مضامین مشترک قرآن ، تورات و انجیل

 

مضامین مشترک قرآن ، تورات  و انجیل

خدا شناسی

صفات الهی :

1 . نور

قرآن : خداوند نور آسمان ها و زمین است .(نور : 35)

انجیل : خدا نور است و هیچ ظلمت در او نیست .( نامه اول یوحنا ، آیه 5 )

 

2 .  نزدیکی به بندگان

قرآن : و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند (بگو) من نزدیکم و دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا بخواند ، اجابت می کنم ( بقره : 186) اوست شنوای نزدیک ( سبا : 50)

تورات : خداوند نزدیک است به آنانی که او را می خوانند ( مزمور 145 : 18)

 

3 . علم الهی

قرآن : کلیدهای غیب تنها نزد اوست . جز او کسی آن را نمی داند و آنچه در خشکی و دریاست می داند و هیچ برگی فرو نمی افتد ، مگر این که آن را می داند ، و هیچ دانه ای در تاریکی های زمین و هیچ تر و خشکی نیست مگر این که در کتابی روشن(ثبت ) است .( انعام : 59)

انجیل : حتی یک گنجشک نیز بدون اطلاع پدر آسمانی شما بر زمین نمی افتد . تمام موهای سر شما نیز حساب شده است . پس نگران نباشید . در نظر خدا شما خیلی بیش از گنجشک های دنیا ارزش دارید .( متی، 10 : 29 ـ 31 )

 

بت پرستی

قرآن : از پلیدی بت ها دوری کنید (حج : 30)آیا آنچه را می تراشید می پرستید ؟ با این که خدا شما و آنچه را برمی سازید ، آفریده است ! ( صافات : 95 ـ 96 )  

تورات : بت نسازید و بت ها را پرستش نکنید . چون من خدای شما هستم .( لاویان ، 19 ، 4 )  

 

انسان شناسی

قرآن: ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم.(تین : 4 )

تورات : خدا آدمی را راست آفرید.( کتاب جامعه ، باب 7 ،آیه29).

 

قرآن : آنان همانند چارپایان ، بلکه گمراه ترند.( فرقان : 44)

تورات : انسان بر بهایم برتری ندارد ، چون که همه باطل هستند. (کتاب جامعه ، باب 3 ، آیه 20).

 

معاد شناسی

 

قرآن : هر نفسی چشنده مرگ است . آن گاه به سوی ما باز گردانیده خواهید شد (عنکبوت : 57)

قرآن: هر کجا باشید شما را مرگ در می یابد ، هر چند در برج های استوار باشید ( نساء : 78)

تورات : کیست که بتواند نمیرد و تا ابد زنده بماند ( مزامیر ، 89 :48)

قرآن : هیچ کس نمی داند که در چه سرزمینی خواهد مرد .(لقمان :34).

تورات: کسی به روز مرگ تسلط ندارد. ( کتاب جامعه ، باب 8 ، آیه8).

 

پیامبر شناسی

قرآن : ( پیامبر ) بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر آنها بود ( از دوش وگردنشان) برمی دارد .

( اعراف : 157).

انجیل : فراموش نکنید که شما از قید روش های بیهوده زندگی که از پدران خود آموخته بودید، آزاد شدید . ( نامه اول پطرس ، آیه 18 ) .

 

قرآن : آیا اگر او (پیامبر)  بمیرد یا کشته شود ، از عقیده خود برمی گردید ؟( آل عمران : 144)

انجیل : نگذارید آن تمایلات نفسانی که به دوران جهالت گذشته شما مربوط است ، زندگی شما را تحت تاثیر خود قرار دهند . ( نامه اول پطرس ، آیه 14 )

 

اخلاقیات

برخورد با بیگانگان و پیروان ادیان دیگر

قرآن : خدا شما را از کسانی که در( کار) دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند ، باز نمی دارد که به آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید . زیرا خدا دادگران را دوست می دارد

( ممتحنه :7)

