیژ و دینداری ظاهری نمی شناسد .   

 

2)   کتک راهی برای خاموش کردن موقتی زبان زن : برخی از مردان رذل که مرتب زنان شان را کتک می زنند ، می گویند : زنان ما آنقدر هم که شما فکر می کنید محترم و مقدس و نجیب نیستند ، بلکه عین خود ما و لنگه خودمان هستند. زبان زنان ما خیلی برنده و کوبنده و بیش از حد فضول و دراز است و زر زدن و ایرادها و فحاشی و بد دهنی آنان تمامی ندارد و تنها با کتک می توان در این دروازه جهنمی غیرقابل کنترل را بست .

 

3)   معادله مرد نفهم و زن آبرومند : شخصیت برخی از  مردان به گونه ای است که گویا نفهمی و یک دندگی و رفتار احمقانه و خشم و نشان دادن زور بازو  جزو شخصیت آنان گشته . آنان خود را مالک و صاحب و ارباب زن می دانند و  زن را چیزی در حد بچه و کمتر از بچه می دانند ؛ به طوری که زن نمی تواند به مرد بگوید بالای چشمت ابروست ، کتک زدن را بهترین راه پاسخ به خواسته های معقول و مشروع و منطقی زنان می دانند .

 

 

4)   سوء استفاده از مضامین دینی : برخی کارهای خوب را بلد نیستند و محسنات دین را نمی دانند و تنها کارهای غلط خود از جمله کتک زدن زنان را با دین توجیه می کنند . در حالی که در دین کتک زدن و شلاق و مجازات و زندان ، زن و مرد نمی شناسد و قوانین جزایی برای همه یکسان است . تازه اینها مال قانون و شرایط خاص است نه نقل و نبات زندگی و شرایط عادی .  این قبیل افراد سبک و سلیقه غلط زندگی خود را با آیین اصیل دین مخلوط می کنند . در دین هیچ آیه و حدیثی وجود ندارد که اجازه دهد مردی خشن و بد نیت و حق ناشناس و زورگو برای خالی کردن عقده های خود همسر خویش را هر وقت که خواست  ، به قصد کشت کتک بزند و انگشتش را بشکند و دهها نقطه بدنش را سیاه و کبود گرداند .  

 

5)   کتک فرمولی برای کنترل زنان : این مورد در باره مردان کم تجربه و ناتوان صادق است که ممکن است فوق لیسلانس داشته باشند یا حتی مذهبی باشند اما عملا در برخوردهای موثر با زنان ناتوان و کم تجربه و بی بصیرتند و وقتی در جر و بحث های خانوادگی  کم می آورند و نمی توانند روش اثرگذاری برای رفع مشکل رفتاری بیابند  ، به تهدیدهای خشن و کتک روی می آورند . در این موارد ، کتک زدن راهی برای جبرای ناتوانی های رفتاری و ضعف های فکری و فرهنگی و تربیتی است . 

 

6)   کتک های ناموسی : این هم گاهی از سر غیرت دینی و گاهی از سوء ظن افراطی حاصل شده  . مورد دوم باید با کمک روان پزشک حل شود یا زمینه های بروز سوء ظن از بین برود . مواردی هم هست که زن به خانواده خیانت می کند و البته باید مجازات شود و راه قانونی دارد و کتک زدن به قصد کشت چندان کارساز نیست ( همان طور که بی غیرتی هم بسیار زشت تر و ناهنجارتر است ) . مخصوصا که کتک خوران بعد از کتک خوردن پوست کلفت ( ضد ضربه ) می شوند و شوهر برای به دست آوردن دوباره دل زنش کمی تا قسمتی به وی رشوه یا حق السکوت می دهد .کلیه  این موارد را می توان پیشگیری کرد تا نیازی به دعوا و مرافعه نیفتد .

 

7)   معادله حاکمیت خشم و شهوت : یکی از معادلات حاکم بر دسته ای از مردان هوس باز و هرزه و خیانتکار این است که در عین هوسبازی ها و کام جویی های خارج از خانواده و نرمش و لطف و ولخرجی در این جهت ، در ارتباط با همسر خود در داخل خانواده بسیار خسیس و خشمگین و اهل خشونت و کتک کاری هستند و هر اندازه که اسارت هوس بیشتر باشد  ، بر خشم و خشونت نیز افزوده می شود .

 

8)   کتک زدن راهی برای اثبات مردانگی : در فرهنگ برخی از خانواده ها ، مردانگی و عظمت و شخصیت مرد به زور و قلدری و ابهت کاذب و حکومت استبدادی  او بستگی دارد  و کتک زدن زن نیز بخشی از پروژه اثبات مردانگی است . در صورتی که اساس مردانگی و فتوت و جوانمردی به عاطفه و عشق و صبوری و گذشت و خدمتگذاری است .