هر که بر ضد ما نباشد ، با ماست ( مرقس :9:40)  انجیل :

 

ترس از خداوند

قرآن : از مردم مترسید ، از من بهراسید (مائده : 44 )

انجیل : نترسید از کسانی که فقط می توانند بدن شما را بکشند ، ولی نمی توانند به روحتان صدمه ای بزنند . از خدا بترسید که قادر است هم بدن و هم روح شما را در جهنم هلاک کند .( متی ، 10 : 28 )

 

دعوت به پاکی

پیامبر اکرم ( ص ) : به راستی خداوند پاک است و انسان پاکیزه و نظیف  و ] اصل[  پاکیزگی را دوست       می دارد.( میزان الحکمه ، ج 10 ، ص 92 ) .

انجیل : چنان که خدایی که شما را خوانده است ، پاک است ، شما نیز در تمام رفتارهایتان پاک باشید . زیرا کتاب مقدس می فرماید : شما باید پاک باشید . زیرا من پاک هستم .( نامه اول پطرس ، آیه 15-16 ).

 

بی فکران

قرآن : قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی اند که نمی اندیشند ( انفال : 22)

تورات : شخصی که بدون فکر کردن و با عجله جواب می دهد ، از یک احمق هم بدتر است

 ( امثال ، باب 20 ، آیه 20 )

 

برخورد با ابلهان

قرآن :چون بی خردان با ایشان رویارو گردند ، با زبان خوش پاسخشان دهند  (فرقان : 63)

تورات : کسی که به سؤال احمقانه جواب دهد ، مثل سؤال کننده آن احمق است( امثال ، باب 26 ، آیه 4 )

 

تناسب افراد هم سنخ

قرآن : ما از شما و آنچه به جای خدا می پرستید ، بیزاریم . به شما کفر می ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید .( ممتحنه : 4 )

تورات : درستکاران از بدکاران نفرت دارند و بدکاران از درستکاران ( امثال ، باب 20 ، آیه 27 )

تاثیر عمل در جهان خارج

قرآن :به سبب کارهایی که مردم انجام داده اند در خشکی و دریا تباهی پدیدار شده است. (روم : 41)

تورات : حیوانات و مرغان به سبب شرارت ساکنانش تلف شده اند (کتاب ارمیای نبی ، باب 12، آیه 4 )

 

مشیت الهی و اراده بشری

قرآن : و زنهار در مورد چیزی مگوی که من آن را فردا انجام خواهم داد ؛ مگر آن که خدا بخواهد

  ( کهف : 23 ـ 24 )

 

انجیل : هان ای کسانی که می گویید : امروز و فردا به فلان شهر خواهیم رفت و در آن جا یک سال به سر خواهیم برد و تجارت خواهیم کرد و نفع خواهیم برد و حال آن که نمی دانید فردا چه می شود ... پس باید بگویید : اگر خدا بخواهد ، زنده خواهیم ماند و چنین و چنان خواهیم کرد ( رساله یعقوب ،  4 : 13 ـ 15 )

 

*****************************************************************

ازدواج

 

قرآن : (نکاح اینان) بر شما حرام شده است : .....و جمع دو خواهر با هم دیگر ( نساء : 23 )

تورات : مادامی که زنت زنده است ، نباید خواهر او را هم به زنی بگیری و با او هم بستر شوی ( لاویان ، 18 ، 20)

 

منابع

1 . کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید ) ، ترجمه از زبان های اصلی عبرانی ، کلدانی و یونانی ، ویرایش سال 1904 ، بدون ناشر ، 1388 ص + 432 ص ، چاپ 1973.

2 . کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید ) ، ترجمه تفسیری ، قطع جیبی ، 1251 ص، ناشر انجمن پخش کتب مقدسه  ، بدون تاریخ .

3 . قرآن کریم .

 

شوخ طبعی های دانشجویان

 

طنزهای واقعی دانشجو و نمره

 

1 . استاد , من دانشجوی مهمان هستم و از راه دور و مسافت 800 کیلومتری می آیم . آیا انصاف است که من 800 کیلومتر راه بیایم و در  درس شما هشت بگیرم ؟ آیا عدالت و انصاف همین است ؟ هر طور شده , من از شما نمره قبولی می خواهم و تنها اگر یک 10 به ما بدهید , چیز دیگری از شما نمی خواهم !

 

2 . استاد , من دانشجوی مشروط هستم و این بار پنجم است که مشروط می شوم . اگر به من به جای 12 , 18 ندهید , اخراج خواهم شد . شما بگویید که من چکار کنم ؟ بالاخره باید به فکر ما هم باشید یا نه ! شما که فقط خودتان را در نظر می گیرید ! اگر بخواهید , می توانید مشگل مرا حل کنید .

 

3 . استاد , درس های عمومی , کمکی و برای افزایش معدل است . مگر کسی در درس هاب عمومی می ماند ؟ چرا این درس ها را این قدر سخت می گیرید که افراد از آنها متنفر شوند ؟ کمی هم به فکر دانشجویان باشید .

 

4 . استاد , ترا به خدا ! اگر من در این درس بمانم , جواب پدر و مادر ( یا شوهرم ) را چه بدهم ؟ با چه رویی به خانه برگردم ؟ پدرم نمی تواند هزینه شهریه مرا تأمین کند. چرا باید متحمل هزینه اضاقی شویم ؟

 

5 . استاد , من نان آور خانواده هستم . برای درس و بحث ومطالعه و همین طور مقاله و چیزهای دیگری از این قبیل , وقت ندارم .  هزینه شهریه ها هم بالاست . دانشجوی شبانه یا دانشگاه آزاد , چطور این شهریه را پرداخت کند ؟خواهش می کنم بدون حضور در کلاس , یک نمره قبولی به ما بدهید و با ما دانشجوها کنار بیایید ! چرا  احساسات لطیف و دردهای ما دانشجویان را درک نمی کنید ؟

 

6 . استاد , من چند امتحان در یک روز داشتم و بیش از یک ساعت برای مطالعه فرصت نداشتم . خواهش می کنم  هنگام اصلاح ورقه ها  ارفاق را در نظر بگیرید .

 

7 . استاد , در خوابگاه ها وضعیت نامناسب است و اصلاً با این شلوغی و هیاهو نمی شود درس خواند , گاهی شوفاژ خاموش است و یا برق نیست .  شما را به خدا ، ما را در نظر بگیرید .

 

8 . استاد , دو روز قبل از امتحان پدر بزرگم فوت کرد و دیروز برادر 22 ساله ام را برق گرفت و فوت کرد . خودم هم بیماری صعب العلاجی گرفته ام , که وضع مرا می بینید !

 

9 . استاد , اگر این درس پاس نشود , من سرباز معلم هستم و یا می خواهم در اداره ای استخدام شوم و یک سال عقب می افتم و زندگی ام متلاشی می شود و به کلی بدبخت می شوم ! استاد سرنوشت من در دست شماست !

 

10 . استاد , کتاب درسی شما پس از چند ماه  اکنون به دست من رسید . و اصلاً فرصتی برای مطالعه آن  نداشته ام. حتی  همین دیروز , در حالی که با سرعت , با ماشین , دنبال کتاب می گشتم , به خاطر این درس تصادف کردم .البته با عنایت شما هیچ صدمه ای به من وارد نیامد .  راستش را هم  بگویم :کتاب در اول ترم  در کتاب فروشی ها بود , ولی حیفم آمد که هشتصد تومان به آن بدهم و آن را بخرم , با خود گفتم : از جایی برای یکی دو ساعت آن را می گیرم و می خوانم و حتماً 18 یا 20 می گیرم . چون قبلاً هم این کار را کرده بودم . ولی نمی دانم چرا از قضای بد , تیرم به سنگ خورد .