 

کتک خوردن مردان : آمارهای متفاوتی از کشورهای مختلف ( مانند آمریکا و مصر و ... ) گزارش می شود که حاکی از کتک خوردن درصدی از مردان توسط زنان شان است .  نمونه های متعددی از این قبیل در مطبوعات هم وجود دارد . که مثلا زن کمر بند سیاه داشته و در صورت لزوم شوهر را ضربه فنی می کرده . در مورد دیگری ، زن به دو کارگر افغانی پنجاه هزار تومان می دهد  تا در بیرون حساب شوهر را برسند و دخلش را درآورند  . البته ظریفی می گفت : کتک زدن زنان بدتر از کتک زدن مردان است . چون چوب زنان مثل چوب خداست که صدا ندارد و وقتی بخورد دوا ندارد . ظریفی دیگر می گفت : معمولا زنان به طور فیزیکی شوهران خود را کتک نمی زنند بلکه با انرژی درمانی و تشعشع امواج ماورای بنفش این کار را می کنند و اشعه ای که وارد مغز و قلب مرد می کنند  ،  آنها را تا مدتها کرخ و مدهوش و هیپنوتیزم می کند و وضعیتی ازگیجی و گنگی برایشان به وجود می آورد که تنها خدا می داند چگونه است . ظریف دیگری می گفت : در محل کار با سایر همکاران در مورد دعوای زنان و مردان بحث می کردیم و هرکس چیزی گفت و من گفتم : من هرگز با زنم کوچک ترین اختلاف و بگو مگو نداشته ام و ندارم ! همه تعجب کردند و گفتند : چطور ممکن است ؟ ! گفتم  برای این که هیچ وقت بالای حرفش حرف نمی زنم و هرچه گفت اطاعت می کنم . خوب در این صورت وقتی همیشه حرف حرف اوست ، چرا باید با هم اختلاف داشته باشیم ؟!!

 

 

پاورقی : محققان آمریکایی می گویند:جیغ زدن زنان برای سلامتی آنها مفید است و مردانی که به سلامتی زنشان علاقه مندند,آن دسته مردانی هستند که اجازه می دهند همسرشان هر چه  بیشتر بر سرشان  فریاد بکشد‏.‏

                                                                

Go to fullsize image

                                                                                                          

نظرات 6 + ارسال نظر
اکبر جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:48 ب.ظ http://akdi.tk

سلام
خوشحالم که من داغ داغ این مطلبتون رو خوندم و اونقدر جالب بود که دلم نیومد نظری ندم و برم.
آخه مشکل امروزی مردا اینه که میخوان حرف آخر رو تو خونه بگن ولی هر کاری که میکنن بازم مجبورم آخر کار بگن: چشم خانوم هر چی شما بگین.

بهرحال دعوا نمک زندگی هست این که نمیشه همش قربون صدقه هم برن تازه برای تنوع خوبه بهرحال از قدیم گفتن که دوری محبت رو زیاد میکنه و من فکر میکنم این آقایون به این اصل پایبند هستند و قصد و غرضشون فقط و فقط بیشتر کردن محبتها و علایقشون به همسرانشون هستند.
در ضمن فرا رسیدن میهمانی خدا رو هم پیشاپیش به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم.
فعلا تا بعد
فعلا تا بعد

روان نویس شنبه 1 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:35 ب.ظ http://ravannevis.blogfa.com

سلام دوست خوبم
دیروز آمدم به مطلب قبلی ات نظر بدهم
اما سیستم مشکل داشت.
اما امروز موفق شدم
اما راجع به پست جدیدت...
هنوز نخوانده ام که نظر بدهم.
روان نویس.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:07 ب.ظ

http://iranhost.com/whois/whois.aspx

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:53 ب.ظ

rahpo.com

روان نویس چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:55 ب.ظ http://ravannevis.blogfa.com