 

11 . استاد , این چه امتحانی بود که گرفتید ؟ خیلی سخت بود . همه می افتند . استاد ترا به خدا به همه ارفاق کنید ! بالاخره ما در این دنیا غیر از خدا  , کس دیگری جز شما نداریم !

 

12 . استاد , من دانشجوی پرستاری هستم و همیشه طبق برنامه دانشگاه در بیمارستان هستیم . درست است که شما شش جلسه غیبت ما را در نظر نگرفتید (!), ولی همان15 صفحه اصلی کتاب را ـ که خیلی سخت بود ـ نتوانستیم مطالعه کنیم .

 

13 . استاد , این بار  سوم است که این درس را برمی دارم . قبلاً دو بار در درس اساتید دیگر مانده ام . بالاخره من چند بار باید این درس را بخوانم ؟! شما باید به تلافی نمرات پایین استادان دیگر , به من نمره خوبی بدهید .

 

14 . استاد , من معدل الف هستم و جز درس شما در همه درس ها ,  بالای 17 گرفته ام . اگر به جای 5/13 به من 17 یا 18 ندهید , دیگر نمی توانم معدل الف باشم ! البته قبول دارم که درس شما را اصلاً نخوانده بودم .

 

15 . استاد , مشکل من منحصر به فرد است . در دار دنیا هیچ کس وضعیتی مانند من ندارد . تنها شما می توانید گرفتاری مرا رفع کنید . استاد , به خدا پس از امتحان , در دانشگاه ها و محلات مختلف و دروازه های شهر , با پلیس 110  در به در به دنبال شما گشته ام ,  ولی نمی دانم چرا شما را هیچ جا پیدا نکردم . اصلاً من از اول بد شانس بوده ام . دیروز هم که بیست روز بعد از رد شدن نمرات به آموزش تازه از خواب بیدار شدم , ناگهان با کمال تعجب  و نا باوری مشاهده کردم که به جای 18 یا 20 , 7 گرفته ام , در حالی که ورقه را خیلی عالی (!) نوشته بودم  . این با هیچ مبنای علمی قابل قبول نیست . می گویند اگر استاد بخواهد به هر کس هر نمره ای می تواند بدهد , بالاخره نمرات دست شماست . پس شما باید کاری برای من بکنید .

 

16 . استاد , به خدا , کتاب را چند بار از اول تا آخر با دقت خوانده بودم , ولی نمی دانم چرا همین که وارد جلسه امتحان شدم , مثل این که هیپنوتیزم یا افسون شده باشم ,  تمام سیستم عصبی و اندیشه های عمیق من ( ! ! )  ناگهان به هم ریخت و با همه دقت و تمرکزی که کردم  و به خودم فشار آوردم , متاسفانه حتی یک کلمه از همه مطالعاتم به ذهنم نیامد .در حالی که دیگران از من تغلب کرده بودند و 18 , 19 گرفتند , اما  نمی دانم چرا من بخت برگشته , هشت گرفتم .

 

17 . استاد , من شاغل  و متأهل هستم .  همان طور که خودتان وضع زندگی و مخارج سنگین آن را بهتر از من می دانید , و توجه دارید که کار کردن , به هیچ وجه  با درس و مطالعه و مقاله نویسی امکان پذیر نیست . با خستگی کار و فشار زندگی و سختی درس ,  سر کلاس جز استراحت در ردیف های آخر کاری از ما بر نمی آید , ولی شما خیلی بزرگوارید (!!) حتماً  با تمام علم و فضل خود نقص ما را با نمرات عالی جبران خواهید کرد . خدا به شما پاداش بزرگی در دنیا و آخرت عنایت فرماید .

 

18 . استاد , من دانشجوی ترم اول هستم . خوب درس می خواندم , ولی اواسط ترم ناگهان احساس عجیبی به من دست داد که  مشروط می شوم . از خدا پنهان نیست , از شما چه پنهان , از همه دوستان و آشنایان فرهنگی و دانشگاهی و .... آدرس محل کار و شماره تلفن اساتید  را گرفتم و از طریق واسطه های بی شمار, تمنای عاجزانه ارفاق و افزایش نمره کردم و تا حدود زیادی هم به یاری خدا  در این کار موفق بودم , البته درس هایم خوب است  و درست است که در دبیرستان ، رشته ام ریاضی ـ فیزیک بوده , ولی نمی دانم چرا  در جمع و تفریق نمرات و معدل گیری اشتباه کردم  . به همین جهت , همه درهای عالم را به روی خود بسته دیدم  و جز شما کسی نیافتم که بتواند معمای بزرگ زندگی مرا حل نماید . درست است که نمرات شما توسط مدیر گروه و معاونت آموزشی  تأیید شده و لاک و مهر شده و وارد کامپیوتر هم شده , ولی همه این آقایان بالاتفاق می گویند : باز هم اگر استاد واقعاً بخواهد , می تواند نمرات را تغییر دهد . پس شما را به پیر و پیغمبر قسم می دهم که کمکی به من بکنید , و گرنه من از هستی ساقط می شوم . 

 

 

 

 

حکمت جاودانه شهریار سخن

حیدربابا ، شیطان بیزى آزدیریب
محبتى اوْرکلردن قازدیریب
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب
سالیب خلقى بیر-بیرینن جانینا
باریشیغى بلشدیریب قانینا

*****
گؤز یاشینا باخان اوْلسا ، قان آخماز
انسان اوْلان بئلینه تاخماز
آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز
بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر !
ذى حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر !

****
بیلسینلر کى ، آدام گئدر ، آد قالار
یاخشى-پیسدن آغیزدا بیر داد قالار

******
حیدربابا ، دوْنیا یالان دوْنیادى
سلیماننان ، نوحدان قالان دوْنیادى
اوغول دوْغان ، درده سالان دوْنیادى
هر کیمسَیه هر نه وئریب ، آلیبدى
افلاطوننان بیر قورى آد قالیبدى

******
حیدربابا ، گوْل غنچه سى خنداندى
آمما حئیف ، اوْرک غذاسى قاندى
زندگانلیق بیر قارانلیق زینداندى
بو زیندانین دربچه سین آچان یوْخ
بو دارلیقدان بیرقورتولوب ، قاچان یوْخ

******
حیدربابا گؤیلر بوْتوْن دوماندى
گونلریمیز بیر-بیریندن یاماندى
بیر-بیروْزدن آیریلمایون ، آماندى
یاخشیلیغى الیمیزدن آلیبلار
یاخشى بیزى یامان گوْنه سالیبلار


*****
بیر سوْروشون بو قارقینمیش فلکدن
نه ایستیوْر بو قوردوغى کلکدن ؟
دینه گئچیرت اولدوزلارى الکدن
قوْى تؤکوْلسوْن ، بو یئر اوْزى داغیلسین
بو شیطانلیق قورقوسى بیر ییغیلسین

زندگی چیست ؟

زندگی چیست ؟

    زندگی کجاست ؟

        زندگی چیست کجاست ؟

          زندگی خط نگاه من و توست .

                  زندگی در من و توست .

            زندگی بوی بهار و گل سرخ

 زندگی رنگ خدا بوی بهشت

 زندگی چیست کجاست ؟

  زندگی گشتن و دیدن و دریافتن است .

مردگی خیره شدن خام شدن باختن است .

زندگی چون و چراست 

زندگی بهر چراست

 زندگی چیست کجاست ؟

زندگی صاف شدن نرم شدن پخته شدن

در دل درد فرو  رفتن و نگداختن است

             زندگی جرات دیدن یک آینه است ؟

زندگی کوشش و جوشش و دل باختن است

زندگی گام زدن سوی افق های بلند

زندگی آب روان یافتن است

زندگی درک معمای وجود

در بلندای فلک بال زدن آب شدن

زندگی چیست کجاست ؟

زندگی در صدف خویش گهر ساختن است

زندگی  همنفس خاطره هاست