سلام دوست خوبم
خشونت کار آدم‌های ضعیف است. اگرچه در ظاهر با نشان دادن زور بازوی خود این‌گونه جلوه می دهد که قدرمتند است. اما نمی داند که در این دوره فقط قدرت بدنی نشان قدرت و زور نیست.
بعضی‌ها طاقت شنیدن حرف حق ندارند و یا این‌که توانایی بحث کردن را ندارند. هرجا که می بینند نمی توانند با زبان منطق با شما صحبت کنند از زور استفاده می کنند.
پدرم به شوخی همواره می گوید که یک چشم زن باید گریان باشد و چشم دیگرش خندان! کسانی که به این جمله عقیده دارند، می گویند که نباید به زن میدان داد و دائم باید او را سرکوب کرد. این‌ها اگر هم که اهل کتک‌کاری نباشند، با زبان و نیش و کنایه و خلاصه به هر نحوی که امکان داتشه باشد، سعی در خرد کردن شخصیت زن دارند.
فمنیست‌های دوآتشه هم می گویند که این‌ها همه از فقدان قوانین مدنی در این زمینه نشأت می‌گیرد. غافل از این‌که این فرهنگ مردم است که باید حافظ حد و حدود برخوردها باشد. ورنه ما در کشورهایی که دم از مدنیت می زنند می‌بینیم که زنان قربانی خشونت‌اند. البته بنده نمی‌خواهم منکر تأثیر قوانین مدنی شوم، اما به‌نظرم فرهنگ و عرف مهم‌ترند.
روان نویس.

اکسیر پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:06 ب.ظ


اینهایی که شما نوشتید تا چه اندازه در زندگی تان تاثیر داره من مردانی را می شناسم که فقط این طور زیبا زیبا حرف زدن را بلدند و نسخه زندگی عالی به دیگران می پیچند اما خودعالم بی عمل هستند حتی زنانشان را کتک می زنند . و هر حرف رکیکی را در خانه جلوی بچه به زنانشان می زنند . حتی چهره حق به جانب به خود می گیرند و زن را مقصر همه پیشامد ها می دانند . دریغ از یه جو مردانگی . چنین مردانی ادعای پیامبری دارند همه را هدایت می کنند جز خودشان و از زندگی غلط دیگران الگو می گیرند . ای کاش مردانی که ادعای پیامبری دارند روزی به خودشون بیان زندگی خودشان را سر و سامان بدن . وقتی زنشان را کتک می زنند دیگه ادعای خدایی نکنند

سلام و سپاس از نظرتان . بله این موارد گاهی واقعیت پیدا می کند و من هم به چنین واقعیاتی اشاره کرده ام . ولی دوست عزیز این جا بحث زن و مرد نیست . بحث این است که چرا باید چنین معضلی وجود داشته باشد . از مطالب من هم بر نمی آید که خانم ها را بیشتر مقصر بدانم . اما شما وضع و حال دسته ای از خانم ها را هم در نظر بگیرید . گاهی خانم ها بیش از حد پرتوقع هستند . انتظارات زیادتر از حد و توان شوهران شان دارند . واقعیات دردناک کار و شغل و درآمد و هزینه ها را درک نمی کنند و اصلا از حساب و کتاب مالی سر در نمی آورند و تنها شوهران را برای حمالی و درآمد و خدماتشان می خواهند و البته ممکن است گاهی تشکر خشک و خالی پوچ و بی محتوایی هم از شوهران خود بکنند . زنانی که همیشه انتظار عشق و ناز کشیدن از شوهران شان دارند بی آنکه اظهار عشق کنند یا بلد باشند . زنانی که برای همه نقش عروسان زیبارو و بانشاط را بازی می کنند و برای شوهرانشان نقش پیر پاتال خنزر پنزر مریض و کسل را با لباسهای گدایان و ولگردان خیابانی . زنانی که همیشه انتظار دارند آنان قهر کنند و شوهران برای آشتی پیشقدم شوند . چنین زنانی بیش از حد فضای خانه را عصبی می کنند و با تنش های عصبی خود وجود مردان را بیش از کتک زدن عادی متلاشی و بی رمق و ناامید می سازند و انگیزه های قوی و گرم زندگی را برایشان سرد می کنند . گاهی من چنین شوهرانی را دیده ام که کاملا پوچ گرا و افسرده شده و زیر بار مشکلات زندگی پرس شده اند . علت عمده کتک خوردن خانم ها هم این است که خودشان شرایط را برای مظلوم واقع شدن فراهم می کنند وگرنه چرا باید مردی خانمش را که مظهر عشق و گذشت و صمیمیت و شکیبایی است کتک بزند ؟ گاهی من زنانی را می بینم که به اندازه شیرخشک کودک شیرخوارشان به شوهر ارزش و احترام قائل نمی شوند . من قبلا جایی نوشته بودم که متاسفانه زنان شروع کننده بدی هستند و مردان پایان دهنده بدتری هستند و ظالم و مظلوم جهنمی است . تعالیم دینی هم به ما می گوید : نه ظالم باشید و نه ادای مظلوم را در آورید . ضمنا من هم ادعای پیامبری را ندارم : انا بشر مثلکم . اما خوب است به کسانی که نمی شناسیم حسن ظن داشته باشیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد